عیسی مسیح

آیا می توان ثابت کرد که عیسی از باکره زاده شده؟

5/5 - (2 امتیاز)

برای دانستن اینکه یک باکره نمی تواند بچه دار شود، نیاز به آگاهی زیادی از مسائل جنسی نیست. برای باردار شدن انسان باید اسپرم مرد، تخمک زن را بارور کند. غیر از این، به جز معجزه راه دیگری نیست.

پس چه دلیلی می توان آورد که ثابت کند که عیسی معجزه وار از باکره به دنیا آمده؟ کسانی که به معجزه اعتقاد ندارند، زاده شدن عیسی را از باکره البته رد می کنند. در واقع مریم، مادر عیسی هم هنگامی که جبرائیل فرشته به او خبر آبستن شدنش را داد، آن را زیر سؤال برد: "مریم از فرشته پرسید: این چگونه ممکن است، زیرا من با مردی نبوده ام؟"  (لوقا ۱ : ۳۴ ) فرشته بیان کرد که بارداری توسط روح القدس انجام خواهد شد. " .. از آنرو آن مولود مقدس و پسر خدا خوانده خواهد شد."  (لوقا ۱: ۳۵ )  فرشته پذیرفت که این کار معجزه است و افزود: " زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست."  (لوقا1: 37) پس بارداری معجزه آسای مریم در اینجا به اراده خداوند است و او می تواند معجزه کند.

ترجمه اشتباه؟   

اشعیاء نبی، هفت قرن پیش از به دنیا آمدن مسیح این رویداد را پیشگویی کرد. یکی از انتقادهایی که مخالفان می کنند این است که نگارنده عهد جدید واژه باکره را در فصل هفتم کتاب اشعیاء اشتباه نقل قول کرده است. واژه عبری "حاملا"  که در اشعیاء ۷ آیه ۱۴ به کار برده شده به معنی "زن جوان" می باشد. متی در انجیل خود در ترجمه ای که از عهد عتیق کرده، از واژه یونانی " سونه تراپ" استفاده کرده که به معنی باکره می باشد. انتقاد کنندگان ادعا دارند که متی، گفته اشعیاء را به گونه دیگری وانمود کرده.

حقیقت این است که با اینکه در عبری واژه ای جداگانه برای باکره وجود دارد، اما واژه " حاملا" را می توان  هم  "زن جوان" و هم " باکره" ترجمه کرد. به هر حال با توجه به واژه های مرسوم در دوران  اشعیاء، برداشت خوانندگان آن زمان همان معنی "باکره" بود و به همین دلیل کاتبان عبرانی، از دویست سال پیش از میلاد مسیح در ترجمه های عهد عتیق، معادل واژه عبری " حاملا"  را در اشعیاء ۷ آیه ۱۴، به زبان یونانی، باکره ترجمه می کردند.

بنا بر این متی در ترجمه یونانی خود اشتباه نکرده و چه در آن زمان و چه امروز مفهوم را به درستی بازگو نموده است. واکنش مردم چه بود؟ با اینکه نبوت های روشنی شده بود که عیسی از باکره به دنیا خواهد آمد، با خواندن کلام می بینیم که مردم ناصره یعنی زادگاه عیسی، پس از آنکه او دعوت خود را آغاز کرد، با وی چه برخوردی داشتند. در یک مورد، پس از آنکه عیسی در کنیسه تعلیم داد، مردم شهری که عیسی در آن بزرگ شده بود، گفتند: " مگر او آن نجار نیست، مگر پسر مریم … نیست؟ … پس در نظرشان نا پسند آمد" (متی 6: 3 ).  برچسب "پسر مریم" در آن زمان یک کنایه توهین آمیز بود زیرا فرزندان را با نام پدرشان می خواندند، مگر اینکه به حلال زاده گی او شک می داشتند. یک بار دیگر   مخالفان عیسی با کنایه به او گفتند: "ما حرامزاده نیستیم …" یوحنا ۸: ۴.

     توهین و عنوان کردن "پسر مریم" و حرامزادگی نشان می دهد که در زاد گاه عیسی مردم می دانستند که مریم پیش از ازدواج با یوسف، آبستن شده بوده و کودک از آن یوسف نبوده. به عبارت دیگر، چنین به نظر می آید که تولد معجزه آسای عیسی از باکره باعث شده بود که اتهام حرامزادگی به او داده شود. همچنین، هنگامی که مریم دریافت که باردار است، چه دلیلی داشت که اصرار کند که باکره است؟

اوبه یقین می دانست که این یک ادعای باور نکردنیست، چرا به دنبال یک بهانه معقول تری نگردد؟ مریم می توانست دلیلی بیاورد و خود را بی گناه جلوه دهد، و یا حد اقل بخشی از گناه را به گردن کس دیگری بیاندازد. می توانست ادعا کند که به او تجاوز شده و یا وادار شده که به خواست یوسف تن در دهد و فقط یوسف بود که از حقیقت خبر داشت. دیگران چیزی نمی دانستند. ولی مریم به جای آنکه توضیحی منطقی بدهد که با قوانین شرعی هم جور در بیاید، به همه گفت که از روح القدس آبستن شده. چرا باید ادعایی می کرد که از هر چیز دیگر باورنکردنی تر باشد؟ فقط یک دلیل می توان آورد: این واقعه حقیقت داشت.

و یک دلیل دیگر: وقتی معلوم شد که مریم باردار است، نامزدش یوسف چه کرد؟ طبیعتا" گمان برد که مریم با مرد دیگری رابطه داشته و خواست که نامزدی و ازدواجشان را به هم بزند. به هر حال داستانی که از زبان متی می شنویم می گوید که فرشته ای حقیقت را در باره بارداری مریم برایش بیان کرد. و یوسف هم آنرا پذیرفت و با مریم ازدواج کرد. یوسف با اینکه از همه عواقب کار آگاه بود، تصمیم خود را گرفت. او در آغاز حرف مریم را باور نکرد و خواست که نامزدی را بر هم زند. این تصمیمی بود که هر مرد نیک اندیشی می گرفت. این تصمیم نشان می داد که یوسف کاملا" از عواقب رعایت نکردن رسوم اجتماعی در باره پاکی و تقدس ازدواج، آگاه بود.

چرا یوسف، که به قول متی، مردی نیک و پارسا بود، کاملا" آگاه بود که ازدواج با مریم چه آسیبی به حسن شهرت او می زد، بر تصمیم خود برای ازدواج با مریم پا بر جا ماند؟  فقط یک دلیل می توان آورد و آن هم این است که او حقیقت را می دانست. او پیام فرشته را باور کرده بود و ایمان داشت که این پیام حقیقت محض است. که مریم باکره بود و و پسر خدا را در رحم خود داشت و از روح القدس باردار شده بود.     

نویسنده: جاش مک داول

مترجم: سیروس ترابی

 

‫3 دیدگاه ها

  1. ببخشید من یک سوال دارم نظر مسیحیت در مورد حرامزاده ها چیه ؟؟؟؟؟ ایا اونا می تونن نجات پیده کنن و چرا خدا در کتاب تثنیه گفته حرامزاده ها تا پشت دهم وارد جماعت خدا نشن؟؟؟؟؟؟ آیا مسیحیت میگه حرامزاده ها می تونن به خدا خدمت کنن و نجات پیده کنن یا مسیحیت هم مثل اسلام میگه حرامزاده ها نمیتونن به هیچ عنوان حتی اگه آدمای خوب و با ایمانی هم باشن وارد بهشت بشن؟؟؟؟ ایمیل درست هم نمیتونم بدم

  2. چرا جواب من رو ندادید؟؟؟؟؟ این سوال خیلی ذهنمو مشغول کرده فقط بگید که آیا حرامزاده ها می تونن نجات پیدا کنن یا
    نه؟؟؟؟؟
    با سلام خدمت دوست عزیز،
    دوست گرامی هر کسی مسئول گناهان و اعمال خود است فردی که به طریق نامشرع بدنیا آمده به خواسته خود نبود بلکه والدین او موجب بدنیا آمدن طرق نادرست او بوده پس شخص حرامزاده هم میتواند به مسیح ایمان بیاورد و نجات یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO