وضع جهان در دورۀ عهدجدید (فصل اول): وضع سیاسی- دورۀ هسمونی‌ها ۱۴۲ تا ۳۷ قبل از میلاد
وضع جهان در دورۀ عهدجدید
(فصل اول): وضع سیاسی
دورۀ هسمونی‌ها ۱۴۲ تا ۳۷ قبل از میلاد
وقتی یهودیان آزادی خود را به دست آوردند. شمعون مادام‌العمر به عنوان رئیس کاهنان انتخاب شد. دورۀ فرمانروایی او هر چند کوتاه ولی قرین کامیابی بود. عهدنامه‌ای با دولت روم منعقد و در سال ۱۳۹ قبل از میلاد تأیید شد که طبق آن استقلال حکومت یهود مورد قبول واقع گردید و پذیرفتن این موضوع به دوستان و اتباع و هم‌پیمانان روم توصیه شد. وضع اقتصادی رو به بهبود نهاد، عدالت در دادگاه‌ها به نحو شایسته‌ای اجرا گردید و حیات مذهبی یهود جان تازه‌ای یافت.
ولی این دورۀ پرسعادت چندان دوامی نداشت. دمتریوس دوم توسط پارتها از سلطنت سوریه برکنار شد و به اسارت آنها درآمد (۱۳۹ قبل از میلاد). برادرش جانشین او گردید و آنتیوکوس هفتم نام داشت، معاهدۀ دوستی با شمعون را نقض کرد و خراج فراوانی مطالبه نمود. فرزندان شمعون یعنی یهودا و یوناتان سوری‌ها را شکست دادند و بدین طریق خطری را که از خارج آنها را تهدید می‌نمود دفع کردند.
بزرگترین خطری که یهودیه را تهدید می‌کرد کشمکش‌های داخلی بود. شمعون و دو نفر از پسرانش در سال ۱۳۵ قبل از میلاد به طرز خیانت‌آمیزی توسط دامادش بطلمیوس کشته شدند. پسری که زنده مانده بود و یوحنا هیرکانوس نام داشت (۱۳۵ تا ۱۰۴ قبل از میلاد) قبل از بطلمیوس اورشلیم را به تصرف آورد و او را در قلعه‌اش محاصره نمود. بطلمیوس بالاخره به مصر فرار کرد.
در همین موقع آنتیوکوس هفتم پادشاه سوریه، اورشلیم را محاصره کرد. یهودیان مجبور به تسلیم و پرداخت خراج به پادشاه سوریه گردیدند. وقتی او وفات یافت مدعیان سلطنت، سوریه را به جنگ داخلی کشانیدند. هیرکانوس فوراً از فرصت استفاده نموده ادوم در جنوب و سامره در شمال و همچنین مدبا و شهرهای همجوار در شرق اردن را به تصرف آورد. هیرکانوس، رئیس کاهنان و رئیس دولت و مؤسس سلسۀ هسمونی‌ها گردید.
در موقع مرگ، ریاست دولت را به همسر و فرزند ارشدش یهودا آریستوبولوس واگذار کرد. آریستوبولوس مادر و برادران خود را به زندان افکند و حکومت را در دست گرفت. بعد از یک سال درگذشت و همسرش که سالومه الکساندرا نام داشت با برادر دیگر وی الکساندر یانیوس که از ۱۰۳ تا ۷۶ قبل از میلاد پادشاه بود ازدواج کرد. الکساندر به فتح فلسطین ادامه داد و دورۀ فرمانروایی او توأم با اغتشاشات داخلی فراوان بود و بالاخره همین وضع باعث از دست رفتن تاج و تخت گردید.
آریستوبولوس دوم فرزند سالومه الکساندرا بعد از مرگ مادرش به سلطنت رسید. وی برادر بزرگ خود را که هیرکانوس دوم نام داشت از مقام ریاست کاهنان معزول کرد. در این موقع وضع اغتشاش آمیز فلسطین و سوریه توجه دولت روم را جلب کرد. پمپه یکی از فرماندهان نظامی خود به نام اسکوروس را مأمور ساخت که اوضاع را بررسی نماید و این بلوای سیاسی را خاموش سازد. در این موقع آریستوبولوس شورش کرد. رومی‌ها به اورشلیم حمله بردند و اگر هیرکانوس شهر را تسلیم نکرده بود، پیروان آریستوبولوس حاضر بودند تا پای جان به جنگ ادامه دهند. رومیان هیرکانوس را به پادشاهی منصوب کردند و آریستوبولوس و خانوادۀ او و عدۀ زیادی را به عنوان اسیر به روم بردند.
الکساندر، پسر آریستوبولوس، وقتی که آنها را به روم می بردند فرار کرد و بر ضد هیرکانوس طغیان نمود ولی فرماندار سوریه او را شکست داد و فلسطین را تحت فرمانروایی سوریه در آورد.
در جنگ داخلی بین پمپه و سزار در سال ۴۹ قبل از میلاد، هیرکانوس به سزار کمک کرد و سزار هم او را به عنوان سرپرست ملت یهود قبول نمود و شهرهای ساحلی را هم به او برگردانید. وزیر او به نام آنتیپاتر به تابعیت روم پذیرفته شد. آنتیپاتر در پشت پرده تمام قدرت حکومت را در دست داشت. او پسر خود فاسل را به فرمانداری اورشلیم و پسر دیگرش را که هرود نام داشت به فرمانداری جلیل منصوب نمود.
در طول جنگ‌های داخلی روم، هرود موفق شد با گروهی که پیروزی می‌یافت رابطۀ دوستانه داشته باشد. هیرکانوس هم از هرود پشتیبانی نمود. آنتونی، هرود و فاسل را به عنوان فرمانداران متفق یهودیه منصوب نمود. وقتی آنتونی در مصر بود، پارتها به اورشلیم حمله کرده هیرکانوس و فاسل را اسیر نمودند. هرود توانست از شهر فرار کند و جان سالم به در ببرد. آنتیگونوس (۴۰-۳۷ قبل از میلاد) که توسط پارتها به فرمانروایی منصوب شده بود به هرود حمله کرد ولی هرود با کمک نیروهای رومی آنتیگونوس را شکست داد و سرش را از تن جدا ساخت. با کشته شدن آنتیگونوس، حکمرانی سلسلۀ هسمونی‌ها به پایان رسید.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
|
کپی شد! |
