پاسخ به اسلامکتاب افسانۀ اعداد (نقدی بر معجزات عددی در قرآن)

نقدی بر معجزات عددی قرآن: پایان فصل ششم- ادامۀ معجزات عددی در آثار شاعران، رمز کاشف و رمز کتاب (قسمت بیستم)

رای بدهید

رمز کاشف و رمز کتاب

جالب ترین قسمت موضوع در مصرع سیزدهم شهریار و مصرع پنجم حافظ است. گویا این دو مصرع نیز حرف هایی برای گفتن دارند. حرف هایی که فقط همین دو مصرع آن ها را اثبات می کنند و در هیچ یک از مصرع های دیگر وجود ندارد. یکی رمز کاشف و دیگری رمز کتاب. ولی قبل از آن بهتر است بدانید این دو مصرع جمعاً 91 حرف و نقطه دارند. عدد 91 خودش مضرب 13 (7×13) و جمع رقم هایش مضرب 5 می باشد. (10= 1+9)

– مصرع سیزدهم شهریار

حاصل ضرب حروف و نقطه های مصرع سیزدهم در غزل شهریار مساوی است با رمز ابجدی بهزاد پوربیات نویسندۀ همین کتاب.            638= 20×22

– مصرع پنجم حافظ

حاصل ضرب حروف و نقطه های مصرع پنجم در غزل حافظ مساوی است با رمز ابجدی اسم کتاب (افسانة اعداد) و شمارۀ صفحه ای که مربوط به همین فصل (معجزات عددی در آثار شاعران) است.     384= 24×16

ضمناً اگر نام کاشف این دو مضرب (بهزاد پوربیات) را بنویسیم و زیر هر حرف، تعداد تکرار آن را در غزل های شهریار و حافظ درج کنیم مجموع به دست آمده در غزل شهریار مضرب 13 و در غزل حافظ مضرب 5 خواهد شد.

در غزل شهریار

در غزل حافظ

آیا تمام این ها اتفاقی است؟           پاسخ: بله اتفاقی است.

نتیجه گیری از مطالب فصل

مطالبی که خواندید دقیقاً همان ماجرای مضرب هایی است که دکان داران دین برای سوره های قرآن ساخته اند و به عنوان معجزه تبلیغ می کنند. چنان چه می بینید عین همین مضرب ها در آثار شاعران و حتی شعرها و ضرب المثل های کوچه بازاری (اتل متل) نیز وجود دارد و امری کاملاً شانسی و تصادفی است ولی رشاد خلیفه سردستۀ معجزه تراشان مدعی است:

معجزۀ مضرب نوزده در قرآن یک امر تصادفی و شانسی نیست زیرا خود قرآن به صورت کنایه وار به وجود این معجزه در آیاتش اشاره کرده است:

به زودى او را وارد سقر (دوزخ) می کنم! (26) و تو نمى دانى «سقر» چیست! (27) آتشى است که نه چیزى را باقى مى گذارد و نه چیزى را رها مى سازد! (28)  پوست تن را به کلى دگرگون مى کند!(29) و نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) نیز نگهبان آن است (30)  ما مأموران جهنم را فقط از فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آن ها را جز براى آزمایش کافران معین نکردیم تا اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقانیت این کتاب آسمانى) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظورى دارد؟!» (آرى) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه مى سازد و هر کس را بخواهد هدایت مى کند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسى نمى داند، و این جز هشدار و تذکرى براى انسان ها نیست! (31).

رشاد خلیفه با استناد به این آیه مدعی است خود قرآن می داند که در آیات و سوره هایش مضرب نوزده به کار رفته ولی آیا واقعاً به نظر شما منظور این آیات، وجود مضرب نوزده در قرآن است؟

در کتاب های تورات و انجیل نیز نگهبانان جهنم نوزده تن اعلام شده اند. اگر دقت کنید آیۀ31 می گوید «تعداد نگهبانان جهنم را نوزده تن اعلام کردیم تا یهودیان و مسیحیان یقین پیدا کنند که این قرآن کتاب خداست و به آن ایمان بیاورند.» یعنی علت این نوزده گفتن، مطابقت دادن قرآن با تورات و انجیل است زیرا در تورات و انجیل تعداد نگهبانان جهنم نوزده تن اعلام شده حال اگر قرآن تعداد آن ها را 20 تن اعلام می کرد مطابقت قرآن با تورات و انجیل به هم می خورد در نتیجه یهودیان و مسیحیان به شک می افتادند و به قرآن محمد ایمان نمی آوردند. کل منظور این آیات همین است ولی ببینید یک معجزه تراش خیال باف و متوّهم برای توجیه کار خودش چگونه چیزهای نامربوط را به هم ربط می دهد.

مَثَل این حرف رشاد خلیفه به این می ماند که ما نیز برای تکمیل معجزه تراشی خودمان از غزل شهریار بگوییم:

معجزۀ مضرب 13 نشان می دهد غزل های شهریار همگی وحی الهی است و تصادفی هم نیست زیرا خود شهریار کنایه وار به وجود این مضرب در غزل هایش اشاره کرده است:

سیزده را همه عـالم بدر آیند از شهر         من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم

آری همین ادعا را ما نیز می توانیم بکنیم . تازه ادعای ما محکم تر از ادعای رشاد خلیفه است زیرا هیچ کدام از آیاتی که وی برای ادعایش عنوان می کند نه به تنهایی و نه به صورت جمع تعداد حروفشان مضرب نوزده نیست ولی بیتی که ما ادعا می کنیم به وجود مضرب 13 در غزل های شهریار اشاره می کند تعداد حروف خودش نیز مضرب 13 است. ( 52 حرف). 4×13

پس:

اولاً اگر قرآن کتاب خدا بود و چنین نظری داشت باید همه چیز قرآن را بر مبنای مضرب 19 تنظیم می کرد نه این که بعضی جهاتش با مضرب 19 سازگار باشد و بعضی نباشد. چنان چه در فصل های گذشته دیدید بسیاری از ادعاهای مضرب 19 دروغ بودند. آیا خداوند بزرگ نمی توانست کاری بکند که تعداد آیات قرآن و تعداد نقطه هایش نیز مضرب نوزده بشوند؟ قطعاً که می توانست پس چرا نشده است.

آیا خداوند بزرگ نمی توانست کاری بکند که تعداد حروف و تعداد نقطه های هر آیه به صورت مستقل مضرب نوزده بشوند؟ قطعاً که می توانست پس چرا نشده است. آیا خداوند بزرگ نمی توانست کاری بکند که تعداد حروف و نقطه های هر سوره به صورت مستقل مضرب نوزده بشوند؟ قطعاً که می توانست پس چرا نشده است.

آری اگر قرآن کتاب خدا بود می توانست کاری بکند که قرآن از هر نظر که شما فکر می کنید بر مبنای مضرب نوزده نازل شود ولی وقتی که تنها مواردی معدود چنینند و نظیر همین موارد معدود در آثار و کتاب های دیگر نیز یافت می شود نتیجه می گیریم این امور همگی اموری تصادفی، اتفاقی و طبیعی است پس هرگز نمی توان اسمشان را معجزه گذاشت علی الخصوص کتابی که دریایی از اشکالات علمی، اخلاقی، ادبی و … را در خود دارد و آورنده اش نیز فردی کاملاً خودرأی و زن باره بوده است.

از این گذشته نگهبانان نوزده گانۀ جهنم چه ربطی به وجود مضرب نوزده در قرآن دارند؟ این جا آقایان معجزه تراش دست به دامن تشبیه می شوند و می گویند:

مقصود این است که مضرب نوزده، نگهبان قرآن است برای جلوگیری از تحریف آن. درست همان گونه که آن نوزده فرشته از جهنم پاسبانی می کنند این مضرب نوزده نیز از قرآن پاسبانی می کند!

آیا احمقانه تر از این نیز می شود حرف زد؟ ابلهان معجزه تراش با این تشبیه احمقانه کتاب مقدس خودشان را با جهنم یکی می کنند. یعنی به زبان بی زبانی اعتراف می کنند قرآن مثل جهنم است. آیا خداوند بزرگ واقعاً چنین اشتباهی می کند؟ کسی نیست به این جماعت منحرف از جادۀ عقل و منطق بگوید تشبیه قرآن به جهنم بهتر بود یا تشبیه آن به بهشت؟ خدای دروغین اسلام برای اشاره به وجود مضرب نوزده در قرآن باید نگهبانان خدمتگذار بهشت را نوزده تن قرار می داد نه نگهبانان شکنجه گر جهنم را.

برگرفته از کتاب افسانۀ اعداد

نوشتۀ بهزاد پوربیات 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO