فهرست و معانی اسامی کتاب مقدس: ابشالوم، ابنیر، ابی و ابیا
ابشالوم (پدر سلامت) 2سموئیل 3: 3 Absalom
پسر سوم داود از همسرش معکه، دختر تلمای، پادشاه جشور که 1000 سال قبل از میلاد مسیح به دنیا آمد (2سموئیل 3: 3).
تاریخچۀ شخصی
الف- تامار
تامار خواهر ابشالوم از جانب امنون پسر دیگر داود مورد تجاوز قرار گرفت (2سموئیل 13: 1-8). بر طبق فرهنگ مشرق زمین مسئولیت زندگی تامار در چنین وضعیتی به عهدۀ ابشالوم قرار می گرفت. او از تامار در خانۀ خود نگهداری می کرد و ظاهراً هیچ اعتراضی به کار امنون نکرد. دو سال بعد، او امنون و سایر پسران داود را به مراسم پشم چینی گوسفندان که در بعل حاصور برگزار می گردید، دعوت کرد. امنون در آنجا توسط وی کشته شد (2سموئیل 13: 23-29) ابشالوم پس از کشتن امنون به منزل پدر بزرگش تلمای در جشور فرار کرد و سه سال در آنجا ماند (2سموئیل 13: 37 و 38).
ب- بازگشت به اورشلیم
با نقشۀ یوآب به اورشلیم بازگشت کرد ولی به مدت دو سال دیگر با پدرش ملاقاتی نداشت (2سموئیل 14).
پ- آماده شدن برای توطئه علیه داود
او با استفاده از آداب اجتماعی و داوری در مرافعات قوم بسیاری از ایشان را فریفته و چنین وانمود کرد که در رهبری قوم، شایسته تر از داود عمل خواهد کرد (2سموئیل 15: 1-6).
ت- توطئه
در موقعیتی مناسب به بهانۀ ادای نذر خود به حبرون رفته و با فرستادن جاسوسانی به تمامی اسباط اسرائیل خود را پادشاه معرفی کرد (2سموئیل 15: 7-11). قدم بعدی فرستادن به دنبال اخیتوفل مشاور داود به جهت استفاده از نصایح وی بود (2سموئیل 15: 12).
ث- ورود به اورشلیم
وقتی داود خبر توطئۀ ابشالوم را شنید خود را برای فرار آماده کرد (2سموئیل 15: 13) و ابشالوم وارد اورشلیم شد (2سموئیل 15: 37). مشورت وی با ابشای (جاسوس داود) منجر به بی توجهی ابشالوم به طرح جنگی اخیتوفل گشت. وی نقشۀ جنگی ابشای را پذیرفت و از طرف دیگر جاسوسان داود وی را از تصمیمات ابشالوم با خبر می ساختند.
ج- مسح و مرگ ابشالوم
ابشالوم به پادشاهی مسح گردید (2سموئیل 19: 10) او در جنگل افرایم و با استفاده از طرح جنگی ابشای، جاسوس داود، با لشکریان پدرش مقابله کرد و شکست خورد. سرانجام وی هنگامی که به درخت بلوطی آویزان شده بود توسط یوآب کشته شد. ابشالوم سه پسر و یک دختر به نام تامار داشت (2سموئیل 14: 27). دختر او معکه، زن رحبعام بوده است (2تواریخ 11: 20-21).
ابنیر (پدر نور) 1سموئیل 14: 50 Abner
وی پسر نیر و عموی شاؤل بوده و در زمان سلطنت وی سردار لشکریانش بوده است (1030 ق.م.). بعد از کشتن جلیات، داود را به نزد شاؤل آورد (1سموئیل 17: 57). همراه با داود و یوناتان از اشخاص بسیار نزدیک به شاؤل بود (1سموئیل 20: 25). در تعقیب داود توسط شاؤل وی را در حَخِلیه همراهی کرد. داود وی را به دلیل عدم محافظت از شاؤل توبیخ نمود (1سموئیل 26: 1، 5، 15). بعد از مرگ شاؤل به سال 1004 ق.م. ایشبوشت را به محنایم آورده و وی را پادشاه ساخت. این اتفاق پنج سال بعد از مرگ شاؤل انجام گردید. بعد از کشتن عسائیل در نتیجۀ رویارویی لشکریان داود و ایشبوشت، یوآب در پی کشتن ابنیر بود. در اثر نزاعی که بین ایشبوشت و ابنیر بر سر یکی از صیغه های شاؤل به وجود می آید ایشبوشت حمایت وی را از دست داد. ابنیر پس از آن به داود متمایل شده و با آوردن میکال زن سابق وی صداقت و وفاداری خود را به داود ثابت کرد. یوآب بعد از بازگشت از حبرون پیغامی برای ابنیر فرستاد و وی را از چشمۀ سیره به نزد دروازۀ شهر کشانده و او را به انتقام مرگ عسائیل در آنجا کشت (2سموئیل 3: 6-30). ابنیر در حبرون دفن شد و داود در مرگ او سوگواری کرد.
ابی 2پادشاهان 18: 2 Abi
مادر پادشاه حزقیا و همسر آحاز. او دختر زکریا بود و در 2تواریخ 29: 1 «ابیه» نامیده شده است.
ابیا (خداوند پدر من است) 1پادشاهان 14: 1 Abijah
1) پسر یربعام اول پادشاه اسرائیل که بیمار بود و یربعام همسرش را به نزد نبی در شیلوه فرستاد. اخیا با این که نابینا بود همسر یربعام را که تغییر قیافه داده بود شناخت و به او گفت که ابیا خواهد مرد و تمامی قوم برای او نوحه خواهند نمود. زیرا از نسل یربعام فقط او به قبر داخل خواهد شد چون در او چیز نیکو نسبت به یهوه یافت شده است. (1پادشاهان 14: 13). ملکه به خانه برگشت و ابیا در آستانه ورود امر مرد. او را دفن کردند و اسرائیل برای او سوگواری نمود (1پادشاهان 14: 1-18) (922 ق.م.).
2) پادشاه دوم حکومت جنوبی که پسر رحبعام بود (1تواریخ 3: 10). وی ابیا (1تواریخ 3: 10؛ 2تواریخ 12: 16) و ابیام (1پادشاهان 14: 31؛ 15: 1-8) نیز نامیده شده است. ابیا در سال 915 ق.م. و در سال هجدهم سلطنت یربعام به پادشاهی رسید و سه سال سلطنت کرد. ابیا سعی نمود دوباره اتحاد میان اسرائیل و یهودا را برقرار سازد. او با 000/400 نفر از مردان جنگی به مقابله با یربعام برخاست و بر یربعام که 000/500 مرد جنگی در اختیار داشت غالب آمد. ولی موفق نشد که هدف اصلی خود را پیاده سازد. او چهارده زن وبیست و دو پسر و یازده دختر داشت (1تواریخ 13: 21). پسرش آسا جانشین وی گردید (2تواریخ 14: 10).
3) یکی از پسران نسل العازار پسر هارون و رئیس یکی از فرقه های بنی هارون بوده است (1تواریخ 24: 10).
4) یکی از کاهنان در زمان نحمیا که پیمان تنظیم شده به وسیلۀ وی را امضا کرد (نحمیا 10: 7). او احتمالاً همان ابیا است که پسر زکریا بود و در زمان زربابل به اسرائیل بازگشت (نحمیا 12: 17) (445 ق.م.).
برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |