معرفی کتابهای کتاب مقدس: دوم پادشاهان
دوم پادشاهان Second Kings
کتاب دوم پادشاهان از جمله کتابهای تاریخی عهد قدیم و دومین بخش از کتاب پادشاهان است و از ۲۵ فصل و ۷۱۹ آیه تشکیل شده و همانا از انتهای کتاب اول پادشاهان ادامه مییابد؛ این کتاب شامل سالهای باقی مانده از دوران پادشاهی تقسیم شده اسرائیل و یهودا میباشد.
کتاب دوم پادشاهان حامل روند تاریخی یهودا و اسرائیل است. پادشاهان هر یک از دو حکومت شمالی و جنوبی بر اساس میزان اطاعت از عهد خداوند مورد داوری قرار میگیرند؛ و سرانجام مردم هر دو حکومت به دلیل عدم اطاعت از خداوند، به تبعید فرستاده میشوند.
روند تاریخی
کتاب دوم پادشاهان ثبت کننده تاریخ اسرائیل (پادشاهی شمالی) از مرگ اَخاب تا سال ۷۲۲ قبل از میلاد است، سالی که اسرائیل بوسیله آشوریها تسخیر و ساکنان آن وادار به تبعید شدند. بعلاوه کتاب دوم پادشاهان همچنین در بر گیرنده تاریخ یهودا (پادشاهی جنوب) از دوران یهُوْشافاط تا سال ۵۸۶ قبل از میلاد است، سالی که یهودا توسط بابلیها تسخیر و مردم آنجا تبعید شدند.
این کتاب تداوم حماسه نافرمانی آغاز شده در کتاب اول پادشاهان است. روایات این کتاب در حدود سال ۸۵۰ قبل از میلاد با پایان خدمت ایلیای نبی و جانشینی الیشع شروع میشود. اسرائیل کم کم در بی ایمانی فرو رفته و سرانجام در سال ۷۲۲ قبل از میلاد توسط سپاه آشور پراکنده میشوند. یهودا، حکومت شمالی دارای چندین پادشاه بود که توکل آنها بر خداوند قرار داشت و شروع به اصلاحات کردند؛ اما سالها پس از اینکه خداوند توسط اشعیا و سایر انبیا به این قوم هشدار میدهد روز مجازات گناهان ایشان نیز فرا میرسد و بابلیها در سال ۶۰۵ قبل از میلاد شروع به تسخیر یهودا کرده و در نهایت اورشلیم در سال ۵۸۶ قبل از میلاد سقوط میکند و قوم خدا برای مدت هفتاد سال جهت تبعید به بابل برده میشوند درست همانطور که توسط ارمیا نبوت شده بود.
نویسنده
کتابهای اول و دوم پادشاهان در ابتدا بصورت یک کتاب واحد و همانند الباقی کتابهای عهد قدیم در اصل به زبان عبری نوشته شده است. افرادی که در ترجمه کتاب عهد قدیم به زبان یونانی نقش داشتند این کتاب را به دو بخش تقسیم کردند.
نویسنده این کتاب نه از نظر متن کتاب و نه بر اساس تحقیق محققان کتاب مقدس، مشخص نیست. اما به احتمال زیاد توسط یکی از انبیا به رشته تحریر درآمده است. به احتمال زیاد عزرا، حزقیال، و یا ارمیا میتوانند یکی از کسانی باشند که این کتاب را به نگارش درآوردهاند.
زمینه
قدرت پادشاهی شمالی اسرائیل بطور پیوسته هم از نظر سیاسی و هم از نظر روحانی رو به کاهش بود؛ تمامی پادشاهان آن مردانی دور از خدا بودند، و هیچگونه احیای مذهبی در این سرزمین رخ نداده بود. در مقایسه یهودا دارای چندین پادشاه خدا شناس از قبیل یوآش، حِزْقیا، و یوشیا، بود و این پادشاهان قوم خود را تشویق به پیروی از راههای خداوند میکردند. در نتیجه، یهودا تجربه شکوفایی مذهبی را داشت و به همین دلیل به عنوان یک قوم، تقریبا یک قرن و نیم بیشتر از همتای شمالی خود دوام آورد. اما متاسفانه این دوام بقایی نداشت و رو به کاهش گذاشت و سرانجام معبد بزرگ سلیمان در اورشلیم نابود گردید و باقی مانده قوم عهد خداوند از سرزمین موعود رانده شدند. اما خداوند علیرغم عدم وفاداری قوم خود، همچنان به عهد خود با آنها وفادار باقی ماند.
ایلیا، الیشع، زن شونمی، نعمان، ایزابل، ییهُو، اشعیا، سنخاریب، و نبوکدنصر، از شخصیتهای اصلی تاریخ این دوران هستند.
انبیا
کتاب دوم پادشاهان بعلاوه ثبت سلطنت پادشاهان گوناگون اسرائیل و یهودا، , همچنین خدمت الیشع نبی جانشین ایلیا را نیز توصیف کرده است. ایلیا تنها یک نبی برگزیده جهت هشدار و داوری بود، اما الیشع بیشتر پیشوای روحانی ، مردی برای قوم، و مبشر فیض بود. خداوند هر دو نفر را و هر کدام را با عطایای خاصی برگزید، تا بتوانند نقشهای مهم خود را ایفا کنند. در هر دورانی هم مبشر داوری (راستی) و هم مبشر فیض بسیار ضروری و واجب است (یوحنا ۱: ۱۴).
وقایع
کتاب دوم پادشاهان ویژگیهای بسیار منحصر به فردی از رویدادها و مردم را در خود جای داده است. دو نفر پس از مرگ دوباره زنده میشوند، ایلیای نبی به آسمان بالا برده میشود تنها برای یک نفر دیگر در کتاب مقدس به نام خنوخ چنین اتفاقی رخ میدهد، آب رود اردن دوبار از هم باز میشود، و معجزات و رویدادهای دیگری که حکایت از کار دست خداوند در میان قوم است.
کاربرد
یکی از مهمترین موضوعات این کتاب و در واقع کل کتاب عهد قدیم، وفاداری خداوند به حفظ نسل داود است که یک روز از این نسل، مسیح نجات دهنده ظهور خواهد کرد. پادشاهان اسرائیل (پادشاهی شمالی) از نسلها و سلسلههای متعددی تشکیل شده بودند. اما پادشاهان یهودا فقط از نسل داود بودند. و بدین شکل، خداوند در عهد خود حتی هنگامی که قوم او از مراعات آن امتناع کردند باز هم همچنان وفادار باقی ماند. ورای بازگو نمودن فاجعه ملی و انسانی در این کتاب، ما یک خداوند ابدی را میبینیم که همچنان ایستاده و اهداف خود را به عمل میآورد و از کنون فیض و محبت خود را به تمامی مردم نشان میدهد.
این کتاب درس بزرگی را نیز به ما تعلیم میدهد: ”هر عملی عواقب خاص خود را دارد“. خداوند توسط انبیا به قوم خود بطور مکرر هشدار داد اما آنها این هشدارها را جدی به حساب نیاوردند و نسبت به آنها واکنش درست نشان ندادند.
جمع بندی
مطمئنا کتاب دوم پادشاهان یکی از تاسف بارترین کتابها در کل کتاب مقدّس است. در این کتاب ما مشاهده میکنیم که قوم برگزیده خداوند از برکات نامحدود خداوند لذت میبردند و هدف از انتخاب آنها این بود که مجرایی برای عبور این برکات به سایر اقوام باشند (پیدایش ۱۲: ۳)، اما این قوم، بطور مداوم و با اشتیاق کامل به عدم اطاعت از خداوند روی آورده و خود را از این برکات محروم میکرد و سرانجام نیز از سرزمینی که خداوند به آنها داده بود به بیرون رانده شد. در کتاب دوم پادشاهان، در واقع قوم اسرائیل دوران عهد قدیم به پایان کار خود میرسد.
بسیاری از افراد عالم و ارزشمند از قبیل دانیال نبی و اعضای خانواده سلطنتی توسط مهاجمان به بابل برده شدند. با پایان پادشاهی اسرائیل، قوم خدا بیش از این دیگر ساکن سرزمین موعود نبودند. بسیاری از مناطق کشور توسط سپاهیان بابل و با شیوههای مخرب، ویران و به آتش کشیده شد و دیگر غیر قابل سکونت بود. و مردم بوسیله دشمنان یا پراکنده شده و یا به بردگی گرفته شده و یا از بین رفتند.
برگرفته از وب سایت: www.razgah.com
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |