پاسخ به اسلامکتاب افسانۀ معجزات قرآن

کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- نقدی بر موضوع گسترش یافتن آسمان (قسمت چهاردهم)

رای بدهید

کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- نقدی بر موضوع گسترش یافتن آسمان

(قسمت چهاردهم)

گسترش یافتن آسمان

وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (47) وَاألرْضَ فَرَشنَاهَا فَنِعمَ الْمَاهِدُونَ (48) وَمِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقْنَا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرُونَ. (49)

و آسمان را با دست خود بنا کردیم و به درستی که ما وسعت دهنده ایم. و زمین را گسترده ساختیم و ما بهترین گسترانده ایم. و از تمام چیزها زوج آفریدیم شاید که خدا را به یاد بیاورید. (ذاریات، 47-49).

معجزه تراشان معتقدند کهکشان ها هر لحظه از یکدیگر فاصله می گیرند و همیشه در حال وسعت یافتنند. ایشان می گویند منظور آیة 47 نیز دقیقاً همین مطلب است. به همین علت نیز یک معجزۀ علمی محسوب می شود.

گر چه دکانداران اسلام برای معجزه نشان دادن قرآنشان دروغ های بسیاری از زبان فضانوردان آمریکایی (ناسا) بافته اند ولی حتی اگر فرض را بر درستی این مطلب بگذاریم و دور شدن کهکشان ها یا وسعت یافتن آن ها را همان گونه که معجزه تراشان گفته اند بپذیریم باز هم ایرادات فراوانی وجود دارد که معجزه بودن آیه را زیر سؤال می برد و باطل می سازد.

اشکال اول:

موضوع آیه آسمان است نه کهکشان یا ستاره و سیارات. آسمان چیز دیگری است و کهکشان چیز دیگر. آسمان یک فضای بی کرانه و بی نهایت است که ابعاد مشخصی ندارد و هیچ مرزی برای آن قابل تصور نیست. چیزی که ابعاد مشخصی داشته باشد قابل وسیع تر یا بزرگتر شدن است نه فضای بی نهایت. برای مثال وقتی ما می گوییم دریاچة x نسبت به روزهای قبل وسیع تر شده علتش این است که اندازۀ ابعاد آن را می دانیم لذا از روی مقایسة ابعاد آن نسبت به روزهای قبل می گوییم دریاچه وسیع تر شده است وگرنه اگر ابعاد دریاچه مشخص نباشد تشخیص بزرگ تر یا کوچک تر شدن آن یا هر چیز دیگری محال است.

ممکن است برخی بگویند منظور آیه از آسمان، کهکشان ها و ستارگانند. در پاسخ باید بگوییم قرآن اگر هیچ چیز را هم نداند فرق آسمان با خورشید، ماه و ستاره را خوب می داند زیرا همیشه آن ها را در جای خودشان جداگانه نام برده و هرگز یکی را به جای دیگری استفاده نکرده است. پس اگر می گوید آسمان، منظورش آسمان است و اگر می گوید ستاره منظورش فقط ستاره است. برای مثال:

یَومَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَورًا.  آن روز (روز قیامت)آسمان حرکت خواهد کرد. (سورۀ طور، 9)

این آیه می گوید روز قیامت، آسمان به حرکت و جنبش خواهد افتاد. حال اگر آسمان قرآن را کهکشان ها و سیارات معنی کنیم هرگز جور در نمی آید زیرا سیارات و دیگر اجرام فضایی هر لحظه در انواع حرکت های وضعی و انتقالی با سرعت های حیرت انگیز در حال حرکت و جنبشند آن گونه که حتی یک ثانیه نیز از حرکت نمی ایستند پس به حرکت در آمدن آن ها در قیامت هیچ معنایی ندارد. تنها گزینه ای که جور در می آید همین آسمان آبی رنگ است که به خیال قرآن سقفی است جسمانی و بی حرکت که عن قریب با به پایان رسیدن جهان لرزه بر اندامش می افتد، حرکت می کند، تکه تکه می شود و بر سر مردم می ریزد. امثال این آیات که تعدادشان نیز بسیار است ثابت می کند در قرآن، آسمان، آسمان است، ستاره، ستاره است، ماه، ماه است، خورشید، خورشید است و هیچ کدام به معنای دیگری نمی باشد.

اشکال دوم:

دور شدن کهکشان ها از یکدیگر نه به معنای وسیع تر شدن آسمان است و نه وسیع تر شدن خود کهکشان ها. کهکشان های درون آسمان مانند کشتی هایی هستند درون دریا. آیا دور شدن کشتی ها از یکدیگر به معنای بزرگ تر شدن دریا است؟! آیا وقتی کشتی ها از یکدیگر فاصله می گیرند به مفهوم این است که آن کشتی ها بزرگتر می شوند؟ قطعاً که خیر.

منظور واقعی قرآن از عبارت وَإِنَّا لَمُوسِعُون

«موسع» یک صفت فاعلی است نه مضارع استمراری. کاری که هر روز اتفاق می افتد و ادامه دار است با فعل مضارع استمراری بیان می شود برای مثال:

یُولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیلِ

شب را در روز داخل می کند و روز را در شب (فاطر،13).

داخل شدن روز و شب در یکدیگر کاری است که خدا هر روز آن را انجام می دهد. به همین دلیل با فعل مضارع استمراری (داخل می کند) بیان شده. این نوع بیان ثابت می کند داخل شدن روز و شب در یکدیگر، هنوز هم انجام می شود ولی عبارت وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ فقط یک صفت فاعلی است برای خود خدا. آیة مذکور زمانی می توانست وسعت یافتن هر روزۀ آسمان معنی بدهد که با فعل مضارع استمراری بیان می شد:

فعل مضارع استمراری:

وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِایدٍ وَإِنَّا لَنوسِع

و آسمان را با دست خود بنا کردیم و به درستی که ما آن را وسعت می دهیم.

صفت فاعلی:

وَالسَّمَاءَ بنَینَاهَا بِایدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُون

و آسمان را با دست خود بنا کردیم و به درستی که ما وسعت دهنده ایم.

اشتباه دکان داران دین اینجاست که صفت را با فعل مضارع استمراری اشتباه گرفته اند. زیرا این جمله هرگز به این مفهوم نیست که آسمانی را که ما خلق کرده ایم هر روز بزرگ تر و وسیع تر می سازیم، مفهوم واقعی آیه این است که آسمان را خود ما آفریده ایم و خود ما آن را وسعت بخشیده ایم و این وسعتی را که شما در آسمان می بینید ما به آسمان داده ایم. آیة بعدی نیز همین مطلب را تأیید می کند:

وَاألرضَ فَرَشنَاهَا فَنِعمَ المَاهِدُونَ

و زمین را گسترده ساختیم و ما بهترین گسترانده ایم.( ذاریات، 48)

ماهد و موسع تقریباً هر دو به یک معنا می باشند ماهد یعنی گسترنده و موسع یعنی وسعت دهنده. قرآن بعد از اشاره به آسمان در مورد زمین نیز می گوید «ما بهترین گسترانده ایم». آیا زمین هر روز بزرگ تر می شود؟ قطعاً که خیر. این گسترش به زمانی مربوط می شود که زمین خلق شد یعنی 5 میلیارد سال پیش نه اکنون. ماجرای آسمان نیز عین همین مطلب است. یعنی بخشیدن وسعت به آسمان توسط خدا، به زمان خلقت آسمان در 13 میلیارد سال پیش بر می گردد نه اکنون و یا زمان های دیگر.

برگرفته از کتاب افسانۀ معجزات قرآن

نوشتۀ بهزاد پوربیات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO