کتاب مقدس

وضع جهان در دورۀ عهدجدید (فصل اول): وضع سیاسی- دورۀ هرودها ۳۷ قبل از میلاد تا ۶ میلادی

رای بدهید

وضع جهان در دورۀ عهدجدید

(فصل اول): وضع سیاسی

دورۀ هرودها _ ۳۷ قبل از میلاد تا ۶ میلادی

سلسلۀ هرودها با آنتیپاتر شروع شد. پسرش هرود، که کبیر لقب یافت، استعداد سیاسی و اداری پدر خود را به ارث برد و به علاوۀ تاج و تخت، یهودیه را که از زمان مرگ هیرکانوس خالی مانده بود به دست آورد. یکی از مورخین به نام فارر می‌گوید «آنتیپاتر زیر بنا را بساخت، هرود ساختمان را تکمیل نمود و خیمۀ ادومی اجداد خود را به یکی از مجلل‌ترین قصرهای زمان خود تبدیل نمود.»

هرود کبیر _ ۳۷ قبل از میلاد تا ۴ میلادی

هرود سلطنت خود را در سال ۳۷ قبل از میلاد در بیست و دو سالگی شروع کرد. وقتی پارتها به فلسیطن حمله کردند و از آنتیوگونوس به عنوان جانشین هیرکانوس پشتیبانی نمودند، هرود موفق به فرار گردید. مادرش کیپرس و خواهرش سالومه و دختر هیرکانوس به نام مریمن که به نامزدی او در آمد همراه او بودند. هرود همراهان خود را در قلعۀ ماسادا در ساحل بحرالمیت به برادر خود یوسف سپرد و با نیروی نظامی خود به اسکندریه رفت و از آنجا با کشتی به روم رسید.

هرود با استفاده از سخنان متقاعدکننده و به کار بردن حیله‌های سیاسی موفق شد توجه آنتونی و اوکتاویان را جلب نماید و به پادشاهی یهود منصوب گردد. به فلسطین برگشت و خانوادۀ خود را از اسارت آزاد ساخت و به تدریج رشتۀ کارهای سلطنت را در دست گرفت. او راهزنانی را که باعث زحمت مردم جلیل بودند از بین برد. برای تصاحب اورشلیم با آنتیگونوس به جنگ پرداخت و بالاخره با کمک نیروهای رومی آنجا را به تصرف آورد. آنتیگونوس را به زنجیر کشیدند و به انطاکیه بردند و در آنجا بوسیلۀ رومی‌ها اعدام شد.

یکی از اولین اقدامات هرود، انتخاب رئیس کاهنان یا کاهن اعظم بود. چون خودش به علت ادومی بودن نمی‌توانست این مقام را احراز نماید و چون مایل نبود یکی از اعضای خانوادۀ هسمونی‌ها را انتخاب کند، زیرا می‌ترسید این انتخاب خطر سیاسی ایجاد نماید، حنانائیل بابلی را برگزید که احتمال دارد همان حنا باشد که نامش در اناجیل مذکور است. الکساندرا مادر مریمن می‌کوشید پسرش آریستوبولوس سوم به این مقام برسد و با حیله‌های سیاسی که به کار برد از طریق کلئوپاترای مصری به وسیلۀ آنتونی، هرود را مجبور ساخت که با وجودی که پسرش دارای سن کافی نبود، به این مقام انتخاب گردد. بدین طریق حنانائیل معزول گردید و آریستوبولوس جانشین او شد. آریستوبولوس در میان مردم به قدری محبوبیت کسب کرد که هرود نسبت به او حسادت می‌ورزید. در جشنی که به افتخار او در اریحا بر پا گردیده بود، وقتی آریستوبولوس مشغول استحمام بود، خادمان هرود او را در آب خفه کردند.

هرود به مصر احضار شد تا برای جنایتی که مرتکب شده بود بازجویی گردد. او مریمن را به عموی خود یوسف سپرد وسفارش کرد که در صورتی که محکوم شود یوسف مریمن و مادرش را به قتل برساند. ولی هرود به سلامت برگشت زیرا توانست با آنتونی مصالحه نماید اما متوجه شد که مریمن از دستوری که او به یوسف داده بود باخبر شده است. هرود افشاء راز توسط یوسف را حمل بر خیانت مریمن نمود و فوراً یوسف را به قتل رسانید.

در سال ۲۹ قبل از میلاد مجلس سنای روم علیه آنتونی و کلئوپاترا اعلام جنگ کرد. هرود تحت فشار قرار گرفت که یا از دوست خود دست بکشد و یا با دولت روم طرف شود و از بین برود. این معمای بسیار بغرنج به وسیلۀ کلئوپاترا حل شد زیرا او که مایل نبود هرود را با خود دشمن سازد، آنتونی را راضی ساخت که هرود را به یک مأموریت جنگی در عربستان بفرستد. وقتی آنتونی و کلئوپاترا در جنگ دریایی آکتیوم شکست خوردند هرود متوجه شد که دیگر نمی‌تواند از آنها پشتیبانی نماید و به همین دلیل از این اتحادی که باعث ناراحتی او شده بود خارج گردید.

هرود با اوکتاویان فاتح جنگ اکتیوم پیمان صلح بست و مقام او به عنوان پادشاه یهودیه و هم پیمان رومیان تأیید گردید. مرگ کلئوپاترا یکی از بزرگترین مشکلات هرود را از بین برد زیرا کلئوپاترا همیشه نقشه‌های توطئه‌آمیزی برای تصاحب یهودیه می‌کشید و همین امر مشکلات فراوانی برای هرود ایجاد می‌کرد.

وقتی هرود بعد از مذکرات موفقیت‌‌آمیز با اکتاویان به وطن خود مراجعت کرد، خوشحالی او از بین رفت زیرا مریمن زنی که مورد علاقۀ شدید او بود نسبت به او بی‌توجه و سرد شده بود. علت سردی مریمن این بود که متوجه شده بود وقتی هرود برای ملاقات با اکتاویان به رودس رفته بود دوباره مانند دفعه قبل دستور داده بود که اگر مراجعت ننماید مریمن را به قتل برسانند. مریمن هرود را متهم کرد که پدربزرگش هیرکانوس را که متهم به شرکت در توطئۀ عمو و برادرش بود او کشته است. اختلاف و کشمکش بین این دو نفر، بر اثر دروغ‌های خواهر و مادر هرود که به مریمن حسادت می‌ورزیدند، شدیدتر شد. مریمن زندانی گردید و بالاخره به قتل رسید.

هرود دچار پریشانی شدید گردید و در نتیجه سلامت بدنی و فکری خود را از دست داد. الکساندرا به تصور این که عمر هرود پایان رسیده است با توطئه کوشش کرد اسکندر و آریستوبولوس را که پسران هرود و نوه‌های خودش بودند بر تخت سلطنت بکشاند. هرود که از این توطئه خشمگین شده بود فرمان قتل مادرش را صادر کرد.

هرود در زمان قحطی، از طریق تقلیل قیمت مواد خوراکی و ایجاد کارهای عمومی، کمکهای زیادی به مردم کرد. تأسیسات و استحکامات نظامی که توسط او ساخته شد باعث گردید که فلسطین از حملات خارجی در امان باشد. برنامه‌های وسیع ساختمانی باعث رونق تجارت گردید و اوضاع اقتصادی بهبود کامل یافت. صلح و آرامش باعث موفقیت و سعادت گردید و با وجود توطئه‌های فراوانی که در دربار او وجود داشت، سلطنت هرود با موفقیت توأم بود.

هرود نتوانست دوستی یهودیان را جلب نماید چون اصلاً ادومی بود. یهودیان او را بیگانه می‌دانستند و چون برای حفظ آئین‌های بت پرستان کمکهای مالی می‌کرد، یهودیان در مورد وفاداریش نسبت به مذهب یهود شک می‌کردند. با وجودی که یک معبد جدید و پرشکوه بنا کرد و گاهی در مراسم آن شرکت می‌نمود، هیچ‌گاه واقعاً یک یهودی خداترس نبود. چون از مقام کهانت برای اغراض سیاسی سوء‌استفاده می‌کرد و در زندگی شخصی خود پایبند اصول اخلاقی نبود. به طور کلی مورد نفرت یهودیان دیندار بود.

در سال ۲۳ قبل از میلاد، هرود زن دیگری به نام مریمن گرفت که دختر شمعون کاهن فرزند بتوس بود. هرود برای خوشایند همسر جدید خود، کاهن اعظم وقت را از کار برکنار کرد و شمعون را جانشین او ساخت. کاهن اعظم جدید باعث تشدید نفرت همگان شد. چهار سال بعد، دو پسر همسر مقتول هرود که برای تحصیل به روم رفته بودند مراجعت کردند و مورد استقبال پرشور مردم قرار گرفتند. مردم، که این دو پسر را از طریق مادرشان به هسمونی‌ها وابسته می‌دانستند از قرار معلوم امیدوار بودند که این دو شاهزاده روزی بتوانند آنها را از وضع فلاکت‌بار و خفقان‌آوری که بر اثر سیاست‌های پدرشان به وجود آمده بود آزاد سازند. این دو شاهزاده جوان که در روم عادت کرده بودند عقاید خود را ابراز دارند، در بیان نظرات خود کمی زیاده‌روی کردند. به همین دلیل دشمنی برادر ناتنی خودشان آنتیپاتر را برانگیختند و او هم نزد هرود از آنها بدگویی کرد و بعد از مناقشات و آشتی‌های رنج آور، این دو شاهزاده هم به قتل رسیدند.

روزهای آخر زندگی هرود سرشار ار ظلم و نفرت بود. آنتیپاتر، که می‌کوشید مرگ پدر را تسریع نماید تا بتواند تاج و تخت را تصاحب کند به سرنوشت برادران خود دچار شد. اگوستس، که هرود برای قتل آنتیپاتر از او کسب اجازه کرده بود، به طعنه گفت که هرود را بر پسرش ترجیح می دهد. هرود، در حالی که گرفتار سرطان روده و استسقاء بود و از خاطرۀ قتل‌هایی که مرتکب شده بود رنج می‌برد، در اول آوریل سال چهارم قبل از میلاد درگذشت.

حسادت و عدم توجه به اصول اخلاقی که در هرود وجود داشت روشن می‌سازد که چرا در مورد مجوسیانی که از مشرق آمده بودند رفتار حیله‌آمیز در پیش گرفت و چرا با بی‌رحمی شدید دستور قتل عام کودکان بیت لحم را صادر نمود (متی ۲: ۱-۱۸). علت سکوت تاریخ در مورد قتل عام کودکان بیت لحم کاملاً قابل درک است زیرا قتل کودکان در یک دهکدۀ ناشناس یهودیه در مقام مقایسه با جنایت‌هایی که او مرتکب شده بود چندان مهم نبود که سروصدا به وجود آورد.

برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)

نوشتۀ مریل سی تنی

ترجمۀ ط. میکائیلیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO