کتاب مقدس

آیا گزارشات کتاب مقدسی معتبرند؟

رای بدهید

          عهد جدید نخستین اطلاعات تاریخی را در مورد عیسی مسیح ارائه می کند. به همین دلیل نیز بسیاری از منتقدین در طی قرن نوزدهم و بیستم سعی کرده اند با مطرح کردن فرضیه هایی اعتبار گزارشات کتاب مقدسی را زیر سؤال ببرند. اتهاماتی که آنها مطرح می کنند یا فاقد اساس و بنیادی تاریخی است و یا به دنبال اکتشافات و تحقیقات باستان شناسی، کذب بودن آنها به اثبات می رسد.

          روزی که در دانشگاه "آریزونا" (Arizona) سخنرانی می کردم، یکی از اساتیدی که به همراه دانشجویان کلاس ادبیات به آنجا آمده بود پس از پایان "بحث آزاد" نزد من آمد و گفت: "آقای مک داول" (McDowell)، تمام ادعاها و سخنان شما در مورد مسیح بر اساس نوشتجاتی قدیمی هستند که به قرن دوم میلادی تعلق دارند. من امروز سر کلاس به دانشجویان خود توضیح دادم که کتب عهد جدید مدتی طولانی پس از زمان حیات مسیح نوشته شده اند و به همین دلیل نیز نمی توانند دقیق و درست باشند."

          من در پاسخ به او گفتم: "عقاید و نتیجه گیری های شما در مورد عهد جدید، 25 سال قبل اعتبار خود را از دست داده اند.

          عقاید این استاد در خصوص نوشتجاتی که در مورد عیسی مسیح هستند از نتیجه گیری های منتقدی آلمانی به نام "اف. سی. بور" (F.C. Baur) نشأت گرفته بودند. "بور" معتقد بود که بسیاری از کتب عهد جدید در اواخر قرن دوم میلادی نوشته شده اند. او چنین استنباط کرده بود که کتب عهد جدید از افسانه ها و اسطوره هایی نشأت گرفته اند که در طی وقفۀ طولانی موجود بین زمان حیات مسیح و زمان نگاشته شدن آنها شکل گرفته بودند.

          ولی در قرن بیستم اکتشافات باستان شناسی، صحت نسخ خطی عهد جدید را مورد تأیید قرار داد. کشف نسخ خطی پاپیروسی [نسخۀ خطی جان رایلند سال 130 میلادی، نسخۀ خطی پاپیروسی چستر بیتی سال 155 م. و نسخۀ خطی پاپیروسی بادمر دوم در سال 200 م.] وقفۀ موجود بین زمان حیات مسیح و زمان نوشته شدن آنها را کاهش داد.

          "میلار بورز"(Millar Burrows) از استاتید دانشگاه ییل می گوید: "مقایسۀ نسخ یونانی عهد جدید با نسخه های پاپیروسی کشف شده نشان می دهد که مطالب آن به درستی و با دقت منتقل شده اند. " (1) چنین اکتشافاتی اعتبار کتاب مقدس را از لحاظ علمی بالا می برند.

          "ویلیام آلبرایت" (William Albright) که از سرشناسترین باستان شناسان کتاب مقدسی در دنیاست می نویسد: "امروزه بسیاری از منتقدین افراطی معتقدند که کتب عهد جدید بین سال های 130-150 میلادی نوشته شده اند ولی ما می توانیم به طور قطعی و با اطمینان بگوییم که تمام شواهد موجود حاکی از این امر هستند که کلیۀ کتب عهد جدید تا سال 80 م. یعنی دو نسل جلوتر از تاریخی که این منتقدین اعلام کرده اند، نگاشته شده اند. " (2) او در مصاحبه ای با مجلۀ "مسیحیت امروز" (4) می گوید: "به عقیدۀ من کتب عهد جدید توسط یهودیان تعمید گرفته و بین سال های 40 تا 80 م. (به احتمال قوی تر بین سال های 50 تا 75 م. ) نوشته شده اند." (3)

          "سر ویلیام رمزی" (Sir William Ramsay) از برجسته ترین باستان شناسان دنیا و از دانشجویان دانشگاه تاریخ آلمان بوده است. او در آنجا آموخته بود که اگر چه ادعا می شود که کتاب اعمال رسولان در قرن اول میلادی نوشته شده است ولی در حقیقت تاریخ نگارش این کتاب به اواسط قرن دوم میلادی باز می گردد. او پس از مطالعۀ انتقادات نوینی که بر کتاب اعمال رسولان وارد شده بود، متقاعد شد که این کتاب منعکس کنندۀ حقایق و حوادث آن زمان (یعنی 50 م.) نیست و به همین دلیل نیز نباید مورد توجه تاریخ شناسان قرار گیرد. از این رو در تحقیقاتی که در مورد تاریخ آسیای صغیر انجام می داد به کتب عهد جدید اعتنایی نکرد. بالاخره تحقیقات وی او را مجبور کرد تا به مطالعۀ مطالب لوقا بپردازد. آنچه در این نوشته ها توجه او را به خود جلب کرد، درستی وقایع و جزئیات تاریخی بود و همین امر به تدریج نگرش او را نسبت به کتاب اعمال رسولان تغییر داد. او در نهایت چنین نتیجه گیری کرد: "لوقا مورخی درجۀ یک می باشد … و ما باید او را از جمله مورخین بزرگ جهان بدانیم." (4) درستی و مطابقت جزئیات تاریخی "ویلیام رمزی" را قانع کرد که تاریخ نگارش کتاب اعمال رسولان به قرن دوم میلادی مربوط نمی باشد، بلکه به اواسط قرن اول میلادی باز می گردد.

          بسیاری از محققین لیبرال مجبور شدند تاریخ نگاشته شدن کتب عهد جدید را به قبل از قرن اول نسبت دهند. نتیجه گیری های او در کتاب جدیدش به نام "تعیین مجدد تاریخ نگارش کتب عهد جدید" بسیار افراطی می باشد. او به دنبال تحقیقاتی که انجام داد متقاعد شد که کلیۀ کتب عهد جدید پیش از سقوط اورشلیم در سال 70 م. نوشته شده اند. (5)

          امروزه منتقدین فرم (Form Critics) "بررسی انتقادی و تحلیلی برای دست یابی به متن اولیه و مفقودی که متن فعلی از آن ناشی شده است." معتقدند که مطالب عهد جدید پیش از آنکه نوشته شوند به صورت روایت شفاهی به افراد مختلف منتقل شده اند. اگر چه دورانی که به روایت شفاهی اختصاص داده شده است کوتاه تر از دورانی است که قبلاً اعلام شده بود، ولی با وجود این، آنها معتقدند که نوشتجات انجیل در ابتدا به صورت داستان های عامیانه (مانند: افسانه، اسطوره، حکایت و قصه) بوده اند.

          یکی از انتقادات عمده ای که بر نظریۀ روایت شفاهی وارد است این است که مدت زمانی که آنها به روایت شفاهی اختصاص داده اند آنقدر طولانی نیست که مطالب عهد جدید را دستخوش تغییراتی کند که منتقدین فرم ادعا می کنند. در مورد کوتاهی مدت زمانی که برای نگارش عهد جدید در نظر گرفته شده است، " سایمون کیستمیکر" (Simon Kistemaker)، استاد الهیات در دانشگاه "درت" (Dordt) می نویسد: "برای گردآوری داستان های عامیانه ای که میان افرادی با فرهنگ بدوی رواج دارد، چندین نسل زمان لازم است. و در واقع این امر روندی تدریجی است که چندین قرن به طول می انجامد. ولی اگر عقیدۀ منتقدین فرم را بپذیریم باید چنین استنباط کنیم که داستان های انجیل در مدت زمانی کمی بیشتر از یک نسل خلق و گردآوری شده اند. بر اساس دیدگاه منتقدین فرم مطالب انجیل در مدت زمان کمی گردآوری شده اند." (6)

          "ای.اچ. مک نیل" (A.H. McNeile)، استاد پیشین الهیات در دانشگاه "دابلین" (Dublin) با عقیدۀ روایت شفاهی که منتقدین فرم آن را مطرح کرده اند، به شدت مخالف است. او خاطر نشان می سازد که منتقدین فرم روایت سخنان عیسی را به دقت مورد توجه قرار نداده اند. اول قرنتیان 7: 10، 12 و 25 نشان می دهند که این روایات به دقت نگاشته شده اند و به صورت دست نخورده باقی مانده اند. در مذهب یهود رسم بر این بود که شاگردان، سخنان استاد خود را به خاطر بسپارند. شاگرد خوب مانند منبع آبی است که حتی یک قطره آب از آن نمی چکد. (میشنا، الوت، جلد دوم، صفحۀ 8). اگر ما نظریۀ "سی.اف. بارنی" (C.F. Burney) (در کتاب شعر خداوند ما، 1925) را بپذیریم، می توانیم چنین استنباط کنیم که بسیاری از تعالیم خداوند ما به صورت منظوم بوده است و همین امر به خاطر سپردن آنها را آسانتر می سازد. (7)

          "پائول ال.مایر" (Paul L.Maier)، استاد تاریخ باستانی در دانشگاه "وسترن میشیگان" (Western Michigan)، می نویسد: "این عقیده که مسیحیت افسانۀ قیام مسیح را در طی سالیان متمادی طرح ریزی کرده است و یا بین زمان نوشته شدن کتب عهد جدید و زمان حیات مسیح وقفۀ طولانی ای وجود دارد، نمی تواند مبتنی بر حقیقت باشد." (8) "آلبرایت" پس از مطالعۀ منتقدین فرم می نویسد: "امروزه تنها محققینی که در کار خود از دید و روش های تاریخی کمک نمی گیرند می توانند چنین

فرضیه های توخالی ای را ارائه کنند، مانند منتقدین فرم که با عقاید نادرست خود روایات انجیل را زیر سؤال می برند." عقیدۀ شخصی"آلبرایت" این است: "20 تا 50 سال برای ایجاد تغییرات محسوس در محتوای اناجیل و سخنان عیسی مدت زمان بسیار کمی است." (9)

          اغلب هنگامی که در مورد کتاب مقدس با افراد صحبت می کنم، آنها به صورت کنایه آمیزی می گویند که نمی توانند به آنچه که در کتاب مقدس نوشته شده است اعتماد کنند، چون این کتاب حدود 2000 سال قبل نوشته شده است و مملو از اشتباه و تضاد می باشد. من در پاسخ به آنها می گویم که به  نظر من کتاب مقدس کاملاً قابل اعتماد است. سپس در مورد واقعه ای صحبت می کنم که یک بار در هنگام سخنرانی در کلاس تاریخ رخ داد. من در حین سخنرانی خود گفتم: "میزان شواهدی که اعتبار عهد جدید را به اثبات می رسانند بیش از شواهدی است که اعتبار ده شاهکار ادبیات کلاسیک را ثابت می کنند." استاد آنها که در گوشۀ کلاس نشسته بود لبخند تمسخرآمیزی بر لب داشت و انگار می گفت: "اُه خدای من این مرد چه می گوید؟!" به او گفتم: "چه چیزی باعث خندۀ شما شده است؟" او گفت:"چطور به خود جسارت می دهید که سر کلاس تاریخ چنین ادعای مسخره ای بکنید و بگویید عهد جدید معتبر و قابل اعتماد است." زمانی که افراد چنین برخوردی با من می کنند خوشحال می شوم، چون بلافاصله سؤالی را مطرح می کنم که هرگز پاسخ مثبتی به آن داده نمی شود. سؤال من این بود: "بسیار خوب آقا، شما به عنوان تاریخ شناسی بگویید که با استفاده از چه معیارهایی پی می برید که نوشتجات تاریخی قابل اعتماد و معتبر هستند؟" در کمال تعجب، او نتوانست به سؤال من پاسخ دهد. ولی در عوض به او گفتم: "من می توانم چند معیار را معرفی کنم." من معتقد هستم که برای تعیین اعتبار تاریخی کتاب مقدس باید از همان معیارهایی استفاده کرد که برای سنجش میزان اعتبار سایر نوشتجات تاریخی به کار می روند. تاریخ شناسی نظامی به نام "سی.سندرز" (C. Sanders) سه اصل بنیادین را برای مطالعات تاریخ شناختی معرفی می کند، که عبارتند از: آزمون کتاب شناسی، آزمون شواهد درونی و آزمون شواهد بیرونی.(10)

_________________________

(4) Christianity Today

برگرفته از کتاب: بیش از یک نجار

نوشته: جاش مک داول (مدافع ایمان مسیحی)

ترجمه: آربی مسروپی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO