دیدگاه کلیسای اُرتدوکس: راز کهانت مسیح و کلیسا
دیدگاه کلیسای اُرتدوکس: راز کهانت مسیح و کلیسا
1- راز مسیح، راز کلیسا
کسانی که در راز بدن و خون عیسای رستاخیز کرده مشارکت می کنند آنچه را که پولس قدیس در رساله خود به کولسیان (4: 3) “سر مسیح” می نامد، درک نمایند: “آن سری که از دهرها و قرنها مخفی داشته شده بود لیکن الحال به مقدسان او مکشوف گردید” (1: 26).
پس بیایید گوش کنیم این راز را نه برای اینکه “بفهمیم” زیرا بی نهایت بزرگتر و عمیق تر از آن است که دانش بشری بتواند آن را “دریابد” یا به عبارت دیگر دانش بشری نمی تواند چیزهای بزرگتر از خود را “در بر گیرد” بلکه همانند پولس قدیس به هنگام روبرو شدن با این راز در جاده دمشق، با شگفتی تمام در آن نظاره کنیم.
1- مسیح پسر مریم مانند ما انسان است، عر آنچه در وی هست قابل انتقال به انسانهای دیگر می باشد. به همین سبب است که او می تواند ما را نجات دهد.
2- همین مسیح، پسر یکتای خدا، خداست، همان یکتا خدا چون پدرش و روح القدس. به همین دلیل است که او می تواند ما را با پدر متحد نماید.
3- از راه مشارکت در راز تن و خون مسیح، ما در بدن عیسای رستاخیز کرده داخل شده، با بدن او یکی می شویم و در الوهیت وی سهیم می گردیم. این بدن اسرارآمیز که از اتحاد سر (مسیح) با اعضاء (مشارکت کنندگان) تشکیل شده کلیسا نام دارد.
4- سر بدن با به حرکت در آوردن اعضای خود عمل می کند به همین ترتیب نیز مسیح با برانگیختن ایمانداران و اعضای کلیسا خود عمل می کند. مسیح از طریق کلیسای خود در دنیا حاضر و فعال است و اعضای کلیسا با گوش فرا دادن به کلام او به فرمانهای سر جواب مثبت می دهند.
5- عضو یک بدن عضو زنده ای نیست مگر اینکه خونی که از قبل خارج می شود از آن عبور نماید. به همین ترتیب اعضای کلیسا، اعضای زنده ای نیستند مگر اینکه روح القدس در آنها جریان داشته، آنها را با یکدیگر و با سر متحد سازد.
6- ایماندارن علی رغم گناه خود توسط روح القدس با بدن مسیح رستاخیز کرده متحد شده و به اعضای بدن واحد یعنی مسیح تبدیل می شوند، مسیح توسط آنها سخن می گوید و عمل می کند و بدین طریق کار او امروز در تمام دنیا ادامه می یابد و این حقیقتی است اسرار آمیز که راز کلیسا نامیده می شوند.
7- این راز مسیح یا راز کلیسا جنبه های فراوانی دارد که پولس قدیس آنها را در 1قرنتیان 4: 1 “رازهای خدا” می نامد و عموماً آنها را “رازهای هفتگانه” می نامیم.
2- کهانت مسیح، کهانت کلیسا
الف- کهانت مسیح
عیسای خداوند که در عین حال هم خدا و هم انسان است رابطه بین خدا و انسانها را برقرار نموده و صدای خدا را به گوش انسانها می رساند چون او کلام خداست که تن گرفت. از طرف دیگر او پس از صعود به آسمان با طبیعت انسانی خود در حضور خدا، پدر خود شفیع انسانها گردید. “در حضور خدا به جهت ما ظاهر شد” (عبرانیان 9: 24) و آنچه را “یک بار فقط به جا آورد هنگامی که خود را به قربانی گذرانید” (عبرانیان 7: 27) برای برادران انسان خود به پدر تقدیم نمود.
این کار یعنی شجاعت بین خدا و انسانها “کهانت مقدس” نامیده می شود و به سبب همین نقش “کهانتی” است که در رساله به عبرانیان و نیز در تمام سنت مسیحیت به مسیح لقب کاهن اعظم داده شده است. از قبل هم در مزمور 110: 5 که در رساله به عبرانیان (7: 21) نیز نقل گردیده گفته شده بود: “تو کاهن هستی تا ابدالاباد”.
ب- کهانت کلیسا
پس مسیح کاهن اعظم ماست بنابراین، همانطور که دیدیم مسیح در دنیا توسط بدن خود یعنی کلیسا عمل می کند و توسط آن، کلام خدا را به گوش دنیا می رساند. او کلیسا را در قربانی ای که از خود برای پدر می گذراند، شرکت می دهد. مسیح بدون بدن خود کاری انجام نمی دهد بنابراین کلیسا کاملاً در کهانت مسیح سهیم است بدین معنی که برای عمل کردن در دنیا و نیز سخن گفتن با خدا، عیسی از هر یک از ما درخواست می نماید: “زیرا با خدا همکاران هستید” (1قرنتیان 3: 9). هر گاه فردی مسیحی با محبت بر سر رنجوری خم شود دست مسیح است که دراز شده و زمانی که شخص مسیحی حقیقت انجیل را اعلام می نماید دهان مسیح است که سخن می گوید. به علاوه این مسیحی مومن باید از پیش حقیقتاً عضو بدن مسیح شده باشد. به گونه ای که عیسی خود شفاعت می کند (عبرانیان 2: 13). هرگاه تعمید یافته ای تحت هدایت روح القدس تمام زندگی و هستی خود را در مشارکت با مسیح به پدر تقدیم کند (رومیان 12: 1)، نوبر همه برادران خود خواهد بود (رومیان 15: 5؛ 1قرنتیان 16: 15). در او همه کسانی که با وی پیوند خویشاوندی، ملی، دوستی و خدماتی دارند و خود را در مسیح به حضور پدر می آورند تقدیس می شوند، البته در صورتی که قلب ایشان این نور را از خود نراند. روح القدس او را به صورت عضو بدن مسیح و”کاهن” حقیقی یعنی فردی که در کار مسیح و در کهانت مسیح سهیم است در می آورد، این دگرگونی در آنچه ما آن را “راز تثلیث روح القدس” می نامیم، انجام می پذیرد. ولی تا اینجا ما درباره فرد تعمید یافته صحبت کردیم و این نقطه نظر فردی برای جلوه گر ساختن کهانت کلیسا ناکافی است زیرا انسانها در بطن جوامع، فرهنگها، تمدنها و واقعیتهای جمعی که نمایانگر جنبه پر اهمیت مقتضیات بشری است، زیست می کنند.
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |