کتاب مقدسکلیسا

خلاصه ای از زندگی پولس با ذکر تاریخ های تقریبی

رای بدهید

خلاصه ای از زندگی پولس با ذکر تاریخ های تقریبی

پولس ابتدا در حکم جفا کننده وارد صحنه می شود. او با تلاشی بی وقفه در جهت لکه دار کردن نام مسیح مصمّم بود. بدون شک او تصور می کرد که جریان رستاخیز از مردگان داستانی ساختگی است.

سپس در راه دمشق، او با دیدن اشعه ای رعد آسا از آسمان، نقش بر زمین شد. این واقعه در سال ۳۲ میلادی بود و عیسی شخصاً با او سخن گفت.

از آن زمان او متبدل شد. او با غیرت و از خود گذشتگی بی نظیر در تاریخ بشریت، شاه راههای امپراتوری روم را یکی پس از دیگری طی کرد و در همه جا اعلام می کرد که رستاخیز عیسی از مردگان، امری واقعی است.

پولس در دمشق تحت خطر مرگ قرار گرفت. او سپس به عربستان عزیمت نمود و دوباره به دمشق بازگشت. پولس در سال ۳۵ میلادی دوباره به اورشلیم برگشت. در آنجا نیز مخالفین در صدد قتل وی برآمدند و بنابراین او به طرسوس رفت.

پولس از سال ۴۲ تا ۴۴ میلادی در انطاکیه بود. در سال ۴۴ میلادی، با حمل هدایای نقدی به سوی اورشلیم حرکت نمود.

در سال ۴۵-۴۸ میلادی او در اولین سفر بشارتی خویش، به غلاطیه، پیسیدیه، انطاکیه، ایقونیه، لستره، دربه رفت و سپس به انطاکیه مراجعت نمود.

در سال 50 میلادی، شورای اورشلیم جهت بحث و گفتگو بر سر مساله ختنۀ غیر یهودیان تشکیل شد.

در سال ۵۰-۵۳ میلادی، پولس در دومین سفر بشارتی خود به یونان، فیلیپی، تسالونیکی، بیریه، آتن و قرنتس رفت و به اورشلیم و انطاکیه مراجعت نمود.

در سال ۵۴-۵۷ میلادی، او در سومین سفر بشارتی به افسس و یونان رفت.

در سال ۵۸ میلادی، پولس دوباره با هدایای نقدی به اورشلیم سفر نمود‌.

در سال ۵۸-۶۰ میلادی، او در شهر قیصریه دستگیر شد و در حکم زندانی، او را به قصر فرماندار بردند.

در سال ۶۱-۶۳ میلادی، پولس در روم زندانی بود. کتاب اعمال رسولان در اینجا خاتمه می یابد.

در سال ۶۵-۶۶ میلادی، او دوباره به یونان و آسیای صغیر بازگشت.

در سال ۶۷ میلادی در روم سر او را از تن جدا نمودند.

مدت خدمت پولس در حدود ۳۵ سال بود. در این مدت، او تعداد کثیری را به سوی مسیح هدایت نمود. بسیاری اوقات خدا او را با معجزات کمک می نمود. تقریباً در همه شهرهایی که او وارد شد، مورد جفا و شکنجه و آزار قرار گرفت. او بارها و بارها مورد حمله قرار گرفت و بسیاری در صدد قتل او برآمدند. او را کتک زدند، مسخره نمودند، زندانی کردند، سنگسار نمودند او از شهری به شهر دیگر تبعید نمودند. به اضافۀ همۀ اینها او «خاری در جسم» خود نیز داشت (۲قرنتیان ۱۲). رنج های او باور نکردنی است. او شخصیتی آهنین داشت. خدا بایستی قدرت های ما فوق الطبیعه جهت زنده نگاه داشتن او به کار برده باشد.

برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO