دفاعیات ایمانزندگی روزمره مسیحیکتاب مقدس

آیا خدا شاؤل پادشاه را توسط روحی پلید دچار وسوسه نمود؟

2/5 - (1 امتیاز)

آیا خدا شاؤل پادشاه را توسط روحی پلید دچار وسوسه کرد؟

تصور کنید که قاضی به علت تخلفات متعدد راننده ای، هشدار می دهد که در صورت تکرار، گواهینامه اش را به حالت تعلیق درمی آورد و بعد از این هشدار، ماشین راننده به علت تخلف مجددش، توسط پلیس متوقف می شود و این بار گواهینامه اش به حالت تعلیق درمی آید. خیلی ابلهانه به نظر می رسد اگر این گونه بیانگاریم که قاضی برای اینکه راننده را فریب دهد تا دچار تخلفی دیگر شود این هشدار را به او داده است. در واقع به تعلیق در آمدن گواهینامۀ این شخص، نتیجۀ تکرار تخلفات خود آن شخص بوده است.

در مورد خدا هم دقیقاً به همین صورت است!

هدف خدا از داوری و قضاوت گناهان در این زندگی، این است که افراد را به سوی توبه و بازگشت رهنمون شود. (حزقیال 18:23-32 و عبرانیان 12: 10)

این داوری، کینه جویانه و یا اقدامی به جهت انتقام و یا تلافی نیست و خدا این کار را برای فریفتن و یا سوق دادن ما به سمت ارتکاب به گناهِ بیشتر انجام نمی دهد. بلکه خدا این عمل را به خاطر عشقی که نسبت به ما دارد، انجام می دهد.

در اول سموئیل باب های 16 الی 19، داستانی در مورد شاؤل پادشاه و روح پلیدی که بر او قرار گرفت می خوانیم که در این داستان با در نظر گرفتن خدا به عنوان یک قاضی، خیلی بهتر و عمیق تر می توانیم مطالب این کتاب را درک کنیم.

بعد از خواندن این آیات، فوراً سؤالی به ذهن ما خطور می کند:

آیا این خدا بود که روح پلید را فرستاد تا شاؤل را فریب داده و وسوسه کند که داود را به قتل برساند؟ (به اول سموئیل 18: 10و11؛ 19: 9و10مراجعه شود)

آیا خدای انتقام جو شاؤل را برای انجام گناه وسوسه کرد و یا  این انتخاب اولین پادشاه اسرائیل یعنی شاؤل بود که داود را به قتل برساند؟

در نگاه اول ممکن است این گونه به نظر برسد که خدا با فرستادن روحی پلید زمینه ای را برای شکست و ارتکاب به گناه برای شاؤل فراهم کرده است. با این حال وقتی این متن را با در نظر گرفتن آیۀ یعقوب 1: 13بخوانیم متوجه می شویم که کاملاً مشخص و واضح است که خدا هیچ کس را برای ارتکاب گناه وسوسه نمی کند.

پس چطور اول سموئیل 16: 19 را با یعقوب 1: 13 مطابقت دهیم؟

در داستان شاؤل و روح پلید دو نکته اساسی آشکار می شوند:

  • خدا روحی پلید را بر شاؤل پادشاه فرستاد.

آغاز سلطنت شاؤل این تصور را در ما تقویت می بخشد که او انتخابی درست به عنوان پادشاه بود. او نشان داد که در عهد و پیمان خود ثابت قدم و وفادار است و به وعده های بزرگی که داده بود عمل نمود. او سپاه خود را در چندین پیروزی مهم و حساس رهبری نمود (اول سموئیل باب 11 و 13: 1-4 و 14: 16-23) و در حکمت و رحمت عمل می نمود (اول سموئیل 11: 12و13)

با این وجود دو رویداد در زمان سلطنت او نشان می دهند که همه چیز هم آنچنان خوب نبوده است.

اول اینکه در اول سموئیل 13: 5-14مشاهده می کنیم که هنگامی که شاؤل به همراه سپاه خود منتظر بودند تا سموئیل نبی بیاید و قربانی تمام سوز را به پیشگاه خدا تقدیم نماید، به یک باره تصمیم می گیرد که این مسؤلیت را خود عهده دار شود و قربانی را شخصاً به حضور خدا تقدیم کند ( در عهد عتیق تقدیم قربانی به حضور خدا تنها توسط کاهنان انجام می شد و در اینجا شاؤل بر خلاف قوانین خدا عمل می کند).

سموئیل نبی ، شاؤل را به خاطر عدم اطاعتش از خدا سرزنش و توبیخ کرده و اعلام می کند که خدا به خاطر این نااطاعتی، شائول را عزل کرده و پادشاهی دیگر را که مطابق و موافق با قلب و خواست خدا عمل می کند، به منظور رهبری قوم برگزیده است.

سپس در دوباب بعد می خوانیم که شاؤل در انجام فرمان خدا مبنی بر اینکه فرموده بود عمالیقیان را به طور کامل به دست نابودی بسپارد، بار دیگر نافرمانی کرده و شکست خورد و با این عمل دگربار سموئیل نبی او را برای درک نکردن خواست و اراده خدا و عصیان ورزیدن و سرکش بودنش و رد کردن و نادیده گرفتن کلام خدا مورد سرزنش و توبیخ قرار داد. بر اساس اول سموئیل 13: 14 و 15: 23، سموئیل نبی اطمینان کامل داشت که خدا پادشاهی شاؤل را لغو کرده است و در همان کتاب 16: 14 اینطور نوشته شده که روح خدا شاؤل را ترک نمود و روحی پلید بر او فرستاده شد. خدا شاؤل را با روح پلید وسوسه نکرد بلکه او آن روح را بر او فرستاد و این در واقع عملی به معنای داوری خدا در پاسخ به عصیان و سرکشی سرسختانۀ شاؤل بود.

کتاب مقدس به وضوح می آموزد که خدا تماماً از عالم روحانی برای انجام اهداف خود استفاده می نماید (به داوران 9: 23، دوم سموئیل 24: 1، اول تواریخ 21: 1و انجیل لوقا 22: 31 مراجعه فرمایید).

پس با یقین می توانیم بگوییم که خدا روح پلید را فرستاد تا اصرار و سرسختی شاؤل در نااطاعتی را مورد قضاوت و داوری قرار دهد.

ولی بر اساس اول سموئیل 16: 23 از طریق نوای موسیقی که داود می نواخت، شاؤل که در رنج و عذاب ناشی از خشم خدا بود، توانست رحمت بیابد و فیض خدا را در چنین شرایطی دریافت نماید.

بر طبق رسالۀ رومیان 2: 4 می دانیم که لطف و محبت خدا نسبت به شاؤل طوری طراحی شده بود که او را به سوی توبه سوق دهد. اما اینجا با سؤالی دیگر مواجه می شویم:

اگر خدا روح پلید را بر شاؤل فرستاد، پس چطور می توانیم شاؤل را در برابر وسوسۀ کشتن داود مسئول بدانیم؟ از این گذشته، هیچ کس توانایی مقاومت با خدا را ندارد!

  • شاؤل در برابر انتخابش مسئول است.

شاؤل همانند یک کشتی بدون سُکان نبود که با هر تغییر ناگهانیِ دریا، دستخوش تلاطم امواج شود. در واقع او مانند بازیکنی فعال بود که رویدادها و وقایع زندگی خود را تحت اختیار خود داشت.

در اول سموئیل 16: 19می خوانیم که او دو تصمیم مهم گرفت که نشان دهندۀ مسئول بودن شاؤل در قبال توطئه برای قتل داود می باشند.

شاؤل بود که انتخاب کرد داود را به منظور نواختن چنگ، در اطراف قصر نگاه دارد.

مطابق اول سموئیل 16: 23 هر بار که روح پلید شاؤل را به وحشت می انداخت، این داود بود که با نواختن چنگ باعث می شد شاؤل آرامش خود را دوباره باز یابد، حالش خوب شود و روح پلید او را ترک نماید. در واقع شاؤل با احضار داود برای نواختن چنگ، جانشینی او را به عنوان پادشاه به جای خود پذیرفته بود! علاوه بر این، شاؤل یعنی این پادشاه طرد شده، لطف و رحمت خدا را که از طریق خادم مسح شده اش داود برای او فراهم شده بود، پذیرفت.

اما مطابق اول سموئیل 18: 8و9، شاؤل ترجیح داد که به موفقیت و شرایط پیش آمده برای داود حسادت ورزیده و به حُسنِ نیت او نسبت به خود شک نماید و در اول سموئیل 16: 21 چنین می خوانیم که چون خدا همراه داود بود، در زمان سلطنت شاؤل موفقیت های زیادی کسب نمود تا حدی که به خدمت او در آمد و سلاح دار شاؤل شد. و در باب 17 می خوانیم که داود جلیات را کشت و در باب 18 آیه 5 شاهد این هستیم که به خاطر موفقیت هایی که بدست آورده بود، به درجۀ رهبری بر گروه مردان جنگی شاؤل نائل آمد.

بر طبق اول سموئیل 18: 7و8، موفقیت داود و عشقی که مردم نسبت به او داشتند و نیز تحسین و توجهی که از جانب زنان دریافت می نمود، چندان به مذاق شاؤل خوش نمی آمد. و از همان روز شاؤل با نگاهی مشکوک و همراه با سؤظن داود را زیر نظر داشت. این شاؤل بود که انتخاب کرد نسبت به داوود با حسادت و شک رفتار کند و همین امر باعث شد به سمتی هدایت شود که نقشه قتل داود را بِکِشَد.

شاؤل با انتخاب پناه بردن به حسادت و سؤظن، در واقع ابزار صلح و آرامشی را که خدا از طریق داود برای او فراهم نمود، رد کرد و خود را کاملاً تسلیم خواسته های شیطانی اش نمود.

در اول سموئیل 18: 10و 19: 9 در می یابیم که شاؤل دو بار نیزه ای را به طرف داود پرتاب نمود که هر دو بار دقیقاً زمانی بود که روح شریر او را در بر گرفته بود. نوایِ سازِ داود که موهبتی از جانب خدا برای شاؤل بود، دیگر جان او را تازه نکرد و او به سادگی خود را تسلیم خواست و امیال شیطانی درونش نمود.

کلمات بجای یعقوب 3: 16 به راستی وضعیت شاؤل را به ما شرح می دهند، که می گویند:

“زیرا هر جا حسد و جاه طلبی باشد، در آنجا آشوب و هر گونه کردار زشت نیز خواهد بود.”

این مطلب را چگونه باید موعظه نمود؟

اگرچه ثمرۀ زندگی شاؤل بیانگر این مطلب است که او در ایمان خود استوار نبود اما زندگی او برای هر دو گروه ایماندار و بی ایمان برنامه ای را ارائه می دهد.

برای موعظۀ واقعۀ شاؤل و روح پلید، کشیشان می بایست این موضوع را که خدا دارای ذاتی کینه جو و تلافی کننده نیست، موعظه کنند. او افراد را برای ارتکاب به گناه وسوسه نمی کند. یعقوب در رسالۀ خویش باب 1 آیه 14 این چنین می فرماید:

“ما زمانی وسوسه می شویم که در واقع هوای نفس (امیال پلید درونی) خودمان ما را می فریبد.”

خدا هر فرد را نه به طور دل خواه و یا مستبدانه، بلکه بر اساس اعمالش مورد قضاوت و داوری قرار می دهد و در واقع هدف از این قضاوت، هدایت چنین فردی به سوی توبه و بازگشت می باشد (حزقیال 18: 23-32، رومیان 2: 5-11و عبرانیان 12: 10).

خدا این کار را به خاطر عشقی که نسبت به ما دارد انجام می دهد.

در این دنیای سقوط کرده، یک قاضی ممکن است بنا به دلایل متفاوت، سریع و یا با سخت دلی و خشونت حکمی را صادر نماید اما داور آسمانی یعنی خدا، به صورتی غیر قابل تصور صبور است.

شاؤل تنها زمانی مورد قضاوت قرار گرفت که نشان داد قلبی بی بند و بار، سرسخت و نامطیع دارد (مزمور103: 9 و دوم پطرس 3: 8-10).

اما حتی در قضاوت خدا، چه برای ایماندارن و چه بی ایمانان رحمتی نشان داده می شود که آنها را به توبه سوق دهد (رومیان 2: 4).

با وجود این شاؤل با پافشاری در بی ایمانی و عصیان تا زمانی که جان خود را از دست می دهد، از راه های خویش بازگشت و توبه نمی ک ند.(اول سموئیل باب 31)

بر اساس اول قرنتیان 3: 3 و یعقوب 4: 1 چنین متوجه می شویم که:

اگرچه ما ایمانداران رهایی یافته ایم، اما این به آن معنا نیست که دچار وسوسه نمی شویم و یا عواقب گناه را تجربه نمی کنیم. درست همان گونه که شاؤل برای نجات از روح پلید، از مسحی که در نوای ساز داود بود بهره می جست، ایمانداران به مسیح نیز برای رهایی و جلوگیری از قرار گرفتن در مسیر گناه، از کلام خدا و دعا در حضور پر از فیض او یاری می جویند.

در رومیان 1: 24 و 2: 8 این را مشاهده می کنیم که خشم خدا بر علیه بی ایمانی و عصیانِ بی ایمانان از طریق توبه و ایمان آوردن به مسح شده خدا یعنی عیسی مسیح، آرام گرفته و از میان می رود.

در اول تیموتاؤس 2: 4 چنین می خوانیم که:

“خدا مهربان و عادل است و می خواهد که همگان توبه کنند و نجات بیابند.”

به قلم : ریچارد مک دونالد- ریچارد استادیار تفسیر عهدعتیق در دانشگاه الاهیات باپتیست جنوبی و کالج بویس است. ایشان نویسنده مقالات بسیار و نیز نقاد کتابها می باشند و اگر وقت به ایشان مجال دهد مقالاتی نیز در وب سایت yourhebrewtutor.com می نویسند. او و همسرش نانسی و دو فرزند پسرشان در شهر لویسویل در ایالت کنتاکی سکونت دارند.

ترجمۀ: راز

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO