هفتمین ایراد مسلمانان بر مسیحیان: “به سقوط اخلاقی در جوامع مسیحی نگاه کنید- در قیاس با آن، اسلام پاک و طاهر است!”
در واقع این فساد و سقوط اخلاقی دامنگیر افرادی است که خود ایمانی به مسیح ندارند، اما بسیاری از مسلمانان اینگونه فکر می کنند که همه کشورهای غربی، مسیحی هستند، همانگونه که ما نیز وسوسه می شویم که اینگونه فکر کنیم که تمام عربها مسلمانند، در حالی که در میان آنها تعداد زیادی وجود دارند که تنها از جنبه فرهنگی بین مسلمان هستند و نه چیز دیگر.
ولی چرا باید روی غرب متمرکز شویم؟ یکی میتواند ادعا کند که در جوامع اسلامی نیز به همان اندازه جوامع مسیحی مشکلات اخلاقی وجود دارد، فقط فرق بین آنها با کشورهای غربی این است که در کشورهای اسلامی این مسائل مخفی و پوشیده نگاه داشته می شوند و یا نادیده گرفته می شوند. مثلاً کشورهای درگیر جنگ یا ناآرامیهای مدنی، همه مسلمان هستند. فساد در کشورهای اسلامی فراوان است. قدر و منزلت زنان در آنجا بسیار پایین تر از زنان در انگلستان است. طبق قوانین اسلامی اگر یک زن مورد تجاوز قرار گیرد، باید چهار شاهد برای شهادت دادن به اینکه جرم در موردش واقع شده بیاورد. اگر او ادعا کند که مورد تجاوز واقع شده و نتواند چهار شاهد ارائه دهد، نه تنها به پرونده او ترتیب اثر داده نمی شود، بلکه بعلت مشارکت در زنا واعتراف در میان عموم به این عمل، باید متحمل شلاق نیز بشود و یا تا سرحد مرگ مورد سنگسار واقع شود. وقتی آمار جرایم خشونت آمیز در غرب با کشورهای مسلمان مقایسه می شود، صحیح است که در غرب آمار تعداد بیشتری را نشان می دهد، اما این بخاطر آن است که اکثر مسلمانان این جرایم را در کشورهای غربی مرتکب می شوند و اگر هم در کشوری اسلامی این جرایم رخ می دهند، مردم قادر به ارائه شواهد کافی برای ادعایشان نیستند. قابل ذکر است که کسی می تواند اینطور استدلال کند که چندهمسری هرگز بخشی از طرح حاکمیت الهی نبوده و غیرممکن است که بتوان بطور کامل مراقب بیش از یک زن بود (پیدایش 1: 27، 2: 24، تثنیه 17: 17، اول قرنطیان 7: 2، اول تيموتائوس 3: 2). حالا همین قرآن اجازه گرفتن حداکثر چهار زن (سوره 4: 3) را می دهد و نه فقط خود محمد دارای نُه همسر بوده، بلکه این عادت را نیز داشته که با همه آنها در طول یک شب رابطه جنسی داشته باشد (بخاری جلد 7، حدیث 142). در مقایسه با آن، به مسیحیان دستور داده شده که همسرانشان را محبت کنند، همانگونه که مسیح کلیسا را محبت نمود و جان خود را برای وی داد (افسسیان 5: 25، 33) در حالیکه قرآن به مردان این اجازه را می دهد که در صورت عدم اطاعت زنانشان، به ضرب و شتم ایشان بپردازند (سوره 4: 34 – کلمه عربی به کار برده شده در این آیه معنای عصبانیت و ضرب و شتمِ شدید را می دهد). یکی از همسران محمد، یعنی عایشه، هفت ساله بوده که به عقد وی درآمده بود، و زن دیگر وی یعنی زینب، در واقع همسر اول پسر خوانده اش بوده که مجبور می شود با محمد ازدواج کند چرا که محمد به او نظر داشت.
بسیاری از نمونه هایی از این دست را می توان ارائه نمود ولی اینها تأثیر مخرب بیشتری دارند تا مؤثر. مفید و مؤثرتر خواهد بود اگر به دوست مسلمان خود تعالیم عیسی مسیح را نشان دهیم و آنها را زندگی کنیم و آنگاه از او بپرسیم اگر جامعه از ارزشهای والای تعالیم عیسی مسیح پیروی می کرد، به چه صورت در میآمد. هنگام پاسخ دادن به این مسائل از وارد شدن در مسائل جزئیِ بی مورد و بی ارزش خودداری کنید و سعی کن نگاهت به صلیب باشد، که نجات و رهایی ما در گرو آن است. یک محقق صادق مسلمان سؤالات بسیار بیشتری در ذهن خود دارد اما بسیاری از آنها در واقع نکات انحرافی و گمراه کننده هستند که مانع او می شوند تا خبر خوش نجات و رهایی را از طریق قربانی عیسی مسیح که کفاره گناهان ما شد، بشنود.
منبع مقاله: www.debate.org.uk
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |