خانوادۀ مسیحیزندگی روزمره مسیحی

فصل بیست و پنجم اصول عیسی در روابط: فوری به رحمت عمل کن

رای بدهید

فصل بیست و پنجم اصول عیسی در روابط: فوری به رحمت عمل کن

در فصل‌های گذشته دیدیم که ریا، تمرکز بر ذرّه‌ای در ‏چشم دیگری است، در حالی که تخته را در ‏چشم خود نادیده می‌گیری، و صداقت یعنی ‏دور کردن تخته از چشم خودت. امروز ما به ‏این حقیقت می‌پردازیم که رحمت یعنی زدودن ‏ذرّه از چشم برادر یا خواهرت. ‏وقتی تخته را از چشم خود خارج ‏کردی، سپس عیسی به تو می‌گوید که رحم داشته باشی تا لکّه را از چشم شخص ‏دیگری برداری.‏

عیسی به تو نگفته که چنین وانمود کنی که ‏لکّه‌ای در چشم دوستت نیست یا فقط ‏نگران تختۀ درون چشم خود باشی. او از تو می‌خواهد که تخته را از چشم خود بیرون ‏بیاوری تا بتوانی به اندازۀ ‏کافی به وضوح ببینی و به دوست خود کمک ‏کنی تا لکّه را از چشمش بیرون بیاورد. ‏چطور می خواهی به دوست خود کمک کنی ‏اگر جرأت این را به خود نمی‌دهی که به او بگویی: “من متوجه شدم ‏که یک لکّه در چشمت وجود دارد. اجازه می دهی کمکت کنم؟”‏

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که معتقد است نقطۀ مقابل قضاوت یا داوری، همانا ‏مدارا است. و مدارا به غلط چنین تعریف شده که هر انتخابی که طرف مقابل می کند بدون اظهار نظر یا توضیح خاصی بپذیریم. اما عیسی ‏به ما گفت که مدارا جایگزین خوبی برای داوری ‏نیست بلکه رحمت. جایگزین مناسب برای داوری کردن، نادیده گرفتن خطاهای دیگران نیست بلکه نشان دادن اینکه  عیسی همۀ گناهان ما را می‌بخشد.‏

قضاوت نکردن از نظر کتاب مقدس به این ‏معنا نیست که وانمود کنیم گناه شخص ‏مقابل را نمی بینیم. انجام این کار به ‏معنای به سر بردن زندگی در انکار است. واقعیت این است که همۀ ما ‏گناهان یکدیگر را می‌بینیم و حتی بسیاری ‏از آنها خیلی هم آشکار هستند. سؤالی که مطرح است این ‏است که: “با آن چطور برخورد می‌کنیم؟” ‏قضاوت نکردن به این معنی است که می‌‏دانیم همۀ ما با وسوسه‌های یکسانی ‏روبرو هستیم. یعنی ‏کسی را خارج از دایرۀ فیض خدا، فراتر ‏از مرزهای بخشش و بیرون از محدودۀ ‏عشق و محبت خود نمی بینیم.‏

عیسی در حال تدریس یک دورۀ سطح عالی در ‏روابط است. مسلماً چنین کاری آسان نیست. من مطمئناً ‏با یادگیری نحوۀ نشان دادن رحمت بدون داوری مشکل دارم. قضاوت کردن و غیبت ‏کردن در مورد مشکل کسی به جای ارائۀ ‏مراقبت و توجه کافی به او کار آسانتری است. آنقدر راحت است که می ‏توان به یک “رحمت” دروغین رضایت داد ‏که مراقبت و توجه هم می‌کند اما شجاعت گفتن ‏حقیقت را ندارد.‏

در حالی که سخنان عیسی را می‌‏خوانم، تکان‌دهنده‌ترین و بحث‌‏برانگیزترین چیزی که او به  ما  در مورد رحمت ‏ما نسبت به دیگران می آموزد این ‏است که: رحمت امری اختیاری نیست، مخصوصاً اگر ‏بخواهی خودت هم رحمت خدا را تجربه ‏کنی و از آن لذت ببری.‏

شاید شخص زیرکی از دیدگاه الهیاتی بگوید: “صبر کن ببینم آیا خدا نمی‌گوید که رحمت ‏او بر اساس فیضش هدیه‌ای رایگان ‏است، نه بخاطر کارهایی که می‌توانم ‏انجام دهم؟ پس چطور می توانی بگویی که ‏باید به دیگران رحم کنم تا از فیض او ‏برخوردار شوم؟” البته حق با آنهاست ‏نجات ما بسته به کاری نیست که انجام می‌دهیم. ‏قطعاً این هدیۀ رایگان خداست. این حقیقتی است ‏که من با تمام وجود به آن اعتقاد دارم. با ‏این حال، این باور گاهی اوقات ما را ‏در مورد نحوۀ دریافت و ارائۀ بخشش توسط ما به ‏جای عجیب و غریبی هدایت می کند. ما چنین باور داریم ‏که خدا رحمت خود را به ما نشان ‏داده است و این هدیه را از طریق ‏ایمان پذیرفته ایم. رحمت و بخشش او با ‏عشق بی نهایت او تضمین شده است. اما وقتی ‏صحبت از ابراز رحمت ما نسبت به دیگران ‏می‌شود، به نظر می‌رسد فکر می‌کنیم که ‏به خاطر ضعف‌های بسیارِ انسانی خود نمی‌توانیم رحمت نشان دهیم. گاهی می بخشیم؛ گاهی اوقات می‌‏گوییم که نمی‌توانیم. ما رحم کردن به بعضی‌ها را انتخاب می‌کنیم، اما در ضمن ‏تصمیم می‌گیریم که دیگران به دلیل عمق ‏صدمه‌ای که به ما وارد کرده‌اند، مستحق رحمت ‏ما نیستند. عیسی انگشت خود را بر این ‏نوع طرزفکر گذاشت و آن را آشکارا اشتباه ‏خواند.‏

در پایان دعای معروف ربّانی، عیسی پس از اینکه به شاگردانش آموخت که چنین دعا کنند: «قرضهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرضداران خود را می‌بخشیم» (متی 6: ‏‏12 ترجمۀ هزارۀ نو)، چنین فرمود: «زیرا اگر خطاهای مردم را ببخشید، پدر آسمانیِ شما نیز شما را خواهد بخشید. اما اگر خطاهای مردم را نبخشید، پدر شما نیز خطاهای شما را نخواهد بخشید» (متی 6: 14-15 ترجمۀ هزارۀ نو).

بعداً در انجیل متی، عیسی داستانی را ‏در مورد مردی تعریف کرد که بدهی ‏هنگفت او بخشیده شد، اما از بخشش ‏بدهی کوچکی که کسی به او داشت خودداری ‏کرد:

«اما هنگامی که خادم بیرون می‌رفت، یکی از همکاران خود را دید که صد دینار به او بدهکار بود. پس او را گرفت و گلویش را فشرد و گفت: «قرضت را ادا کن!» همکارش پیش پای او به زانو درافتاد و التماس‌کنان گفت: «مرا مهلت ده تا همۀ قرض خود را بپردازم.» اما او نپذیرفت، بلکه رفت و او را به زندان انداخت تا قرض خود را بپردازد. هنگامی که سایر خادمان این واقعه را دیدند، بسیار آزرده شدند و نزد ارباب خود رفتند و تمام ماجرا را بازگفتند. پس ارباب آن خادم را نزد خود فراخواند و گفت: «ای خادم شریر، مگر من محض خواهش تو تمام قرضت را نبخشیدم؟ آیا نمی‌بایست تو نیز بر همکار خود رحم می‌کردی، همان‌گونه که من بر تو رحم کردم؟» پس ارباب خشمگین شده، او را به زندان افکند تا شکنجه شود و همۀ قرض خود را ادا کند. به همین گونه پدر آسمانی من نیز با هر یک از شما رفتار خواهد کرد، اگر شما نیز برادر خود را از دل نبخشید» ( متی 18: 28 – 35 ترجمۀ هزارۀ نو).‏

اگر بخشش ما از جانب خدا بر اساس هیچ ‏کاری از طرف ما نیست که می‌توانیم انجام دهیم، پس چطور عیسی می‌تواند چنین چیزهایی ‏بگوید؟ چون او قلب انسان را می‌‏شناسد. عیسی این را به خوبی می‌داند که کسانی که در خود توان بخشش را نمی‌یابند، ‏معنای بخشیده شدن را حقیقتاً درک ‏نکرده‌اند. شخص بدهکار در داستان عیسی ‏بخشیده شدنش را شنید، اما اعمال او ‏نسبت به همکارش نشان داد که این سخنان ‏هرگز در دل او جای نگرفت.‏

اگر در جایی از زندگی‌ات با ناتوانی ‏در بخشش دست و پنجه نرم می‌کنی، ممکن ‏است با خود اینطور فکر کنی که: “تو الآن با من با مهربانی رفتار نمی‌کنی چون آنچه را که من ‏تجربه کرده‌ام، تجربه نکرده‌ای. نشان ‏دادن رحمت و بخشش به آن شخص کار خیلی سختی ‏است.” هر چه عمیق‌تر صدمه دیده باشی، ‏ذهن تو بیشتر در برابر فکر بخشش ‏مقاومت می‌کند. عیسی بدون هر گونه فشار و زوری در این مبارزۀ تو به یاری تو می‌آید. کلماتی که با تو در میان گذاشتم از من نیست. آنها سخنان ‏عیسی هستند. چرا عیسی در مورد این ‏موضوع به ظاهر خشن و بی‌احساس به نظر می‌آید؟ ‏به خصوص وقتی که این موضوع به چنین ‏جای عمیقی از آسیب در زندگی تو ‏برخورد کرده؟ بله، او آسیب تو را ‏درک می‌کند. او می‌داند که بخشش چقدر سخت ‏است. او بر صلیب مُرد تا بهای گناهان ‏ما را بپردازد. بله او خوب می‌داند که ‏بخشش کار آسانی نیست! عیسی این را هم می‌داند ‏که نبخشیدن صریح نشانه‌ای است ‏مطمئن از آنچه در قلب شخص می‌‌گذرد. او کاملاً آگاه است که ما می‌‏توانیم اجازه دهیم ابتدا تلخی همۀ ‏روابط ما را لکه‌دار کند و بالآخره نابود ‏کند. او می‌داند که چگونه شیطان دوست ‏دارد از امتناع ما از بخشیدن کسی ‏استفاده کند تا از بخشش دگرگون‌کنندۀ ما توسط خدا جلوگیری کند.‏

بگذارید واضح‌تر بگویم. من در ‏مورد طی دورانی صحبت نمی کنم که احساسات و ایمان ما به ما اجازه دهند بخشش را انتخاب کنیم؛ یعنی سال به سال با نداشتن هر گونه رحمت در ذهن خود نسبت به کسی ادامه دهی و در مورد اعتماد هم صحبت ‏نمی کنم، بلکه در مورد بخشش. اگر کسی از شرکت تو پول دزدیده، طول زمان نیاز هست که اعتماد تو در مورد امور مالی دوباره برقرار شود و شاید هم هرگز برقرار نشود. در حالی که بخششِ پر از رحمت باید فوری ارائه شود. ‏رحمت پاسخ مناسب کسانی است که خودشان نیز مورد ‏رحمت خدا قرار گرفته‌اند.‏

چگونه به کسی رحم کنم؟

از میان این سه انتخاب یعنی: ردّ هر گونه ریا، انتخاب ‏صداقت، و رحم  کردن، رحمت ‏واقعی بیشترین شجاعت را می‌طلبد. چرا؟ چون رحمت اغلب رد می‌شود. مردم دائماً ‏رحمت خدا را رد می‌کنند در حالی که رحمت او ‏کامل است. بنابراین کاملاً طبیعی است که در مقایسه با رحمت خدا آنها ‏ابراز ناقص رحمت ما را هم رد خواهند ‏کرد.‏

ما باید  همیشه حاضر به رحیم بودن باشیم، اما این کار ما همیشه ‏پذیرفته نمی‌شود. اگر فکر می‌کنی ‏مردم همیشه به اعمال پر از رحمت تو عکس‌العمل ‏خوبی نشان می دهند، کاملاً در خطا هستی. وقتی از کسی که با مهربانی با من رفتار می‌کند عصبانی هستم، این مسئله می ‏تواند مرا بیشتر عصبانی کند. من ‏سرسختانه می‌خواهم عصبانی بمانم و ‏خوشم نمی‌آید که کسی انگشتش را روی ‏اعصاب حساس و مغرورم بگذارد. وقتی به ‏کسی می گویی: “می‌تونم کمکت کنم تا آن لکه را از چشمت بیرون بیاوری؟” انواع واکنش‌ها را می‌بینی: “چه نقطه‌ای؟” “فکر میکنی ‏کی هستی؟” “دماغتو از کار من بیرون بیار.” ‏‏”انگشتت را از چشم من دور کن!” وقتی ‏پیشنهاد رحمت تو رد می‌شود چه می‌کنی؟ باید ‏همان کاری را بکنی که عیسی انجام داد یعنی به رحمت خود ادامه دهی. ‏او بخشش پر از محبت خود را حتی در ‏حالی که مورد تمسخر، طرد شدگی و میخکوب ‏شدن بر صلیب بود، ارائه داد.‏

هنگامی که رحم می‌کنی، به یاد ‏داشته باش که ما اغلب در اول کار، رحمت ‏را به عنوان یک تهدید به جای ابراز ‏عشق می‌بینیم. ما همیشه با خدا اینطور ‏رفتار می کنیم. به‌جای این‌که احساس ‏کنیم تحت تأثیر عشق و بخشش عیسی قرار ‏می‌گیریم، از اینکه چطور خدا می‌تواند ‏وارد عمل شود و «زندگی من را به هم ‏بزند» احساس خطر می‌کنیم. وقتی به خاطر ‏ابراز محبتانۀ رحمت طرد می‌شوی، به یاد ‏داشته باش که همکار خوب عیسی هستی!‏

رحمت شجاعانه را می توان هر روز به ‏روش های عملی نشان داد. پولس بینش ‏شگفت انگیزی در مورد نحوۀ ابراز رحمت به ما ‏می دهد:

«همچون قوم برگزیدۀ خدا که مقدّس و بسیار محبوب است، خویشتن را به شفقت، مهربانی، فروتنی، ملایمت و صبر ملبس سازید. نسبت به یکدیگر بردبار باشید و چنانچه کسی نسبت به دیگری کدورتی دارد، او را ببخشاید. چنانکه خداوند شما را بخشود، شما نیز یکدیگر را ببخشایید» (کولسیان 3: 12-13 ترجمۀ هزارۀ نو)‏.

همه چیز در آیه‌های ذکر شده اشاره بر این دارند که ‏چگونه می‌توانیم به اطرافیان خود رحم ‏کنیم. امروز به دنبال جاهایی باش ‏که بتوانی انتخاب‌هایی را که در این ‏آیه‌ها می‌بینی انجام دهی:‏

  • مهربان باش. کلمات و اعمال محبت‌آمیز ‏بیانگر سادۀ رحمت هستند که بیشتر از ‏آنچه که تصور می‌کنی تغییر ایجاد می ‏کنند. چه برای یکی از اعضای خانواده و ‏چه برای صندوقدار فروشگاه مواد غذایی، ‏یک حرف محبت آمیز این قدرت را دارد ‏که روز کسی را دوباره مرتب کند.‏
  • ‎فروتن باش. وقتی تصمیم می‌گیری ‏با فروتنی در مورد خود صحبت کنی یا ‏با تواضع نسبت به دیگران رفتار کنی، ‏تا حدودی رحمتی را که ‏عیسی به ما نشان داد، ابراز می‌کنی وقتی خود را ‏فروتن ساخت تا به این زمین برای خدمت ‏به ما بیاید. تواضع یک ریسک است اما تا ‏زمانی که کسی تصمیم نگیرد در خانواده ‏یا مدرسه یا اداره با فروتنی ‏رفتار کند، روابط با غرور مسدود می شود.‏
  • ملایم باش. مخصوصاً با حرفهایی که می‌زنی. ‏ملایم بودن لزوماً به معنای ساکت بودن نیست بلکه به معنای خودخواه نبودن است یعنی آنچه اشتباه کرده‌ای، اعتراف کنی. به جای مقصر شمردن کسی، شروع به پذیرش ‏مسئولیت خود می‌کنی. قدرت شگفت انگیزی در ‏این انتخاب که از لحن ملایم و کلمات ملایم استفاده کنی وجود دارد: «جواب نرم خشم را برمی‌گرداند، اما سخن تند غضب را برمی‌انگیزد!» (امثال 15: 1 ترجمۀ هزارۀ نو)‏.
  • صبور باش‎.‎‏ وقتی با کسی صبور هستی، ‏با مهربانی متوجه این نکته می‌شوی که خودت هم به صبر ‏دیگران نیاز داری.‏
  • نسبت به یکدیگر بردبار باشید.‎‏ شاید با خود می‌گویی: ‏‏”اوه نه، این یکی دیگه نه.” “به من نگو که من ‏واقعاً باید تلاش کنم با مردم کنار ‏بیایم!” شاید با هر کسی که امروز ملاقات ‏می‌کنی موافق نباشی، اما می‌‏توانی سعی کنی با هرکسی که ملاقات می‌‏کنی کنار بیایی. پولس در جای دیگر چنین ‏می نویسد: «اگر امکان دارد، تا آنجا که به شما مربوط می‌شود، با همه در صلح و صفا زندگی کنید» (رومیان 12: 18 ترجمۀ هزارۀ نو)‏.
  • ببخش‎.‎‏ کولسیان 3: 12 – 13 با ‏بزرگترین ابراز رحمتی که یک نفر می ‏تواند به دیگری نشان دهد، یعنی بخشش ‏خاتمه می یابد. اگر برای ‏بخشیدن کسی در کشمکش هستی، از خدا بخواه تا به تو قدرت دهد که کاری را انجام دهی که به ‏تنهایی قادر به انجام آن نیستی. پولس ‏به قدرتی اشاره می کند که می تواند ‏تو را برای بخشش مجهز کند: “چنانکه خداوند شما را بخشود، شما نیز یکدیگر را ببخشایید”. توان بخشیدن کسی دیگر را فقط در ‏این حقیقت می توان یافت که خدا تو را ‏بخشیده است.‏

نبی عهد عتیق یعنی میکاه، این کلمات آشنا را ‏به زبان آورد: «خداوند از تو چه می‌طلبد، جز آنکه انصاف را به جای آری و محبت را دوست بداری و با فروتنی در حضور خدایت سلوک کنی؟» (میکاه 6: 8 ترجمۀ هزارۀ نو). گری ‏توماس در مورد عشق به رحمت داشتن چنین می نویسد: ‏‏«همۀ ما در مورد ایماندارانی شنیده‌‏ایم که گناه دیگران را  سرزنش می کنند اما بعدها متوجه شده‌ایم که خودِ آنها دقیقاً در ‏همین مبارزه درگیر شده اند. هنگامی که ‏دست از دوست داشتن رحمت برمی‌داریم، اغلب ‏گناه خود را در دیگران می بینیم و با آن برخورد می کنیم. ‏در مقابل، رحمت ما را دعوت می‌کند تا ‏به گناه خود اعتراف کنیم، بخشش خدا ‏را دریافت کنیم و سپس دست از قضاوت دیگران برداریم.»‏

جملۀ معروف ویلیام شکسپیر تصویری از ‏زیبایی و برکت رحمت را نشان می دهد:‏

کیفیت رحمت صدمه نمی‌بیند،

مانند باران ملایمی از آسمان قطره قطره بر زمین می بارد

برکت مضاعفی هست:‏

آنکه آن را می دهد و آن که می گیرد برکت می‌یابد.‏

اما حرف آخر را عیسی می زند: «خوشا به حال  رحیمان، زیرا بر آنان رحم خواهد شد» (متی 5: 7 ترجمۀ هزارۀ نو).

نکتۀ قابل تأمل: جایگزین خوب برای داوری و قضاوت، مدارا نیست بلکه رحمت.

آیۀ به یادماندنی: «همچون قوم برگزیدۀ خدا که مقدّس و بسیار محبوب است، خویشتن را به شفقت، مهربانی، فروتنی، ملایمت و صبر ملبس سازید. نسبت به یکدیگر بردبار باشید و چنانچه کسی نسبت به دیگری کدورتی دارد، او را ببخشاید. چنانکه خداوند شما را بخشود، شما نیز یکدیگر با ببخشایید» (کولسیان 3: 12-13 ترجمۀ هزارۀ نو)‏.

از خود بپرس: امروز به چه کسی باید رحمت خود را نشان دهم؟

درس آینده: درک رحمت خدا

نوشتۀ تام هولادِی

ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO