روح القدس

کتاب روح القدس در تو- فصل ششم: اوج گرفتن در امور فوق طبیعی

رای بدهید

روح القدس در تو- فصل ششم: اوج گرفتن در امور فوق طبیعی

نتیجۀ  اصلی بعدی نزول روح القدس این است که در هواپیمای امور فوق طبیعیِ زندگی اوج می گیریم. دو آیۀ بسیار  جالب توجه در رساله به عبرانیان مسیحیان را با معیار عهدجدیدی تشریح می کنند:

آنان که یک بار منوّر گشتند و طعم آن موهبت آسمانی را چشیدند و در روح القدس سهیم شدند و طعم نیکویی کلام خدا و نیروهای عصر آینده را چشیدند. (عبرانیان 6: 4-5)

در اینجا پنج چیزِ فهرست وار در بارۀ ایمانداران عهدجدید هست:

اول: آن ها منور گشته اند.

دوم: آن ها طعم موهبت الهی را چشیده اند.

سوم: آن ها در روح القدس سهیم شده اند.

چهارم: آن ها طعم نیکویی کلام خدا را چشیده اند. یعنی کلام خدا برای آن ها زنده و واقعی شده است.

پنجم: آن ها … نیروهای عصر آینده را چشیده اند.

ما به عنوان مسیحیان ایمان داریم که در عصر آینده به روشی کاملاً متفاوت عمل می کنیم. ما از بسیاری از محدودیت های بدن فیزیکی خود آزاد خواهیم شد، چون خدا به ما بدنی از نوع دیگر و روش زندگی کاملاً متفاوتی می بخشد. اما خیلی از مسیحیان متوجه این امر نیستند که توسط روح القدس می توانیم اندکی از چنین نوعِ زندگی را همین اکنون در این زندگی بچشیم. ما می توانیم “نیروهای عصر آینده” را بچشیم. ما فقط می توانیم آن ها را بچشیم  ولی نمی توانیم از آن ها به پری استفاده کنیم، اما می توانیم به شناخت کمی دست یازیم که زندگی بعدی به چه صورت خواهد بود، حتی در طول دوران زندگی زمینی مان.

پولس در افسسیان 1: 13-14 از عبارت جالبی در همین رابطه استفاده کرد وقتی به ایمانداران نوشت:

در وی شما نیز چون کلام راستی، یعنی بشارت نجات خود را شنیدید، در وی چون ایمان آوردید، با روح قدوسِ وعده مُهر شدید. که بیعانۀ میراث ما است برای بازخرید آن مِلکِ خاصّ او، تا جلال او ستوده شود.

کلمۀ بیعانه در این آیه کلمه ای شگفت انگیز است. روح القدس هم اکنون بیعانه ای است که خدا در ما، برای عصر آینده پرداخت کرده. من در بارۀ کلمه ای که در این جا بیعانه ترجمه شده مطالعاتی کردم. این کلمه به یونانی arrhabon  می باشد که در واقع یک کلمۀ عبری است.

سال ها پیش، احتمالاً حدود سال 1946، وقتی در اورشلیم زندگی می کردم، تجربۀ عجیبی داشتم که به زیبایی کلمۀ arrhabon یا بیعانه را برای من به تصویر کشید.  من و همسر  اولم به قسمت قدیمی شهر رفته بودیم تا بعضی چیزها را برای ساختن پرده، برای خانۀ جدیدمان بخریم. ما متوجه شدیم که موادی که می خواهیم بخریم، طالب پول بیشتری استت ( مثلاً متری یک دلار) و ما به مغازه دار گفتیم 50 متر می خواهیم و او به من گفت بهای کل آن 50 دلار می شود. به او گفتم: راستش من با خودم 50 دلار ندارم. این ده دلار را به عنوان بیعانه بگیر. اکنون این پرده مال من است. آن را کناری بگذار و اجازه نداری به کس دیگری بفروشی. من با بقیۀ پول برمی گردم و پرده ها را می برم.” واژۀ arrhabon همین معنا را می دهد.

روح القدس بیعانۀ خداوند در ما است. او بیعانۀ زندگی عصر آینده را  هم اکنون با بخشیدن روح القدس به ما پرداخته. وقتی ما بیعانه را دریافت می کنیم، مانند تاجر پرده در داستان ما هستیم. ما به کناری گذاشته شدیم تا به کسی دیگر فروخته نشویم. در واقع این ضمانتی است که او برمی گردد تا بقیۀ مبلغ را نیز برای تکمیل خرید بپردازد. به همین علت پولس در بارۀ بیعانه چنین می گوید: «برای تضمین رهایی آنان که از آن خدایند.» ما از همین اکنون به او تعلق داریم، اما پرداخت بهای کامل هنوز در راه است.

روح القدس بیعانۀ زندگی ما در خدا برای عصر آینده است. این زندگی مافوق طبیعی به همۀ قسمت های تجربه های ما رشد و توسعه می یابد.

می خواهم از کتاب خود به اسم “هدف های پنتیکاست” قسمتی را نقل قول کنم که بر این نکته تأکید می ورزد. در این کتاب چنین نوشتم:

” اگر عهد جدید را با فکری باز مطالعه کنیم، مجبور می شویم این نکته را بپذیریم که تمام زندگی و تجربۀ مسیحیان اولیه در هر قسمتی، تحت تأثیر و نفوذ امور مافوق طبیعی بود. تجربیات مافوق طبیعی امری تصادفی یا اضافی نبود؛ بلکه آن ها بخشی جدانشدنی از تمام زندگی مسیحیان بودند. دعای آن ها مافوق طبیعی بود؛ موعظۀ آن ها مافوق طبیعی بود؛ به طرزی مافوق طبیعی هدایت می شدند، به طرزی مافوق طبیعی تقویت می شدند، به طریقه ای مافوق طبیعی از مکانی به مکان دیگر منتقل می شدند و همچنین به روشی مافوق طبیعی محافظت می شدند.

امور مافوق طبیعی را از کتاب اعمال رسولان حذف کنید، آنگاه با چیزی بی معنا و بی ربط مواجه می شوید. از نزول روح القدس در فصل دوم اعمال رسولان به این طرف، غیرممکن است فصلی را بیابید که در آن گزارشی مافوق طبیعی نقشی اساسی در آن نداشته باشد.

در گزارش خدمت پولس رسول در افسس، در اعمال رسولان 19: 11، با بیانات بسیار چشمگیر و تعجب آوری مواجه می شویم: «خدا به دست پولس معجزات خارق العاده ظاهر می ساخت.»

به جزئیات این عبارت توجه کنید: «معجزات خارق العاده» ترجمۀ آزاد این عبارت به یونانی آن این گونه می باشد: «معجزاتی از آن نوع که هر روزه اتفاق نمی افتد.» اما  معجزه ها، اتفاقات روزمره برای کلیسای اولیه بود. معمولاً این گونه معجزات موجب تعجب و تعریف و تمجید خاصی قرار نمی گرفت. اما معجزاتی که در افسس در حین خدمت پولس رسول اتفاق افتاد از نوعی بودند که حتی کلیسای اولیه آن را شایستۀ گزارش ویژه ای دانست.

امروزه در چند کلیسا می توانیم لحظاتی را بیابیم که در مورد آن بگوییم: “معجزاتی از آن نوع که هر روزه اتفاق نمی افتد”؟ آیا اصلاً در کلیساهای امروزی معجزه می بینیم؛ چه رسد به اینکه هر روزه شاهد آن باشیم؟

قسمتی از امور مافوق طبیعی که به طرز خاصی در زندگی مسیحیان اولیه به ظهور می رسید، هدایت های مافوق طبیعی بود که آن ها از روح القدس دریافت می کردند. در اعمال رسولان فصل 16، در بارۀ پولس و همراهانش در سفر دوم بشارتی شان می خوانیم که آن ها در جایی که ما امروزه آن را آسیای صغیر می نامیم بودند و کتاب مقدس می گوید:

«روح القدس ایشان را از رسانیدن کلام به ایالت آسیا منع کرده بود. چون به سرحد میسیه رسیدند، سعی کردند به بیطینیه بروند، اما روح عیسی به ایشان اجازه نداد.»

در نتیجه، آن ها سعی کردند به غرب بروند، اما روح القدس به آن ها اجازه نمی داد. سپس آن ها سعی کردند به شمال شرقی بروند، و روح القدس بار دیگر گفت: “نه.”  اعمال رسولان 16: 8-10 چنین ادامه می دهد:

از این رو، از میسیه گذشتند و به تروآس رفتند. شب هنگام، پولس در رؤیا دید که مردی مقدونی در برابرش ایستاده، به او التماس می کند که «به مقدونیه بیا و ما را مدد کن.» چون این رؤیا را دید، بی درنگ عازم مقدونیه شدیم، زیرا اطمینان یافتیم که خدا ما را فراخوانده است تا بدیشان بشارت دهیم.

این یک رخداد بسیار مهمی بود و نمونه ای برای ما از مداخلۀ فوق طبیعی و تسلط روح القدس است. در آن موقعیت جغرافیایی برای آن ها خیلی طبیعی می بود که یا به طرف غرب به سوی آسیا یا به شمال شرقی به طرف بیطینیه بروند و از این دو منطقه عبور کنند  و به شمال غربی بروند و سپس از آن جا عبور کرده به سوی قارۀ اروپا تغییر مسیر دهند.

به هر ترتیب، اگر به عقب برگردیم و به تاریخ بعدی کلیسا نظری بیاندازیم، می بینیم که انتخاب قارۀ اروپا نقش کلیدی ایفا کرد. اول از همه، در پاسداری از انجیل در طول قرون تاریک؛ و دوم این که برای سالیان دراز قارۀ اصلی برای رساندن کلام خدا به ملت های دیگر شد. خدا هدفی عالی داشت که شامل قرن ها جلوتر می شد. پولس و همراهانش هرگز نمی توانستند با منطق طبیعی خود چنین چیزی را تصور کنند بلکه توسط هدایت مافوق طبیعی روح القدس، مستقیماً به جانب هدف کامل خدا گام برداشتند. تمام تاریخ تحت تأثیر این راهنمایی مافوق طبیعی روح القدس در زندگی آن ها قرار گرفت.

این فقط یک نمونه از بسیاری از مداخلات مافوق طبیعی روح القدس در زندگی مسیحیان اولیه است.

نوشتۀ دکتر دِرِک پرینس

ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO