با درود …آیا کتاب مقدس مسلمانان و پیامبر آنان مورد تأیید مسیحیت هست یا خیر؟ اگر جواب منفی هست دلیل آن چیست؟ با تشکر از تمام زحماتی که می کشید .خیر و برکت خدای ما مسیح با شما باد.
آیا در قرآن اشتباهاتی وجود دارند؟
آیا در قرآن اشتباهاتی وجود دارند؟ اگرچه مسلمانان اغلب در باره منشاء الهی قرآن این بحث را می کنند که ” هیچ اشتباه، تغییر یا تحریفی” نسخه های آن را از زمان آغاز آن لمس نکرده، باید اذعان داشت که چنین دیدگاهی نشانگر واقعیت موضوع نیست. در حالیکه نیاز هست که این گفته را آزمایش کنیم که قرآن امروزی تقریبا” کپی کامل همتای قرن هفتمی آن است، این تصور که اینها کپی منعکس کننده کلمات دقیقی است که از محمد صادر شده را بطرز قابل رشد مشکل ساز کرده است. منابع تاریخی ثابت می کنند که نسخه های گوناگون در سوریه، عراق و ارمنستان قبل از نسخه تجدید نظر شده ای که توسط عثمان تهیه شد، در گردش بود. زید که منشی دراز مدت محمد بود، توسط عثمان دعوت شد تا نظارت نسخه معتبر نهایی قرآن را انجام دهد. همه دیگر نسخ قرآن در آن زمان سوزانده شد تا چالشی برای نسخه معتبر وجود نداشته باشد. هنوز این سوال باقی است که چرا می بایست عثمان نسخه معتبری از قران بوجود آورد، اگر حقیقتا” قرآن از آغاز به خوبی حفظ شده بود! در اینجا بجاست از آلفرد گیومه که یکی از مشهورترین دانشمند ان غیر مسلمان در اسلام است، نقل قول کنیم: ” فقط مردان کوفه ویرایش جدید را نپذیرفتند، و نسخه آنان قطعا” تا اواخر 1000 میلادی وجود داشت. ویرایش عثمان تا به امروز به عنوان کلام معتبر خدا برای مسلمانان بوده است. با این وجود، حتی امروزه نیز قرائتهای مختلف، که شامل نه تنها قرائتهای گوناگون اِعراب بلکه هر از گاهی متونی که حروف بی صدا دارند نیز می شود که به عنوان اعتبار برابر با یکدیگر شناخته شده اند!” وقتی شخص نسخ مختلف قرآن را که انتقال یافته اند را با هم مقایسه می کند، کاملا” مشهود می شود که در واقع در میان آنها تفاوت وجود دارد. در حالیکه این تفاوتها معمولا در بعضی حروف یا اِعراب یا نشانهای آوانما وجود دارند، ادعای شخص مسلمان در مورد اتحاد کامل در نسخ قرآن حقیقت ندارد. در ضمن، با توجه به ادعای اسلامی مبنی بر اینکه خدا در طول تاریخ به بشریت مکاشفات خود را داده است، که شامل زبور داود و چهار انجیل نیز می شود، هر شخصی متعجب می شود که چرا الله نسخ قرآن را بطرز معجزه آسایی نگهداری کرده، در حالیکه قادر نبوده همان معجزه را با مکاشفات سابق انجام دهد. بگذارید حقیقت این ادعای اسلام را آزمایش کنیم که کیفیت ادبی آن چقدر عالی می باشد؟ مدافع برجسته مسیحی راوی زاکاریاس در کتاب خود ” عیسی در میان خدایان دیگر” اینچنین به مباحثه می پردازد: “بگذارید یک جنبه مشکل ساز را در نظر بگیریم، اشتباهات گرامری که مشهود است. علی دشتی، نویسنده ایرانی و مسلمان متدین اینطور توضیح می دهد که اشتباهات در قرآن آنقدر زیاد بوده است که قوانین دستوری می بایست عوض شود تا این ادعا که قرآن بی نقص است با آن هماهنگ باشد و او چندین نمونه از این اشتباهات دستوری را در کتابش نام می برد.” بیست و سه سال: زندگی محمد پیامبر.” (تنها اقدامی که نویسنده این کتاب به عنوان احتیاط انجام داد این بود که درخواست کرد که کتابش پس از مرگ نویسنده منتشر شود.)” در کتابی که راوی زاکاریاس به آن اشاره می کند، دشتی می نویسد: ” قرآن شامل جملاتی است که ناقص هستند و بدون کمک تفسیرها کاملا” قابل درک نیستند؛ کلمات بیگانه، کلمات ناشناخته عربی، و کلماتی که با معنای معمولی آن ناسازگار است؛ صفتها و فعلها بدون رعایت اصول دستوری برای هماهنگی با مذکر یا مونث بودن و اعداد به کار رفته اند؛ تلفظ بکار گرفته شده غیرمنطقی و غیر دستوری که از آن استفاده شده در عبارات قافیه ای اغلب از موضوع اصلی فاصله دارند. اینها و دیگر نقصها در زبان بکار گرفته شده، این فرصت را به منتقدین داده تا شیوایی و فصاحت قرآن را منکر شوند… بطور خلاصه، بیش از 100 نقص از قوانین عادی و ساختمان بندی زبان عربی در قرآن ملاحظه شده است.” آیا اشتباهاتی در قرآن وجود دارند؟- پس نبوتهایی که به انجام رسیده اند چه؟ مدافعین اسلامی ادعا می کنند که قرآن پیشگویی کرده که مسلمانان در وطن و فراتر از آن فاتح خواهند بود(سوره 30: 1-5). ولی این نوشته به سختی می تواند بعنوان مبحثی برای منشاء الهی بودن قرآن استفاده شود. این پیشگویی که مسلمانان از نظر نظامی پیروز خواهند بود (مخصوصا” وقتی شخص نیروی نظامی بسیار قوی محمد را در نظر می گیرد) جذابیت زیادی ندارد. نه تنها زمان میان این پیشگوئیها و انجام متعاقب آن صفر است، بلکه بعضی اینگونه استنباط می کنند که پیشگویی پیروزی اسلامی زمانی بهتر درک می شود که آن را بعنوان یک سخنرانی قبل از مبارزه توسط محمد برای برافروختن روحیه سپاهش در نظر گرفته شود. نبوتها و پیشگوئیهای قرآن به هیچ وجه قابل مقایسه با نبوتها و پیشگوئیهای کتاب مقدس نیست، که بسیاری از آنها صدها سال پیش از به وقوع پیوستن پیشگوئی شده اند، مانند پیشگویی تولد عیسی در بیت لحم(میکاه 5: 2) آیا در قرآن اشتباهاتی وجود دارند؟- در باره بینش علمی چه می گویید؟ در کتاب خود بنام راهنمای مصور شناخت اسلام، مدافع اسلامی به اسم ال. ای. ابراهیم اینچنین می نویسد: ” با اینکه قرآن 14 قرن پیش مکشوف شد، ولی وقایعی را اشاره می کند که اخیرا” توسط دانشمندان ثابت شده است. این ثابت می کند که قرآن می بایست کلام بی کم و کاست خدا باشد که توسط او به محمد پیامبر آشکار شده است و قرآن توسط محمد یا هیچ موجود انسانی دیگری نوشته نشده است.” این ادعا چقدر اعتبار دارد؟ اولا”، هماهنگی با علم هیچگاه دلیلی بر الهی بودن وحی و الهام نیست. همانگونه که دانشمندان امروزی معترف هستند، مدلهای علمی دائما” در حال تغییر می باشند، پس معیار مطلقی برای اثبات راست یا ناراست بودن چیزی نیست. ثانیا”، بیانات بسیار مشکوک علمی در قرآن وجود دارند که توسط مدافعین اسلامی امروزی نادیده گرفته می شوند. برای مثال، سوره 23: 14 ادعا می کند که بنی بشر از لخته خون شکل گرفته اند. سوره 18: 86 ادعا می کند که خورشید در چشمه آب گل آلود غروب می کند. کاملا” واضح است که حتی اگر این ادعاهای اسلامی با احترام به کشفیات علمی اعتبار داشت، بیانات فوق فورا” اشتباه بودن این عقیده وحی الهی را افشاء خواهد کرد. آیا در قرآن اشتباهاتی وجود دارند؟- آیا گزارشات تاریخی جعل در قرآن وجود دارند؟ در حالی که فهرست اشتباهات و نابهنجاریهای تاریخی، بسیار زیاد است، در اینجا تنها به یکی از آنها بسنده کرده ایم. سوره 20 واقعه گوساله طلایی را بازگو می کند. در سوره 20: 85-88، 95 می خوانیم: ” خدا فرمود: همانا ما قوم تو را پس از آمدن تو آزمایش کردیم و سامری آنان را گمراه کرد. (۸۵) موسی (که از فتنه سامری آگاه شد) متأسف و غضبناک به سوی قوم بازگشت و گفت: ای قوم من، مگر خدای شما به شما وعده احسان نداد (که شما را نعمت کتاب بزرگ تورات عطا کند)؟ آیا وعدهی خدا بر شما طولانی شد، یا مایل شدید که مستوجب قهر و غضب خدای خود شوید، که وعدهی مرا خلاف کردید (و عهد من شکستید)؟ (۸۶) قوم به موسی گفتند: ما به میل و اختیار خود خلاف وعدهی تو نکردیم و لیکن اسباب تجمّل و زینت بسیاری (از فرعونیان) بار دوش ما نهادند و ما آنها را در آتش افکندیم و چنین سامری (فتنه انگیز بر ما) القا کرد. (۸۷) آن گاه سامری با آن زر و زیورها مجسّمه گوساله ای بساخت که صدایی شگفت داشت و (با این شعبده سامری و پیروانش) گفتند: خدای شما و خدای موسی همین گوساله است که موسی فراموش کرده است. (۸۸) آن گاه موسی گفت: ای سامری این فتنه چه بود که تو برپا کردی؟ (۹۵)” بگذارید این مسئله را کمی مورد مطالعه قرار دهیم. چگونه می تواند یک سامری در زمان موسی یعنی تقریبا 1400 سال قبل از میلاد مسیح اسرائیلیان را منحرف کند در حالیکه شهر سامره در سال 870 قبل از میلاد در زمان عمری پادشاه ساخته شد؟ سامریها تا بعد از اسارت رفتن پادشاهی شمالی اسرائیل در سال 722 قبل از میلاد تحت سلطنت سرگن دوم و با استقرار مجدد غیر اسرائیلیها در منطقه که اختلاطی از مذهب یهود و زمینه چند خدایی بود، وجود نداشتند. سامریها تا 530 سال پس از موسی وجود خارجی نداشتند. تنها با این اشتباه، قرآن می تواند بی اعتبار شناخته شود و مسلما” کار خطاناپذیر خدا نمی باشد. آیا در قرآن اشتباهاتی وجود دارند؟- نتیجه گیری با اشاره به چند مشکل و ایراد از بسیاری از ایرادات به قرآن به عنوان کار الهامی الهی، همه ما مجبور هستیم این ادعای اسلام را که قرآن نمایاننده کلام بی اشتباه خدا به انسان است را رد کنیم. وقتی همین معیارها در باره کتاب مقدس بکار گرفته می شود نتیجه آن بسیار قانع کننده است چون کتاب مقدس بی نقص شناخته می شود.
منبع: وب پاسخ به اسلام (www.answeringislam.org) برگرفته از کتاب هلال در نور صلیب نویسنده: نورمن گایزلر
ترجمۀ: کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
سامری برگرفته از نام شومرون هست.شخصیتهایی به این نام در تاریخ اسرايیلیان وجود داشتند مثل شومرون بن یساکار بن یعقوب .واژه شامرنیم هم به معنی محافظت کنندگان هست که نام فرقه سامری برگرفته از آن است حرف س و ش مخرج مشابه دارند ودر زبان ها ی محتلف گاها تبدیل میشوند در گویش لری بختیاری حرف ش که ضمیر سوم شخص هست به س تبدیل شده.موشه در عربی به موسی تبدیل شده.آشور در برخی زبانها آسور تلفظ شده..شما یه سوزن به خودتون بزنید یه جوال دوز به دیگران ……
معنای شومرون و شامرنیم در مقایسه با معنای سامری از زمین تا آسمان فرق می کند:
شومرون یعنی کشیکچی و سامره یعنی پناهگاه بنابرین نمی توان این دو اسم را یکی دانست.
چرا نگفتید نگهبان وگفتید کشیکچی آیا منظورتون مسئول نگهبانان هست یا مطلق کلمه نگهبان.یعنی به نظر شما مناسبتی بین پناهگاه ونگهبان وجود ندارد.
داود پادشاه زمانی تصمیم می گیرد از تمام لشگریانش سر شماری کند، به یواب فرمانده لشگرش دستور می دهد از تمامی لشگریانش که از دو طیف یهودا و اسرائیل بودند سر شماری کند در گزارش پایانی که یواب خدمت داود می دهد در تعداد سربازان طایفه یهودا دو نقل متفاوت وجود دارد در یک جا سخن از پانصد هزار و در جای دیگر سخن از چهار صد هزار سرباز است.
1. یوآب در گزارش کار را تقدیم پادشاه کرد. تعداد مردان جنگی اسرائیل هشتصد هزار و مردان جنگی یهود پانصد هزار نفر بودند . (دوم سموئیل 24 / 9)
2. او گزارش کار را تقدیم پادشاه کرد. تعداد مردان جنگی در تمام اسرائیل یک میلیون و صدهزار نفر بود که از این عده چهارصد هزار نفر از یهودا بودند. (اول تواریخ 21 / 5)
چند سال قحطی (سه سال یا هفت سال)
سرشماری داود نوعی بی اعتمادی به خداوند محسوب شد و خدا به خاطر این بی اعتمادی داود به وی تصمیم به تنبیه داود گرفت و به این خاطر جاد نبی را نزد داود فرستاد که بین یکی از سه گزینه یکی را برای عقوبت خویش برگزیند سه گزینه عبارت بودند از سه ماه فرار از دشمن یا سه روز مرض مهلک در کشور و یا چند سال قحطی در اینکه رقم مورد نظر خداوند سه سال بوده یا هفت سال در کتاب مقدس اختلاف وجود دارد.
1. پس جاد نزد داود آمده، پیغام خداوند را به او رساند و گفت: «بین این سه، یکی را انتخاب کن، هفت سال قحطی در کشور، سه ماه فرار از دست دشمنانت یا سه روز مرض مهلک در سرزمینت؟» (دوم سموئیل 24 / 13)
2. جاد پیش داود آمد و پیغام خداوند را به او رسانده، گفت: «بین این سه، یکی را انتخاب کن: سه سال قحطی، یا سه ماه فرار از دست دشمنت یا سه روز مرض مهلک و کشتار به وسیله فرشته خداوند». (اول تواریخ 21 / 11)
پاسخ این ایراد های شما در لینک های زیر داده شده:
https://porpasokh.com/?p=661
https://porpasokh.com/?p=657
https://porpasokh.com/?p=665
پیام شما را دریافتم حتما مطالعه میکنم
در مقاله مربوط به سرشماری از جملاتی مثل امکان دارد واحتمالا برای توجیه مخاطب زیاد استفاده شده این جملات جواب قانع کننده ای به شبهه نمی تواند باشد چون این کلمات وعبارات خود شبهه اند نه دلیل .وقتی در کتاب مقدس اسم الحانان به جای داوود نوشته میشود در جواب گفته اند که اشتباه نسخه نویسی بوده داوود والحانان چقدر در نام شبیه اند که کاتب اشتباه گرفته !!
وتَرَی الجِبالَ تَحسَبُها جامِدَةً وهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ» وکوهها را سخت وپابرجا بینی در حالیکه مانند ابر در حرکتند..این همان حرکت زمین هست.حرکتهای چندگانه زمین .علاوه براین جاذبه زمین هم از آیات قرآن برداشت میشود .منکرین تصور ذوالقرنین که در قرآن بیان شده به خدا نسبت می دهند.او آفتاب را به گونه ای دید که گویی در آب گل آلود فرو می رود او به دورترین خشکی شرق رفت.
البته این تفسیر شخصی شماست اما مقصود متن آیۀ قرآن کاملاً روشن و واضح است.
نظر شما درباره گاگ ومگاگ چیست ؟ و کجا زندگی می کردند
در پاسخ به سؤال شما در بارۀ جوج و ماجوج دو لینک مقاله های زیر را برایتان ارسال می داریم:
https://porpasokh.com/?p=16923
https://porpasokh.com/?p=11266
اگر حرکت زمین است پس چرا فقط به حرکت کوهها اشاره شده و نه تمام زمین!!! در ضمن این که آفتاب در آب گل آلود فرو می رود از گفته های الله شماست که بعدها در احادیث سعی در توجیه آن شده اند و این را نیز باید بدانیم که در میان مسلمانان سنی و شیعه و حتی فرقه های زیرمجموعه سنی ها و شیعه ها در پذیرش احادیث اختلاف نظر شدیدی وجود دارد و اعتبار خود احادیث اسلامی زیر سؤال است. لطفاً به مقاله های زیر در بارۀ عدم اعتبار احادیث اسلامی مراجعه فرمایید:
https://porpasokh.com/?p=12997
https://porpasokh.com/?p=12999
https://porpasokh.com/?p=12918
https://porpasokh.com/?p=12916
اما در باره ارث در قرآن 6الگو برای تقسیم ارث وجود دارد اما آرایش وقرار گیری وارثین به دهها گونه ممکن است صورت بگیرد .در صورتیکه آرایش اعضا به گونه ای باشد که باعث کم یا زیاد شدن سهام شود براساس مقدم وموخر و یاطبق نظر اهل سنت به قاعده عول عمل می کند..اما مسیحیت وکتاب مقدس چه قانونی درباره تقسیم ارث دارد ؟ حق ارث زن بیوه چه اندازه است؟
این آیه درباره قیامت هست اما چون طرز بیان عجیبی دارد این گونه هم تفسیر کرده اند.چیزی را در ظاهر ببینی بی حرکت است ولی در باطن روان باشد.ولی در کل ایراد شما که گفتید چرا نگفته زمین وفقط گفته کوهها را دارای اهمیت
وتوجه می دونم واما درباره چشمه گل آلود .ابن کثیر وبیضاوی با اینکه در قرون گذشته زندگی می کردند ولی تحلیل خوبی ارائه دادند. از دید ما انسانها خورشید پشت کوه غروب میکند واگر در ساحل دریا ودریاچه باشیم هم در دریا غروب می کند.
عجب تحلیل علمی از قرآن. واقعاً باید مسلمانان به شما تاج افتخار بدهند که تحلیل علمی ای که از قرآن کرده اید این است که خورشید پشت کوه غروب می کند و اگر در ساحل دریا و دریاچه باشیم هم در دریا غروب می کند!!! کدام علم چنین چیزی را تأئیدمی کند؟ علم اسلامی شما؟
این تحلیل علمی نیست بلکه اصطلاح زبانی است.که در زبان فارسی وجود دارد اگر فارسی زبان باشید میدونید که این اصطلاح زبانی است و در محاورات فارسی از آن استفاده می کنند..وقرار هم نیست که از این اصطلاحات قوانین علمی استخراج شود..چون زبان به منظور راحتی بیان ساده میشود. وبیشتر اصطلاحات زبانی ما از گذشته باقی مانده .مثلا آفتاب از بام خانه گذشت.این بیان کلامی وشرح احساس است نه تئوری علمی
اما مسلمانان بر این باورند که آیه های قرآن دارای استناد علمی است و ما مسیحیان خیر. این تفاوت دید ما مسیحیان با مسلمانان در بارۀ مسئلۀ وحی و الهام کلام خداست. جهت کسب اطلاعات بیشتر در بارۀ دیدگاه الهیات مسیحی در بارۀ مسئلۀ الهام لطفاً به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://porpasokh.com/?p=1901
موفق باشید.
بله ممکن است آیات قرآن این چنین باشند ولی هدف قرآن ترساندن وانذار هم هست.
ادامه در سایر زبانها نیز چنین تشبیهاتی یافت میشه .حتی خود کلمه غروب هم از غرب مشتق شده در حالیکه خورشید به طرف غرب نمی رود.یا در کتاب مقدس در یکی از جنگها از خدا خواستند تا آفتاب را نگه دارد آیا آفتاب نگهداشته میشود یا زمین.مسلما زمین باید از حرکت بایستد تا آفتاب غروب نکند این زمین است که می چرخد نه آفتاب .ما خورشید را می بینیم که پشت کوه میرود ومیدانیم که در واقع چنین نیست .دانستن این دانش آنچه را رویت می کنیم را نمیتواند تغییر بدهد فقط اندیشه ما را تغییر میدهد .چون با چشم سر حتی اگر دانشمند ناسا هم بشویم باز موقعیکه در روی زمین آنچه مشاهده می کنیم با دیگران تفاوتی ندارد .ذوالقرنین هم خورشید را با چشم سر چنان دید وحالتش بیان شد
اگرچه در کتاب مقدس بعضی اشارات شده که با علوم امروزی کاملاً مطابقت می کند، اما ما مسیحیان مدعی این نیستیم که هدف نگارش کتاب مقدس بیان مسائل علمی بوده ولی مسلمانان مدعی هستند که قرآن کتابی است که کاملاً علمی است و هیچ تناقضی با علوم ندارد. مسیحیان معتقدند نگارش کتاب مقدس دارای تأثیرات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ادبی در زمان نگارش داشته است اما خدا با استفاده از این ابزار مقصود و هدف خود را که نجات بشریت از گناه و مشارکت ابدی با خداست به نویسندگان کتاب مقدس الهام نموده. بنابرین مسیحیان و مسلمانان دو دیدگاه کاملاً متفاوت از هم در رابطه با الهام و وحی کتاب هایشان دارند.
یوشع فصل 10آیه 14 ایستادن آفتاب در وسط آسمان .از نظر منطق رویت این حرف صحیح است ولی از نظرعلم نجوم وفیزیک و….این حرف کاملا اشتباه است .درست مثل همان خورشید و غروب درچشمه گل آلود
اگرچه در کتاب مقدس بعضی اشارات شده که با علوم امروزی کاملاً مطابقت می کند، اما ما مسیحیان مدعی این نیستیم که هدف نگارش کتاب مقدس بیان مسائل علمی بوده ولی مسلمانان مدعی هستند که قرآن کتابی است که کاملاً علمی است و هیچ تناقضی با علوم ندارد. مسیحیان معتقدند نگارش کتاب مقدس دارای تأثیرات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ادبی در زمان نگارش داشته است اما خدا با استفاده از این ابزار مقصود و هدف خود را که نجات بشریت از گناه و مشارکت ابدی با خداست به نویسندگان کتاب مقدس الهام نموده. بنابرین مسیحیان و مسلمانان دو دیدگاه کاملاً متفاوت از هم در رابطه با الهام و وحی کتاب هایشان دارند.
گزیده ای از تحقیقات درباره فرقه سامری. از لحاظ نسب ادعا میشود که سامریها شاخهای از عبرانیهای کهن ساکن شام قدیم و از قبیلههای افراییم و مناسه (دو پسر یوسف پسر یعقوب) و همچنین شاخهای از قبیله کاهن لاوی هستند [۳]، که ارتباطشان با سامریه به آغاز ورودشان به سرزمین کنعان میرسد، در عین حال بعضی حدس میزنند که این ارتباط از شروع تبعید به بابل تا پادشاهی بابا ربا در سامریه بودهاست، در هر صورت خود سامریها نامشان را نه از نام سرزمین سامریه که از لغت عبری شامریم שַמֶרִים به معنای نگهدارنده میدانند.[۴]
در تلمود، یکی از متون یهودی که تاریخش به دوران تأسیس معبد دوم سلیمان میرسد، نسب سامریان مورد مناقشهاست، در آن کتاب از سامریان با عنوان כותים کوثیم یاد شدهاست، که به شهر باستانی کوثا اشاره دارد، که از لحاظ جغرافیایی امروز جزئی از کشور عراق است [۵]. در هر حال در کتاب مقدس کوثا تنها یکی از چندین شهری است که مردم از آنها به سامریه آمدهاند، علی رقم این در ادامه باز از سامریهای با عنوان کوثایی یاد شدهاست [۶]، با اضافه شدن این ادعا که مردان کوثا نرگال را به عنوان خدای خود برگزیده اند[۷][۸]. برریسهای ژنتیکی جدید تصدیق میکند که سامریان و یهودیان همانگونه که در تلمود آمده ریشههایی مشترک دارند.[۹]
ساخته شدن بت گاو یا مجسمه گوساله توسط هارون از بزرگترین دروغهای تاریخ..چرا باید خدا کسی را به پیامبری برگزیند که بت ساز شود .آیا شان پیامبری اینقدر سبک وفرومایه است که بت ساز هم توسط خداوند نبی شود. فکر به بت پرستی کشاندن بنی اسرائیل در مدت غیبت 40روزه موسی نخستین بارتوسط چه کسی طراحی شد .آیا میتوات پذیرفت که هارون مبدع این کار باشد.اگر پیشنهاد توسط کسی دیگر به هارون ارائه شده آن فرد کیست؟ وچرا کتاب مقدس نامی از این شخص نبرده.بی تردید توهین بزرگی است که هارون را مسبب بت پرست شدن بنی اسرائیل بدانیم. آیا ساختن گوساله به خواست همه بنی اسرائیل بوده.اگر چنین هم بوده باشد قطعا شروع کننده وطراحی داشته.قرآن این طراح را سامری می داند او سازنده آن مجسمه هم هست .. هارون یک شخصیت بزرگ است.تهمت بت سازی به او در ادامه تهمت زنا به لوط وتهمت زنا به جناب یهودا ست.
در تاریخ به سامری ها سالیان طولانی پس از موسی اشاره شده و در زمان موسی قوم سامری وجود خارجی نداشته. در ضمن هارون در کتاب مقدس به عنوان نبی به شمار نمی آید و در بارۀ هارون به خطاهای دیگر ایشان هم اشاره شده مانند رد پیامبری موسی توسط هارون و مریم خواهرش.
در موارد زیادی نام شهرها واقوام پیش زمینه قبلی داشته برگرفته از نام یک نفر که جد مردم آن سامان ویا آن قوم بوده مثل آرام.مواب .ادوم وغیره .سامری ممکن است مردی از تبار شومرون باشد و یا نه فقط نامی اینچنین یا مشابه آن داشته باشد.اینکه نام سامری در کتابهای اولیه عهد عتیق نیست را باید از نبوکد نصر پرسید!!!! که کتاب مقدس را از بین برد ویهود بعدها حفظیات خود را جمع آوری کردند برخی را فراموش ومطالبی را افزودند.آیا قرآن باید یک کتاب علمی محض باشد ؟ قرآن چنین ادعایی نکرده ولی بر ناکج بودن قرآن تاکید کرده.ایراداتی که به قرآن وارد میشود ناشی از سوءتفاهمات ویا اظهارات دروغ است مثلا آفرینش جنین از نطفه وسپس خون بسته وسایر مراحل درست وصحیح هستند ودر رد این مراحل دروغ پردازی میشود. درباره مریم خواهر هارون! هم مسلما باتوجه به قصص قرأنی وداستان خواهر موسی و قضیه تولد وی معلوم میشود که مولف قرآن! میدانسته که موسی وهارون خواهر داشتند.قرآن آیات زیادی درباره مریم وعیسی دارد مسلما مولف قرآن !این مریم را هم میشناسد.اما اصطلاح خواهر هارون چیست؟ جواب میدانیم که مریم از نسل یهوداست ونه هارون ولاوی ولی از آنجاییکه مریم راهبه وکاهنه معبد هست وچنین مقامی در عرف یهود سزاوار فرزندان هارون هست به جای اصطلاح دختر هارون عده ای از اصطلاح خواهر هارون برای مریم استفاده می کردند .هدف خدا در قرآن از تشابهات چیست؟ هدفش برای حقیقت جویان افزایش ایمان وبرای خیالبافان بیماردل افزایش عناد .بیماردلان باید بیماری قلب خود را پاک کنند…..در کامنتهای بعدی
دوست عزیز شما در حال خیالبافی برای توجیه مسئلۀ سامری در زمان موسی هستید و آنچه مسلم است هیچ سند معتبری برای ادعای خود ندارید. در ضمن مسلمانان ادعای علمی بودن قرآن را می کنند و حتی ادعا می کنند که از علم امروزی هم فراتر است در حالی که در کوچکترین موارد قرآن از نظر علمی کم آورده. لطفاً مقالۀ زیر را در بارۀ نقد جنین شناسی قرآن مطالعه فرمایید:
https://porpasokh.com/?p=1185
این پیش فرض شما مبنی بر این که مؤلف قرآن می دانسته که موسی و هارون خواهر داشتند، سندیتی ندارد و بر اساس نوشتجات قرآن مریم مادر عیسی با مریم خواهر موسی و هارون اشتباه گرفته شده. این امری کاملاً روشن است. در ضمن در هیچ تاریخی نیامده که مریم مادر عیسی راهبه و کاهنۀ معبد بوده. این را از کجا در آوردید؟ مطالبی که شما مطرح می کنید بدون هر گونه استناد به شواهد و مدارک تاریخی است.
دلیلی ندارد که دو مریم اشتباه گرفته شوند .قصه تولد موسی ونقش خواهرش در نجات او وتعقیب صندوقچه توسط خواهرش در قرآن بیان شده وهمچنین حکایات زیادی از موسی وهارون . نام موسی بیشتر از هرکسی در قرآن آمده وغیر ممکن است که مریم مادر عیسی خواهر موسی هم دانسته شود ودر مورد مریم ونذر پدر ومادرش وکودکی مریم در قرآن آیات زیادی وجود دارد مریم وموسی وهارون در قرآن شخصیتهای ناشناسی نیستند که با هم خلط شوند .داستان خدمت مریم در معبد در انجیل یعقوب هم آمده که انجیل یعقوب در نظر شما مشکوک هست.شما اطلاعات کمی از کودکی مریم دارید.اما در مورد متهم کردن بنده به استدلالهای خیالی .شخصیتهای تاریخی بعضا برای ما شناخته شده نیستند وتنها میتوان درباره آنان گمانه زنی کرد.شما میتوانید بدون شک بگویید فرعون زمان موسی که بوده فقط میتوانید گمانه زنی کنید.در مورد سامری هم فقط میتوان گمانه زنی کرد مگر آنکه به نقطه روشنی برسیم
این از اشتباهات نگارشی خود قرآن است دوست عزیز.
قرآن دارای اشتباهات زیادی است که این یکی از آنهاست.
آیه 40سوره طه وآیه 11قصص به خواهر موسی اشاره شده
قرآن مریم مادر عیسی را با مریم خواهر موسی اشتباهی در متن جابجا کرده و از اشتباهات واضح و روشن قرآن است.
شان هارون در کتاب مقدس در مقاله یک مسیحی آیا این هارون بت ساز استوقتی خداوند از درون بوته سوزان با موسی صحبت کرد و او را فراخواند تا به مصر باز گردد و از فرعون بخواهد که یهودیان را آزاد کند (خروج فصل ۳-۴)، او برای خداوند دلایلی آورد مبنی بر اینکه مناسب این کار نیست. موسی در نهایت از خدا خواست تا شخص دیگری را برای انجام این کار مامور کند (خروج فصل ۴ آیه ۱۳). «پس خداوند بر موسی خشمگین شد و فرمود: «برادرت هارون سخنور خوبی است و اکنون میآید تا تو را ببیند و از دیدنت خوشحال خواهد شد» (خروج فصل ۴ آیه ۱۴). خداوند در ادامه به موسی گفت که هارون به جای او سخن بگوید (خروج فصل ۴ آیه های ۱۵-۱۷).
خدا با هارون نیز سخن گفت و به او گفت که نزد موسی در بیابان برود و او هم اطاعت کرد. موسی درباره سخنان خدا با هارون صحبت کرد و همچنین دستورعمل ها و نشانه هایی که در برابر فرعون باید اجرا شود را هم به او گت. موسی و هارون در مصر بزرگان اسرائیل را جمع کردند و دستور خدا را به آنها گفتند (خروج فصل ۴ آیه های ۲۷-۳۱). این نکته بسیار جالب است که هارون بلافاصله از خدا اطاعت کرد و گفته های موسی را باور کرد. به نظر می رسد که هارون بدون هیچ سوالی آماده انجام دستور خدا و کمک به برادرش و صحبت با مردم از طرف او بود. هارون احتمالا واسط بین موسی و مردم اسرائیل بوده است برای اینکه موسی تمام مدت زندگی خود از آنها دور بود، در آغاز در قصر فرعون و سپس به عنوان یک فراری در سرزمین مدیان.
وقتی داستان خروج بر مردم آشکار شد، موسی و هارون را در برابر فرعون می بینیم که معجزات بسیاری انجام می دهند و از فرعون می خواهند یهودیان را آزاد کند. خدا از عصای هارون در بسیاری از نشانه ها و بلایا استفاده کرد. آن دو از دستورات خدا پیروی کردند و در نهایت اسرائیلی ها نجات پیدا کردند.
هارون در هدایت اسرائیلی ها در بیابان همراه موسی بود و به عنوان دستیار و سخنگو به او کمک می کرد. وقتی اسرائیلی ها به موسی و هارون غر می زنند و شکایت می کردند(خروج فصل ۱۶ آیه ۲)، « موسی و هارون، بنیاسرائیل را جمع کردند و به ایشان گفتند: «امروز عصر به شما ثابت میشود که این خداوند بود که شما را از سرزمین مصر آزاد کرد. فردا صبح حضور پرجلال خداوند را خواهید دید، زیرا او گله و شکایت شما را که از وی کردهاید شنیده است؛ چون شما در واقع از خداوند شکایت کردهاید نه از ما. ما کیستیم که از ما شکایت کنید؟ از این پس، عصرها خداوند به شما گوشت خواهد داد و صبحها نان» (خروج فصل ۱۶ آیه های ۶-۸). موسی از هارون خواست تا مردم را دور هم در حضور خدا جمع کند، شکوه و جلال خداوند در مقابل آنها از میان ابر ظاهر شد (خروج فصل ۱۶ آیه ۱۰). در این زمان بود که خدا برای آنها نان من و بلدرچین مهیا کرد. خدا به موسی گفت به اندازه یک عومر از آن نان به عنوان یادگاری برای آیندگان نگه دارد، موسی از هارون خواست تا این کار را انجام دهد (خروج فصل ۱۶ آیه های ۳۲-۳۵).
مريم نبيّه، خواهر هارون، دف به دست گرفت و به رقصیدن پرداخت و زنان دیگر نیز بهدنبال وی چنین کردند، و مریم این سرود را خطاب به ایشان خواند: خداوند را بسرایید که شکوهمندانه پیروز شده است، او اسبها و سوارانشان را به دریا افکنده است. (سفر خروج؛ ۱۵:۲۰) هارون نبی نیست ولی مریم نبیه هست!نظرتون چیه؟ درضمن چرا یهودا که با تامار صحبت کرد صدای اورا نشناخت .مگه میشه اهل یک خانه صدای هم را نشناسند . محصول مشابه در افسانه زنای لوط وافسانه تامار در هردو داستان نتیجه تولد دوپسر هست هم لوط با دو دختر وهم یهودا با عروسش .آیا تولد جز به خواست خدا صورت می گیرد.آیا شما خداوند را مدافع زنا می دانید که به زنای لوط ویهودا برکت داده است؟
یعنی شما منکر زنازادگان هستید که بدنیا می آیند. راستی چرا خدا از بدنیا آمدن این همه زنازاده جلوگیری نمی کند؟