آیا مسئله الوهیت مسیح، فقط در انجیل یوحنا آمده است؟
خیر، این سؤال وقتی مطرح میشود که سؤال کننده آشنایی چندانی با کتابمقدس ندارد؛ زیرا در بخش آشنایی با کتابمقدس دیدیم که کتب عهدجدید هر کدام به مخاطبان خاصی و با هدف خاصی نوشته میشدند؛ مثلاً رسالات رسولان مسیح، به افرادی نوشته شدند که ایماندار مسیحی بودند و خودِ رسولان در این مورد بصورت شفاهی به آنان تعلیمات لازم را داده بودند و آنچه در رابطه با تثلیث در این رسالهها وجود دارد، یا در مقام «تعلیم» تثلیث نیست یا گوشهای از این تعلیم را «یادآوری» میکند؛ مثلاً وقتی در رساله فیلیپیان میخوانیم:
(پس همین فکر در شما باشد که در مسیح عیسی نیز بود که چون در صورت خدا بود، با خدا برابر بودن را غنیمت نشمرد، لیکن خود را خالی کرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد؛ و چون در شکل انسان یافت شد، خویشتن را فروتن ساخت و تا به موت بلکه تا به موت صلیب مطیع گردید. از این جهت خدا نیز او را بغایت سرافراز نمود و نامی را که فوق از جمیع نامها است، بدو بخشید.) فیلیپیان، فصل 2، آیات 5 تا 9
شاید برخی تصور کنند که پولسرسول در اینجا در مقام تعلیم تثلیث است، در صورتی اینگونه نیست؛ زیرا به راحتی از خود آیات پیداست که مخاطبان این نامه، از قبل با الوهیت مسیح کاملاً آشنا بودهاند و پولسرسول از این الگوی عمل عیسیمسیح، برای تعلیم فروتنی و پرهیز از تعصب، و خود برتربینی که در کلیسای فیلیپیان برخی دچار آن بودند استفاده میکند؛ اما از همین تعالیم رسولان، در تدوین اعتقادنامههای مسیحی بسیار بهره برده شده است. همچنین اناجیل متی، مرقس و لوقا که به خاطر شباهت محتوای آنها به یکدیگر، به «اناجیل نظیر» معروفند، همگی با این پیشفرض نوشته شدهاند که عیسیمسیح، «خدا و خداوند» است و مخاطبان این اناجیل هم از قبل این اعتقاد را داشتند. اگر این پیش فرض را از این کتابها بگیرید مطالب آنها بسیار عجیب و بیمعنی میشوند؛ مثلاً این بخش از انجیل مرقس را بخوانید:
(و (عیسیمسیح) بعد از چندی، باز وارد کفرناحوم شده، چون شهرت یافت که در خانه است، بیدرنگ جمعی ازدحام نمودند بقسمی که بیرون در نیز گنجایش نداشت و برای ایشان کلام را بیان میکرد. که ناگاه بعضی نزد وی آمده مفلوجی را به دست چهار نفر برداشته، آوردند. و چون بهسبب جمعیت نتوانستند نزد او برسند، طاق جایی را که او بود باز کرده و شکافته، تختی را که مفلوج بر آن خوابیده بود، به زیر هشتند. عیسی چون ایمان ایشان را دید، مفلوج را گفت، ای فرزند، گناهان تو آمرزیده شد. لیکن بعضی از کاتبان که در آنجا نشسته بودند، در دل خود تفکّر نمودند که چرا این شخص چنین کفر میگوید؟ غیر از خدای واحد، کیست که بتواند گناهان را بیامرزد؟ در ساعت عیسی در روح خود ادراک نموده که با خود چنین فکر میکنند، بدیشان گفت، از بهر چه این خیالات را بهخاطر خود راه میدهید؟کدام سهلتر است؟ مفلوج را گفتن گناهان تو آمرزیده شد؟ یا گفتن برخیز و بستر خود را برداشته بخرام؟ لیکن تا بدانید که پسر انسان را استطاعت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست. مفلوج را گفت، تو را میگویم برخیز و بستر خود را برداشته، به خانه خود برو! او برخاست و بیتأمّل بستر خود را برداشته، پیش روی همه روانه شد بطوری که همه حیران شده، خدا را تمجید نموده، گفتند، مثل این امر هرگز ندیده بودیم!) انجیل مرقس، فصل 2، آیات 1 تا 12
اگر ما از قبل به تثلیث و الوهیت مسیح باور نداشته باشیم، این آیات کاملاً عجیب و بیمعنی میشوند. بنابراین ما باید مانند مخاطبان اصلی این اناجیل، از قبل بدانیم و ایمان داشته باشیم که عیسی خدا و خداوند و شخص دوم تثلیث است، تا این آیات مفهوم پیدا کنند؛ از این دست آیات که تلویحاً بیان کننده الوهیت مسیح است، در «اناجیل نظیر» فراوان است.
اما انجیل یوحنا تنها انجیلی است که مخاطبان آن را صرفاً مسیحیان تشکیل نمیدهند، بنابراین طبیعتاً یوحنای رسول در انجیلش موضوع تثلیث و الوهیت مسیح را با وضوح بیشتری بیان فرموده است و در همان ابتدای انجیلش الوهیت مسیح را به صراحت تعلیم داده است، بلکه میتوان گفت که انجیل یوحنا، یک انجیل بشارتی است؛ زیرا یوحنای رسول در اواخر کتابش میفرماید:
(و عیسی معجزاتِ دیگرِ بسیار نزد شاگردان نمود که در این کتاب نوشته نشد.لیکن این قدر نوشته شد تا ایمان آورید که عیسی، مسیح و پسر خدا است و تا ایمان آورده، به اسم او حیات یابید.) انجیل یوحنا، فصل 20، آیات 30 و 31
اگر عیسی خداست، زمانی که عیسی بر روی زمین بود، خدا کجا بود؟ با توجه به تعریفی که از تثلیث ارائه کردیم، پاسخ به این سؤال واضح است. وقتی پسر، دومین شخص تثلیث، در مقطعی از زمان انسان شد و بر روی زمین حضور داشت، خدای پدر و روحالقدس کماکان در همه جا حضور داشتند و ذات خدای واحد بطور کل هیچگاه محدود به مکان و زمان نشد و همه جا حاضر مطلق بود. گرچه بنابر آیاتی متوجه میشویم که حتی در ایام بشریت مسیح نیز او بطور کامل محدود به مکان و زمان نشد. مثلاً:
- (عیسی فرمود:) و کسی به آسمان بالا نرفت مگر آن کس که از آسمان پایین آمد، یعنی پسر انسان که در آسمان است.)انجیل یوحنا، فصل 3، آیه 13
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |