در مسیحیت شخص زمانی می تواند طلاق بگیرد که 1. خیانت کرده باشد ویا 2. همسر و یا شوهرش بی ایمان باشند. اما در دنیای امروز بعضی از مسیحیان به جز موارد بالا از هم طلاق می گیرند. سؤال من این است که آیا این مسیحیان گناه کار محسوب می شوند؟ اگر من با همسرم اختلاف دارم و به پزشک هم مراجعه کردیم اما راه حلی پیدا نشده و برای این رابطه هیچ کاری نمی توان کرد، آیا بهتر نیست از هم جدا بشویم؟ آیا من گناهکار هستم؟

از کل مطالب کتاب مقدس روشن است که هر گونه سوء استفاده یا تجاوز یا خیانت یا اذیت و آزار از جانب زن یا شوهر در روابط زناشویی می تواند باعث طلاق و جدایی میان زنان و شوهران شود. مسلماً مسیحیت در امر طلاق به راحتی اسلام و دیگر ادیان جهان حکم صادر نمی کند و در کتاب مقدس مسیحیان نوشته شده که خدا از طلاق " نفرت" دارد. طلاق نه فقط بر زندگی عاطفی و احساسی و روابط اجتماعی زن و شوهر تأثیری بسیار منفی و بجا ماندنی خواهد گذاشت، بلکه در فرزندان طلاق نیز تأثیرات نابودکننده عمیقی ایجاد خواهد کرد و به این علت عیسی مسیح حکم بسیار شدیدی به ضد طلاق صادر کرد، تا از تصمیمات سطحی برای ازدواج و نیز از تأثیرات عمیق منفی طلاق جلوگیری کند. هدف مسیح این نبود که فقط یک قانون خشک و بی روحی را صادر کند. در پشت این حکم مسیح معنای عمیقی وجود دارد.

در باره پزشک که شما نوشته بودید، منظورتان را متوجه نشدم!!!  طلاق زن و شوهر چه ربطی به پزشکان دارد!!!؟؟؟ مسئله طلاق میان زن و شوهر، به مشاوران ازدواج و دادگاه های طلاق و دیگر ارگانها مستقیماً مربوط می شود و نه پزشکان. این سؤال شما در باره پزشکان برای بنده هنوز مفهوم نیست و مجهول است!