چرا خدا گاهی اوقات دلایل رخ دادن بعضی اتفاقات را توضیح نمی‌دهد؟

مردم به سختی راضی می‌شوند، و یکی از دلایل آن این است که همیشه به‌دنبال توضیحی برای اتفاقاتی هستیم که در زندگی‌مان رخ می‌دهد. اما خدا اغلب به ما نمی‌گوید چرا بعضی چیزها اتفاق می‌افتند و این گاهی اوقات می‌تواند بسیار ناامیدکننده باشد!
پس چرا خدا برای هر چیزی که در زندگی‌ات رخ می‌دهد، توضیح نمی‌دهد؟ چون او تو را امتحان می‌کند. او می‌خواهد ببیند که چه او توضیحی بدهد یا ندهد آیا کنترل امور را رها خواهی کرد و یاد می‌گیری که قانع باشی؟
حقیقت این است که خدا هیچ توضیحی به تو بدهکار نیست، و حتی اگر هم گاهی اوقات دلیل خود را بیاورد، ممکن است پاسخ او فراتر از درک تو باشد.
اما حتی اگر توضیحی هم دریافت کنی، آن توضیح درد تو را درمان نمی‌کند. برای بیشتر چیزهایی که در زندگی اتفاق می‌افتند، علت رخ دادن آنها را نخواهی فهمید؛ تا وقتی که از این زندگی عبور کنی و به آن سوی مرگ برسی.
با این‌که خدا اغلب توضیحی برای بیشتر چیزها نمی‌دهد، ولی معمولاً از همان موقعیت‌های سخت برای آزمایش تو استفاده می‌کند.

وقتی بچه بودم و در مدرسه درس می‌خواندم، تنها وقتی که کلاس ساکت می‌شد، موقع امتحان بود. معلم می‌گفت: «حرف نزنید! مدادهایتان را بردارید و آزمونتان را پر کنید.» حتی خود معلم هم ساکت می‌شد.
وقتی خدا در زندگی‌ات ساکت است و انگار میلیون‌ها کیلومتر دور شده، در واقع ایمانت در حال آزموده شدن است. شاید خدا در حال بررسی این نکته باشد که: آیا کنترل امور را رها خواهی کرد یا محکم‌تر به آن خواهی چسبید؟ آیا یاد می‌گیری که قانع باشی؟

وقتی این هفته یا ماه آینده یا امسال دردی را تجربه می‌کنی، در واقع آنچه را که نیاز داری، دلایل و توضیحات خدا نیست بلکه حضور نوازشگر اوست.

بحث و تبادل نظر:

• آیا در گذشته زمانی بوده که دریافته باشی که حضور خدا و نه توضیحاتش همان چیزی بوده که به آن نیاز داشتی؟
• در حال حاضر خدا تو را چگونه آزمایش می‌کند؟

• به‌جای اینکه از خدا بپرسی «چرا؟»، چه چیزی می‌توانی از او بخواهی؟

نوشتۀ کشیش ریک وارن- ۷ ماه مِی ۲۰۲۵
ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان