اشکالات الاهیاتی نظریۀ پایان پذیری عطایای روح القدس (Cessationism)
اشکالات الاهیاتی نظریۀ پایان پذیری عطایای روح القدس (Cessationism)
در این مطلب قصد داریم تا نگاهی به نظریه سسیشنیسم یا آنچه که به پایان پذیری عطایای روح القدس مشهور است، بیندازیم.
نظریه پایان پذیری عطایا بر دو اصل پایه ریزی شده است:
- نقش و هدف عطایای روح تنها به عنوان تأیید و تصدیق تعالیم و خادمین آن بوده است.
- تعیین مدت زمانی محدود و پایان پذیرفتن عطایای روح با اتمام دوران رسولان.
بدین معنی، زمانی که حقانیت کلام و کلیسای خداوند اثبات گشت، علت وجودی برای این عطایا دیده نمی شود.
- آیا نقش و هدف عطایای روح القدس، تائید و درستی تعالیم است؟
«آنگاه بعضی از کاتبان و فریسیان در جواب او گفتند: ای استاد میخواهیم از تو آیتی بینیم. او در جواب ایشان گفت: فرقه شریر و زناکار آیتی میطلبند و بدیشان جز آیت یونس نبی داده نخواهد شد. زیرا همچنانکه یونس سه شبانه روز در شکم ماهی ماند، پسر انسان نیز سه شبانه روز در شکم زمین خواهد بود.» (متی 12: 38)
عیسی مسیح به هیچ یک از شفاها و معجزات خود به عنوان آیتی برای تصدیق و تأیید خود و تعلیمش اشاره نکرد. اگر چه در هر معجزه و آیتی که از او به ظهور می رسید این تأیید و تصدیق نهفته بود. اما هدف و دلیل آن معجزات، تأیید و تصدیق تعالیم او نبود.
هدف آیات و معجزات نشان دادن، ظاهر کردن و بیان عملی پادشاهی خدا بود (متی 12: 28)
- آیا در کتاب مقدس زمان مشخصی برای پایان پذیری این عطایا وجود دارد؟ (اول قرنتیان 13: 8–10)
«محبت هرگز ساقط نمیشود و اما اگر نبوتها باشد، نیست خواهد شد و اگر زبانها، انتها خواهد پذیرفت و اگر علم، زایل خواهد گردید. زیرا جزئی علمی داریم و جزئی نبوت مینماییم، لکن هنگامی که کامل آید، جزئی نیست خواهد گردید.»
در این آیات نیز به پایان پذیرفتن سه عطیۀ روحانی اشاره شده است. ولی چه زمانی؟ در آیه 8 به روشنی به این زمان اشاره شده است: «هنگامی که کامل آید».
همان طور که از متن نیز به روشنی قابل فهم است، این آیه به زمان بازگشت مسیح اشاره می کند. زمانی که شناخت ما کامل می شود و به کمال خواهیم شناخت، چنان که به کمال نیز شناخته شده ایم.
آیا می توان ادعا کرد که اکنون به کمال شناخته ایم و همان گونه که خدا ما را می شناسد ما نیز او را می شناسیم و دیگر نیاز به رشد در شناخت او نداریم؟ به طور مسلم جواب منفی است. پس کاملاً مشخص است که این عطایا پایان نپذیرفته اند و عملکردشان تا به آن زمان یعنی عصر آینده (بازگشت ثانویۀ عیسی مسیح) همچنان به قوت خود باقی است.
«و او بخشید بعضی رسولان و بعضی انبیا و بعضی مبشرین و بعضی شبانان و معلمان را، برای تکمیل مقدسین، برای کار خدمت، برای بنای جسد مسیح، تا همه به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا و به انسان کامل، به اندازه قامت پری مسیح برسیم.» (افسسیان 4: 11-13)
همان طور که در این آیه نیز دیده می شود، دلیل بخشیدن رسولان ، انبیا و … برای بنای بدن مسیح می باشد نه اعتبار سنجی، تصدیق و تأیید، تا زمانی که همه به یگانگی ایمان و شناخت پسر خدا دست یابیم و بالغ شده، به بلندای کامل قامت مسیح برسیم.
این کمال به قامت مسیح چه زمانی رخ داده است؟ آیا تاکنون به آن رسیده ایم؟ خیر حتی پولس رسول نیز چنین ادعایی نداشته است.
« نه این که تا به حال به چنگ آورده یا تا بحال کامل شده باشم، ولی در پی آن میکوشم بلکه شاید آن را بدست آورم که برای آن مسیح نیز مرا بدست آورد.» (فلیپیان 3: 12)
زیرا که در نعمتها و دعوت خدا بازگشتن نیست (رومیان 11: 29).
چگونه ممکن است خداوندی که تمام عطایای روحانی را که به کلیسا بخشیده است و بر خلاف کلام خود عمل کرده، آن ها را پس از مدتی بازپس گیرد.
نکتۀ قابل تأمل:
باورمندان نظریۀ پایان پذیری عطایای روح از این آیه جهت اثبات نظریۀ «اطمینان ازمداومت نجات» استفاده کرده، اذعان دارند که خداوند دعوت نجات بخش خود را هرگز پس نمی گیرد. سؤال این است، آیا خداوند در تعمیم این آیه نسبت به عطایای روح ناتوان مانده است؟
حکم خدا در کلامش چیست؟
در پی محبت بکوشید و عطایای روحانی را به غیرت بطلبید، خصوصاً اینکه نبوت کنید (اول قرنتیان 14: 1).
زیرا یکی را بوساطت روح، کلام حکمت داده میشود و دیگری را کلام علم، بحسب همان روح. و یکی را ایمان به همان روح و دیگری را نعمتهای شفا دادن به همـان روح. و یکی را قوت معجزات و دیگری را نبوت و یکی را تمییز ارواح و دیگری را اقسـام زبانهـا و دیگری را ترجمه زبانها.» (اول قرنتیان 12: 8–10)
این آیه دستور مستقیم کلام خدا برای طلبیدن عطایای روحانی است. آیا بی تفاوت بودن به این دستور نا اطاعتی نیست؟ و یا پذیرفتن تعلیمی که برخلاف متن صریح کلام خدا آمده است؟
مشکلات الاهیاتی
نظریه پایان پذیری عطایای روح از دو منظر روح القدس شناسی و ملکوت شناسی با مشکلاتی روبرو است:
- روح القدس شناسی
نظریۀ پایان پذیری عطایای روح از نظر الاهیاتی در تناقض با وعده های عهدعتیق بوده که اعطای عطایا را به زمان بین آمدن اولیه و بازگشت ثانویۀ عیسی مسیح اعلام داشته است:
«و خداوند میگوید: امّا عهد من با ایشان این است که روح من که بر تو است و کلام من که در دهان تو گذاشتهام از دهان تو و از دهان ذرّیت تو و از دهان ذرّیت ذرّیت تو دور نخواهد شد. خداوند میگوید: از الآن و تا ابدالآباد» (اشعیا 59: 21).
«و بعد از آن روح خود را بر همۀ بشر خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوّت خواهند نمود و پیران شما و جوانان شما رؤیاها خواهند دید. و در آن ایام روح خود را بر غلامان و کنیزان نیز خواهم ریخت. و آیات را از خون و آتش و ستون های دود در آسمان و زمین ظاهر خواهم ساخت. آفتاب به تاریکی و ماه به خون مبدّل خواهند شد، پیش از ظهور یوم عظیم و مهیب خداوند» (یوئیل 2: 28-31).
شناختی که این تعلیم از روح القدس به ما می دهد، ناتوانی در پرداختن به وعده های مذکور در عهد عتیق و ریخته شدن روح نبوت بر ایمانداران نسل هایی که در زمان های آخر زندگی می کنند، می باشد: پیش از ظهور یوم عظیم و مهیب خداوند.
- ملکوت شناسی
«که او نیز ما را مهر نموده و بیعانه روح را در دلهای ما عطا کرده است» (دوم قرنتیان 1: 22).
«اما او که ما را برای این درست ساخت خدا است که بیعانۀ روح را به ما میدهد» (دوم قرنتیان 5: 5).
- شباهت ایمانداران به مسیح و ادامۀ انجام خدمات خداوند عیسی
«آمین آمین به شما میگویم هر که به من ایمان آرد، کارهایی را که من میکنم او نیز خواهد کرد و بزرگتر از اینها نیز خواهد کرد، زیرا که من نزد پدر میروم» (یوحنا 14: 12)
- پیشبرد ملکوت خدا با همان قدرت و اقتدار خداوند عیسی
یکی ازعناصر اصلی پادشاهی خدا، قدرت الهی آن است. که به جهت آشتی انسان با خدا در عادل شمردگی، مسبب ویرانی ملکوت تاریکی و باطل شدن اعمال او است.
«زیرا ملکوت خدا به زبان نیست بلکه در قوت است» (اول قرنتیان 4: 20)
نوشتۀ کشیش محمد مدبر
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |