روح القدس

کتاب روح القدس در تو- فصل هشتم: حیات و شفا برای بدنهای ما

رای بدهید

روح القدس در تو- فصل هشتم: حیات و شفا برای بدنهای ما

چهارمین عملکرد روح القدس به عنوان پاراکلیت، بهره مندی ما از حیات فوق طبیعی و شفا برای بدن های فیزیکی مان است. عیسی آمد تا به ما حیات بخشد، چنانکه او در یوحنا 10: 10 اعلام نمود:

دزد نمی آید جز برای دزدیدن و کشتن و نابود کردن؛ من آمده ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره مند شوند.

در این  جا با دو شخص طرف هستیم و باید این دو را از هم تشخیص دهیم: حیات بخش که عیسی است و نابود کنندۀ زندگی که شیطان است. شریر تنها به منظور گرفتن زندگی مان وارد می شود. او برای دزدیدن برکت ها و تدارکات خدا می آید؛ او به منظور کشتن ما از نظر فیزیکی و نابودی ابدی ما می آید. هر کدام از ما باید بدانیم که اگر به شریر اجازه دهیم تا کوچک ترین جایی را در زندگی مان اشغال کند، او شروع به دزدیدن، کشتن و  نابود کردن می کند و تا حدی که به او اجازه دهیم، به این کار ادامه خواهد داد.

از طرف دیگر، عیسی آمد تا درست برعکس آن را انجام دهد: او آمد تا ما «حیات داشته باشیم و از آن به فراوانی بهره مند شویم.» این نکته مهم است که بدانیم حیاتی که عیسی برای بخشیدن آن به ما به زمین آمد، توسط روح القدس عطا می شود. ما تا حدّی که به روح القدس اجازه دهیم، می توانیم از حیات او بهره مند می شویم. اگر با کار روح القدس مقاومت کنیم یا آن را رد کنیم، نمی توانیم پری حیات الهی را که عیسی برای ما به ارمغان آورده، تجربه کنیم. بایستی این را درک کنیم که روح القدس بود که بدن مردۀ عیسی را از قبر برخیزانید. پولس در بارۀ عیسی در رومیان 1: 4 چنین گفته:

به حسب روح قدوسیت، پسر خدا با قدرت اعلام گردید با قیامت از مردگان یعنی خداوند ما عیسی مسیح.

” روح قدوسیت” ترجمۀ یونانی عبارت عبری برای روح القدس است. اگرچه پولس به یونانی می نوشت، اما به عبری فکر می کرد. پس وقتی پولس می گوید: “به حسب روح قدوسیت” می توانیم آن را به این صورت نیز بیان کنیم: “با رستاخیز از میان مردگان به حسب روح القدس، به مقام پسر قدرتمند خدا منصوب شد.(این قدرت روح القدس است).”

در قسمت های قبلی اشاره کردم که این به یقین اوج روند رهایی بخش خدا در این عصر بود: که خدا خودش، در شخص روح القدس، می بایست در بدن های فیزیکی ما ساکن شود و آن ها را معبد خود و مکان سکونت خویش سازد. در رومیان 8: 10-11 پولس می گوید:

اگر مسیح در شماست، جسم به سبب گناه مرده است و اما روح به سبب عدالت، حیات است. و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید، در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، بدن های فانی شما را نیز زنده خواهد ساخت، به روح خود که در شما ساکن است.

آیۀ دهم به این معناست که وقتی توبه می کنیم و تولد تازه می یابیم ومسیح وارد می شود، زندگی کهنه پایان می پذیرد و زندگی جدیدی شروع می شود. زندگی فیزیکی کهنه فسخ شد، و روح های ما با حیات خدا زنده شده. سپس پولس در آیۀ 11 ادامه می دهد و به ما شرح می دهد که این واقعه برای بدن های فیزیکی ما به چه معناست. بسیار واضح است که همان شخص، همان قدرت و حیات، که به بدن فانی عیسی حیات بخشید و همان نوع قدرت که او را با بدنی جاودانی قیام داد اکنون در بدن هر ایماندارِ تسلیم شده ساکن شده و همان نوع حیات را می بخشد.

این روند بهره مندی از حیات الهی برای بدن های ما تا زمان رستاخیزِ همه از مردگان، ادامه خواهد داشت. البته لازم به ذکر است که در حال حاضر دارای بدن های قیام کرده نیستیم، اما آن چه را که به یقین داریم، حیات قیام کرده در بدن های فانی مان است. پولس در بسیاری از قسمت های مختلف دیگر توضیح بیشتری می دهد که حیات قیام کرده در بدن های فانی ما می تواند برای همۀ نیازهای فیزیکی بدن های ما تا زمانی که خدا روح را از بدن جدا سازد و ما را به خانۀ جاودانی بخواند، تدارک ببیند.

در وحلۀ اول باید این را بدانیم که بدن های ما چگونه شکل گرفت، چون همۀ این ها به هم مرتبط هستند. پیدایش 2: 7 می گوید:

آنگاه یهوه خدا آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی او نَفَس حیات دمید و آدم موجودی زنده شد(یا جان زنده).

چه چیزی بدن فیزیکی انسان را تولید کرد؟ روح دمیده شدۀ خدا که شکل خاک را به  بشری زنده با تمام اعجاز و شگفتی های عملکرد بدن انسانی تبدیل کرد. در واقع این روح القدس بود که بدن فیزیکی را به وجود آورد. این جاست که کاملاً روشن می شود که او تنها کسی است که می تواند از آن نگه داری کند. این کاملاً منطقی است و ای کاش مسیحیان بتوانند متوجه این نکته شوند. شفای الهی و سلامتی الهی در نور کتاب مقدس امری کاملاً منطقی است.

برای مثال، اگر ساعت شما خراب شود، شما آن را نزد پینه دوز نمی برید، بلکه پیش ساعت ساز می برید. اگر بدن شما اختلالی پیدا می کند، بدنتان را کجا می برید؟ به نظر من، منطقی ترین عمل این است که نزد کسی که بدن را ساخته ببرید، که آن کسی جز روح  القدس نیست!  در آمریکا با اصطلاح ” بدنه با فیشر” آشنایی داریم (ماشین هایی که بدنۀ آن ها توسط برادران فیشر ساخته شده) که بر روی شاسی یا بدنۀ بسیاری از اتومبیل هایمان وجود دارد. وقتی به دوستان مسیحی خود نگاه می کنم، آن ها را “بدنه با روح القدس” می نامم. او کسی است که به انسان بدن را بخشیده، از آن محافظت می کند و به آن قوت می بخشد.

شهادت پولس  بسیار حیرت انگیز است. در دوم قرنتیان 11: 23-25، او این گونه اظهار می دارد:

از همه سخت تر کار کرده ام، به دفعات بیشتر به زندان افتاده ام، بیش از همه تازیانه خورده ام، بارها و بارها با خطر مرگ روبه رو شده ام. پنج بار از یهودیان، سی و نه ضربه شلاق خوردم. سه بار چوبم زدند، یک بار سنگسار شدم، سه بار کشتی سفرم غرق شد، یک شبانه روز را در دریا سپری کردم.

تقریباً بی نظیر است که شخصی بتواند از تمام این مراحل بگذرد و اینقدر فعال، سالم و شجاع باشد. چه قدرتی بود که از پولس در تمام این مراحل حفظ و نگه داری می کرد؟ قدرت روح القدس. این گزارش سنگسار شدن پولس در لستره است:

اما یهودیانی از انطاکیه و قونیه آمدند و مردم را با خود متحد ساخته، پولس را سنگسار کردند و بدین گمان که مرده است، از شهر بیرونش کشیدند. اما چون شاگردان گرد او جمع شدند، برخاست و به شهر بازگشت و فردای آن روز، او و برنابا رهسپار دِربِه شدند.

عجب مردی! من از بعضی مردم شنیده ام که پولس یک شخص از کار افتاده بود که اکثراً بیمار بود. پاسخ من به چنین اشخاص این دعاست که: «خدایا اگر پولس از کار افتاده بود، به ما افراد از کار افتادۀ زیادی مثل پولس بده!”

ما به طور خلاصه به گزارش عالی تحمل و مقاومت فیزیکی پولس رسول پرداختیم. اکنون به راز او نگاه خواهیم کرد. او در این مورد چه می گوید؟ در دوم قرنتیان 4: 7-12، پولس چنین می گوید:

اما این گنجینه را در ظروفی خاکی داریم، تا آشکار باشد که این قدرت خارق العاده از خداست نه از ما. ما از هر سو در فشاریم، اما خرد نشده ایم؛ متحیریم، اما نومید نیستیم؛ آزار می بینیم، اما وانهاده نشده ایم؛ بر زمین افکنده شده ایم، اما از پا در نیامده ایم. همواره مرگ عیسی را در بدن خود حمل می کنیم تا حیات عیسی نیز در بدن ما ظاهر شود. زیرا ما که زنده ایم، همواره به خاطر عیسی به مرگ سپرده می شویم تا حیات او در بدن فانی ما آشکار گردد. پس مرگ در ما عمل می کند، اما حیات در شما.

آیات 7 و 8 به ما می گوید که ما در خود افراد متفاوتی نیستیم، بلکه قدرت متفاوتی را در اختیار داریم. چیزهایی که می تواند افراد دیگر را خُرد کند الزاماً نباید ما را هم خورد کند، چون در خود قدرتی داریم که ما را مقاوم می سازد.

در آیۀ 10 تضاد زیبایی را مشاهده می کنیم و آن این  است که می بایست خود را با مسیح مرده بیانگاریم. در حالی که این کار را می کنیم، حیات او در بدن های فیزیکی ما دیده می شود. کاملاً روشن است که این رخداد در عصر آینده اتفاق نمی افتد بلکه در همین عصر است که حیات مافوق طبیعی و سکونت یافته و حیات بخش عیسی در روح القدس، در بدن های فیزیکی ما ظاهر می شود.

کلمات آخر آیۀ یازده حائز اهمیت بسیار هستند: «تا حیات او در بدن فانی ما آشکار گردد.» این فقط یک حضور مخفی ساکن شده در ما نیست که هیچ کس نمی تواند ببیند، بلکه حضوری است که چنان نتایجی را در بدن های فیزیکی ما به بار می آورد که همه می توانند شاهد آن باشند. یعنی شاهد حیات زنده کنندۀ عیسی در بدن های فانی ما.

آیۀ 12 تأکید  می کند که وقتی حکم مرگ را در خود دریافت می کنیم و به پایان خط قدرت و توانایی فیزیکی خود می رسیم، آن گاه نوع جدیدی از حیات به وسیلۀ ما در دیگران عمل می کند!

پس دلسرد نمی شویم. هر چند انسان ظاهری ما فرسوده می شود، انسان باطنی روز به روز تازه تر می گردد. (دوم قرنتیان 4: 16)

انسان ظاهری فرسوده می شود، اما در انسان باطنی حیاتی وجود دارد که روز به روز تازه می گردد. حیات درونی، مافوق طبیعی و معجزه آسای خدا برای  نیازهای انسان ظاهری هر  کدام از ما تدارک می بیند.

نوشتۀ دکتر دِرِک پرینس

ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO