پاسخ به اسلامکتاب افسانۀ اعداد (نقدی بر معجزات عددی در قرآن)

نقدی بر معجزات عددی قرآن: فصل چهارم- ماجرای یازده سپتامبر (قسمت دهم)

5/5 - (1 امتیاز)

ماجرای یازده سپتامبر

آیا کسی که بنایش را به نیت تقوای خداوند و رضای او تاسیس کند خوب است یا کسی که بنایش را در پرتگاهی سست بسازد که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ بیندازد؟ و خداوند هرگز ظالمین را هدایت نمی کند. (توبه، 109)

معجزه سازان مدعی هستند این آیه پیشگویی ماجرای یازده سپتامبر است. دلایل ایشان برای این ادعا از این قرار می باشد.

1- متن آیه از خراب شدن یک بنا حرف می زند.

2- کلمۀ «جُرُفٍ هارٍ» در آیه، نام خیابانی است که برج های دوقلو در آن قرار دارند .

3- ماجرا در سال 2001 اتفاق افتاد. «جُرُفٍ هارٍ» نیز کلمۀ 2001 سوره است .

4- ماه سپتامبر نهمین ماه سال میلادی است سورۀ توبه نیز نهمین سورۀ قرآن است.

5- روز حادثه یازدهم ماه بود. این آیه نیز در جزء یازدهم قرآن قرار دارد .

6- حادثه در قرن21 اتفاق افتاد و این آیه در حزب 21 قرآن قرار دارد .

7- برجها 109 طبقه داشتند این آیه نیز آیۀ 109 در سوره است.

ماجرای یازده سپتامبر را همگان شنیده اید و نیازی نیست اصل ماجرا را نقل کنیم فلذا یک راست به سراغ تحلیل این قضیه می رویم تا ببینیم آیا می شود این آیه را پیشگویی ماجرای یازده سپتامبر دانست یا خیر؟ اگر این پیشگویی درست باشد خود بنده ایمان خواهم آورد . باهم بررسی می کنیم.

اشکال اول. این آیه ماجرای مسجد ضرار و مسجد قُبا در مدینه است که از آیۀ 107 تا 110 سورۀ توبه تماماً شرح اتفاقات آن دو مسجد است. ماجرای مسجد ضرار در 1400 سال پیش چه ربطی به ماجرای یازده سپتامبر دارد؟

کسانی که مسجد ضِرار را به نیت ایجاد کفر و تفرقه میان مسلمین و یاری رساندن به دشمنان خدا و پیامبرش ساختند همیشه سوگند می خورند که ما نیتی جز خیر نداریم در حالی که خداوند شاهد است آنان دروغ می گویند. ای رسول هرگز در آنجا نماز اقامه نکن بلکه در آن مسجدی نماز بخوان که اساسش به نیت تقوا بنا گردیده است (مسجد قُبا) در آن مسجد مردانی هستند که پاکی را دوست می دارند و خداوند پاکان را دوست می دارد. «آیا کسی که بنایش را به نیت تقوای خداوند و رضای او تأسیس کند خوب است یا کسی که بنایش را در پرتگاهی سست بسازد که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ بیندازد؟ و خداوند هرگز ظالمین را هدایت نمی کند.» بنایی که آنان ساختند همیشه دلهایشان را در شک وتردید خواهد افکند، مگر اینکه از آن دل بِکَنَند و خداوند دانا و حکیم است.

مخالفین محمد که منافق نامیده می شدند مسجدی به نام ضرار ساخته بودند که مردم را از رفتن به مسجد قُبا که توسط اصحاب پیامبر ساخته شده بود باز دارند تا بین مسلمین تفرقه بیفتد. نام مسجد ضرار را در آیۀ 107 می بینید. آیۀ 10۸ به پیامبر دستور می دهد هرگز در مسجد آن منافقان نماز اقامه نکن بلکه در مسجد مردان با تقوا یعنی مسجد قبا نماز برپا کن. در آیۀ 109 این دو مسجد را باهم مقایسه می کند و می گوید آیا آن مسجدی که بر اساس تقوا و رضایت خداوند ساخته شده بهتر است (مسجد قبا) یا مسجدی که به زودی خراب می شود و سازندگانش به جهنم می روند (مسجد ضرار)؟ مسلمانان نیز بعداً آن مسجد را به دستور محمد خراب کردند. آیه ای که به این روشنی از مسجد ضرار حرف می زند نسبت دادنش به برجهای دوقلوی پنتاگون در نیویورک چگونه می تواند برای اهالی عقل و منطق صحیح و قابل قبول باشد؟

اشکال دوم. قبل از طرح اشکال دوم و اشکالات بعدی، فرض را بر این می گذاریم که نام مسجد ضرار در این آیات نیامده. حال با این فرض می خواهیم ببینیم می شود بازهم آن را به پیشگویی یازده سپتامبر نسبت داد یا نه؟ مدعیان این موضوع (در اینترنت) با آب و تاب فراوان می گویند کلمة جُرُفٍ هار (پرتگاه سُست) که در آیۀ 109 آمده نام خیابانی است که بُرج های دوقلوی پنتاگون در آن قرار داشتند.

اشکال سوم. می گویند کلمۀ جُرُفٍ هار دو هزار و یکمین کلمه در سورۀ توبه است.

اولاً این عدد هرگز صحیح در نمی آید و عزیزان اگر بخواهند خودشان می توانند شمارش کنند و ببینند. ثانیاً خود من هم که می خواهم کِذب این مطلب را اثبات کنم نمی توانم ادعا کنم جُرُفٍ هار چندمین کلمۀ سوره است زیرا تعریف کلمه آن هم در زبان عربی بسیار مشکل است و هیچ معیاری ندارد. برای مثال بعضی ها می گویند عباراتی مانند «فی» «مِن» »ثم» «مَعَ» «عَلی» کلمه هستند ولی برخی دیگر می گویند اینها کلمه نیستند و جزو حروفند زیرا به تنهایی معنا نمی دهند. یا مثلاً عبارت «اَفال یُومنون» چند کلمه محسوب می شود؟ دو حرف اول این عبارت یعنی «اَفَ» تنها دو حرف است ولی به معنای «آیا پس» می باشد. «آیا پس» کلمه محسوب می شود یا جزو حروف است؟ الذی، هم به معنای «که» است هم به معنای «کسی». «که» حرف است «کسی» کلمه. الذی را کلمه حساب کنیم یا حرف؟ و هزاران مثال دیگر از این نوع.

کسانی که مدعی هستند جُرُفٍ هار کلمۀ 2001 سورۀ توبه است چگونه و با چه معیاری شمرده اند تا این گونه در آمده است؟ خوانندگان عزیز با هر مدل و با هر معیاری که شمارش کنند هرگز جُرُفٍ هار کلمۀ 2001 سورۀ توبه نخواهد بود. می توانید امتحان کنید. ثالثاً تنها سالی که قرآن می شناسد و آن را برای تقویم انسانها معرفی کرده سال قمری است اگر قرار بود عدد کلمۀ جُرُفٍ هار در سوره، تاریخ این ماجرا حساب شود باید مطابق سالی می شد که خود قرآن معرفی کرده یعنی سال 1423 قمری نه سال 2001 میلادی.

اشکال چهارم. آیات فوق در حزب 41 قرآن قرار دارند نَه حزب 21 که ایشان مدعی هستند قرن حادثه را نشان می دهد. هر جزء قرآن به چهار حزب تقسیم می شود. آیۀ 109 توبه در حزب اول جزء یازدهم قرار دارد که می شود چهل و یکمین حزب قرآن.

اشکال پنجم. ترتیب قرار گرفتن سوره ها و تقسیم آنها به سی قسمت مساوی یعنی سی جزء، امری است قراردادی که عُمر و عثمان انجامش داده اند و هرگز ربطی به معجز ة قرآن ندارد. توضیح مفصلش نیز در ماجرای سورۀ نحل داده شد و دیگر لازم نیست آن را دوباره اینجا ذکر کنیم. همان اشکالی که آنجا وارد بود اینجا نیز وارد است. از این گذشته اگر شماره ی جزء یا شمارۀ سوره در یک حادثه، نشانگر تاریخ وقوع آن باشد برای مثال آیۀ غدیر (مائده، 3) که روز 1۸ ماه ذی الحجه اتفاق افتاده باید در سورۀ 12 و جزء 18 قرار می گرفت زیرا ذی الحجه دوازدهمین ماه سال قمری است. در حالی که آیه در سورۀ پنجم (مائده) و جزء ششم قرآن است. حتی اگر با سال شمسی یا میلادی هم حساب کنید بازهم درست در نمی آید و هکذا وقایع دیگری که در قرآن آمده اند از قبیل هجرت، فتح مکه، و جنگهای مختلف.

اشکال ششم. بُرجهای دو قلو 109 طبقه نیستند بلکه تعدادشان 104 طبقه بود.

و اما مهمترین اشکال :

این اشکال مهمتر از تمام اشکالاتی است که ذکر شد زیرا به ماهیت قضیه مربوط می شود. در قضیۀ یازده سپتامبر که به دست اشخاص کثیفی چون بن لادن انجام گرفت و هزاران انسان بی گناه را به کشتن داد تمامی بشریت از ملتها گرفته تا دولتها این عمل پست و غیرانسانی را محکوم کردند و تمام جهان به سوگ نشست. حتی دولت و ملت ایران نیز مرتکبان این جنایت را محکوم کردند. شاید کسانی نیز بودند که عامل این جنایت را بن لادن نمی دانستند ولی به هر حال طراح این جنایت را هر کس که باشد محکوم می دانستند و برای قربانیان این حادثه شادی روح و برای بازماندگانشان صبر آرزو می کردند. پس نتیجه می گیریم در این حادثه نابود کنندگان برجها محکوم وگناهکار هستند و بالطبع درآخرت نیز اهل جهنم. اما متن آیۀ 109 را اگر دقت کنید هرگز این گونه نیست و کاملاً برعکس این حالت می باشد. در این آیات نابود شوندگان و سازندگان بنا محکوم هستند و اهل دوزخ، نه نابود کنندگان بنا که اصحاب خود پیامبرند. زیرا قرآن می گوید بنای آنها در پرتگاهی سست است و بزودی ویران می شود و سازندگانش نیز به آتش جهنم خواهند افتاد. و حال این که در ماجرای یازده سپتامبر کسانی که بنا را یعنی برجها را نابود کردند محکوم شدند و عاقبتشان در افغانستان آن شد که دیدید و شنیدید. به عبارت کاملاً خلاصه در آیۀ قرآن سازندگان بنا محکوم هستند ولی در یازده سپتامبر نابود کنندگان بنا.

یک احتمال برای موضوع

از آنجا که گروه بن لادن پرورش یافتگان مکتب وحشی اسلام بوده و چیزی جز جنگ و جنایت از آن به ارث نبرده بودند احتمال دارد برای معجزه نشان دادن قرآن و رنگ الهی و اسلامی دادن بر جنایت حیوانی و بی شرمانۀ خویش، تاریخ اجرای عملیات خود را عمداً به 11/9/2001 انداخته اند تا با اعداد و ارقام آیۀ 109 سور ة توبه (شمارۀ سوره و شمارۀ جزء) مطابقت کند تا بعداً چنین وانمود کنند که این ماجرا آن قدر مورد تأیید خداوند بوده که آن را بدین صورت در قرآن پیشگویی کرده تا وسیله ای شود برای حق جلوه دادن جنایت شیطانی خویش و جلب حمایت مسلمینی مانند خودشان. شاید!

برگرفته از کتاب افسانۀ اعداد

نوشتۀ بهزاد پوربیات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO