کتاب مقدس

فرمان کورش کبیر برای بازگشت یهودیان از اسارت و مطلبی چند در بارۀ امپراتوری پارس

5/5 - (1 امتیاز)

فرمان کورش کبیر برای بازگشت یهودیان از اسارت و مطلبی چند در بارۀ امپراتوری پارس

فرمان کورش

دو آیۀ آخر دوم تواریخ و دو آیۀ اول عزرا یکی هستند و این احتمالاً به آن دلیلی است که کتاب های تواریخ و عزرا در اصل یک کتاب بوده اند. فرمان کورش که بر طبق آن به یهودیان اجازه داده می شد به اورشلیم بازگردند، مدت کمی پس از آن که دانیال دست نوشته روی دیوار را خوانده بود، صادر شد. در دست نوشتۀ روی دیوار اعلام شده بود که بابل در برابر پارس شکست خواهد خورد، و این گفته در همان شب به وقوع پیوست (دانیال 5: 25-31). احتمال دارد دانیال نبوت هایی را که به این گونه جامۀ عمل پوشیده بودند، به کورش نشان داده باشد (ارمیا 25: 11-12؛ 29: 10) و نیز نبوت های اشعیا را برای او باز گفته باشد که 200 سال پیش از آن کورش را به نام خوانده و گفته بود که در حکومت او یهودیان می بایست به اورشلیم بازگشته و آن را بازسازی کنند (اشعیا 44: 26-28؛ 45: 1، 13). جای تعجب نیست که کورش برای خدای یهودیان احترام زیادی قائل بود.

ثبت اسامی بازگشتگان

42،360 نفر، علاوه بر غلامان و کنیزان (عزرا 2: 64 و 65). ولی مجموع اعداد ذکر شده، حدود 11،000 نفر کمتر از این عدد است. تصور بر این است که این 11،000 نفر اضافی از تبعیدیان قبیله های دیگر غیر از یهودا تشکیل شده بودند. در اول تواریخ 9: 3 از افرایم و منسی سخن به میان آمده است. در عزرا 10: 25 از «اسرائیل» نام برده شده است. اصطلاح «همۀ اسرائیل» دربارۀ همۀ کسانی که بازگشتند، به کار رفته (عزرا  2: 70؛ 6: 17؛ 8: 35). 12 گاو نر و 12 بز نر از طرف «همۀ اسرائیل» قربانی شدند. به نظر می رسد تبعیدیان یهودا در طی سفر بازگشت خود به کشورشان افرادی از اسباط دیگر را نیز به درون خود پذیرفتند. این مطلب در درک این نکته که در دوران عهد جدید یهودیان به عنوان «دوازده سبط» شناخته می شدند، کمک می کند (لوقا 22: 30؛ اعمال رسولان باب های 26-27؛ یعقوب 1: 1).

امپراتوری پارس

سیاست پادشاهان آشور و بابل این بود که ملت های مغلوب را تبعید می کردند و از سرزمین خود بیرون می راندند و در سرزمین های دیگر پراکنده می کردند. ولی سیاست پادشاهان پارس درست بر عکس این بود، یعنی ملت ها را به سرزمین های خودشان باز می گرداندند. پادشاهان پارس انسان تر از پادشاهان آشور و بابل بودند.

یکی از اولین اقدامات نخستین پادشاه پارسی یعنی کورش کبیر، که در سال اول سلطنتش فردی بسیار شریف و عادل بود، این بود که اجازۀ بازگشت یهودیان را به سرزمین خودشان داد.

پارس فلات کوهستانی بود که در شرق انتهای جنوبی درۀ فرات-دجله قرار داشت. به لحاظ وسعت، امپراتوری پارس از امپراتوری های قبل از خود وسیع تر بود؛ دامنۀ آن از شرق به هندوستان و از غرب به یونان می رسید. پایتخت های آن پرسپولیس (تخت جمشید) و شوش بودند و پادشاهان آن گاهی در بابل سکونت می کردند. امپراتوری پارس به مدت 200 سال یک امپراتوری جهانی بود (536-331 ق.م.) پادشاهان آن عبارت بودند از:

کورش کبیر (538-529 ق.م.): بابل را فتح کرد (536 ق.م.) پارس را به یک امپراتوری جهانی تبدیل کرد. اجازه داد یهودیان به سرزمینشان بازگردند، تا نبوت اشعیا به انجام برسد.

کمبوجیه (529-485 ق.م.): تصور می شود که او همان «ارتحشستا»ی کتاب عزرا 4: 7، 11، 23 است که کار بر روی معبد را متوقف ساخت.

داریوش اول (521-485 ق.م.): ترتیب تکمیل ساختمان معبد را داد (عزرا 6). کتیبۀ «بیستون» را ساخت.

خشایارشای اول (اخشورش) (485-465 ق.م.): به خاطر جنگ هایش با یونان مشهور است.

استر همسر او و مردخای نخست وزیر او بود.

اردشیر اول (معروف به درازدست) (465-425 ق.م.): با یهودیان بسیار خوب بود و ترتیبی داد که نحمیا که ساقی او بود، اورشلیم را بازسازی کند.

خشایارشای دوم (424 ق.م.). داریوش دوم (423-405 ق.م.). اردشیر دوم (405-358 ق.م.). اردشیر سوم (358-338 ق.م.). ارشک (338-335 ق.م.).

داریوش سوم (335-331 ق.م.). در سال 331 ق.م. در جنگ مشهور آربلا در نزدیکی نینوا، از اسکندر کبیر شکست خورد. این شکست موجب سقوط امپراتوری پارس و ظهور امپراتوری یونان شد. امپراتوری از آسیا به اروپا منتقل شد.

برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO