کشیشان، شبانان و خادمینکلیسا

برای معجزه هرگز دیر نیست!

5/5 - (1 امتیاز)

برای معجزه هرگز دیر نیست!

هر کشیش یا شبان احتیاج مبرم به امید دارد. بدون امید نمی شود زندگی کرد و بدون آن نمی توانی جماعت خود را رهبری کنی. و در نتیجه نمی توانی در بارۀ امید موعظه هم بکنی. مهم است که خودت امید را شخصاً در آغوش بکشی. در طول اپیدمی کووید 19 در سال های گذشته، ممکن است در ارتباطات خود در کلیسا به کمک بسیاری شتافته ای که به امیدی نو احتیاج داشتند. شاید پس از کمک به دیگران برای یافتن امید در یکی از سخت ترین فصل هایی که هر یک از ما تجربه کردیم، خودت هم محتاج تجربۀ این امید شده ای.

راستی در این بحبوحۀ درد و رنج و سختی ها، کجا می توانیم امیدی بیابیم؟ مطمئناً آن را از رستاخیز مسیح یعنی همان رویداد اصلی در کل تاریخ می توانی دریافت کنی.

بیشتر مردم شناختی از امید ندارند. آن ها این گونه فکر می کنند که امید یک آرزو یا نگاهی خوش بینانه به آینده است. اما امید آن چیزی که فکر می کنی یا انجام می دهی نیست. امید یعنی خدا قدرت تحقق بخشیدن همه چیز را دارد و در ضمن بر واقعیت های زندگی بنا شده. امید، با وجود اتفاقات بد و بدترین نگرانی ها می گوید: «خدا می تواند مرا از این ها عبور دهد چون او کنترل همه چیز را در دست هایش دارد.»

این همان چیزی است که رخداد رستاخیز مسیح به ما می آموزد:

برای معجزه هرگز دیر نیست.

پطرس که رستاخیزعیسی را از نزدیک تجربه کرده بود، چند سال بعد چنین نوشت: «عیسی به این خاطر آمد تا شما را به داشتن ایمان به خدایی که او را از مردگان برخیزانید و او را جلال داد رهبری کند. به همین خاطر ایمان و امید خود را بر او قرار داده اید.» (اول پطرس 1: 21 ترجمۀ فارسی کتاب مقدس انگلیسی CEV).

امید، به خاطر زنده بودن عیسی در دسترس ما قرار گرفته.

مشکل بیشتر مردم این است که امید خود را بر چیزهای نادرستی مثل موفقیت، حقوق، موقعیت، امتیازات، یا قدرت قرار داده اند، یعنی همۀ چیزهایی که ناپایدار هستند. حتی کشیشان یا شبانان هم گاهی اوقات نمی دانند امید خود را باید بر چه اساسی بنا کنند!

به جای تمام این ها، باید امید خود را بر چیزی تغییرناپذیر قرار دهیم یعنی محبت خدا نسبت به ما. مریم مجدلیه این حقیقت را به ما یادآور می شود. او در تمام زندگی اش فقط می خواست مورد محبت دیگران واقع شود اما در عوض مورد آزار و اذیت و سوءاستفاده قرار گرفته بود. تا این که یک روز با عیسی ملاقات کرد.

این اولین باری بود که شخصی با او با متانت و محترمانه برخورد کرد. کسی که پیش از به کار بردن او، برای خودِ او اهمیت قائل بود. عیسی او را همان طور که انتظار داشت محبت شود، بدون هر قید و شرطی محبت نمود.

عیسی نه فقط او را محبت نمود بلکه آزادش ساخت و او را از عادت ها، آسیب ها و وابستگی های آزاردهنده که زندگی او را به هم ریخته بود، نجات داد.

اما وقتی عیسی مصلوب شد، همۀ این ها تمام شد. حداقل برای مریم چنین بود. بدتر از همه این که وقتی او صبح روز عـید پاک سراغ مقبره رفت با حیرت دید که بدن عیسی آن جا نیست.

مریم گریست. تنها کسی که او را  تا آن لحظه بی قید و شرط محبت کرده بود، مرده بود. او به خاطر یک فقدان، ماتم زده شد و احساس کرد وضعیتش کاملاً ناامید کننده است. مریم هم مثل بسیاری از ما، وقتی رؤیاهایمان از میان می رود، روابطمان شکسته می شود و یا دردهایمان به نظر خاموش نمی شوند، گریه کرد.

شاید تو نیز در حالی که برای عید رستاخیز مسیح آخرین تدارکات را می بینی، احساس ناامیدی می کنی. شاید این دغدغه را داری که تعداد شرکت کنندگان جلسۀ تو در روز رستاخیز چقدر خواهد بود و شاید احساس می کنی برای این جلسه آمادگی کافی نداری. و شاید در طول سال گذشته پشت سر هم با تصمیمات مشکلی بمباران شده ای و احساس می کنی کم آورده ای و یا برای خدمت تو در پایان این هفته، امیدی نیست.

شاید با یک بحران شخصی مانند رابطۀ سست و ناپایدار زناشویی درگیر هستی یا شاید فرزندی داری که راه خطا پیشه کرده.

اما آن چه از مریم یاد می گیریم این است:

برای معجزه هرگز دیر نیست.

وقتی مریم در آن اولین عید رستاخیز با عیسای زنده روبرو شد، عیسی او را به نام صدا کرد و سپس دو سؤال از او پرسید. من هم همین دو سؤال را می خواهم در این عید پاک از شما بپرسم:

  • چه چیزی مرا مأیوس می کند؟ شاید رابطه ای در زندگی تو است. شاید یک رؤیای خدمتی است که احساس می کنی در حال حاضر امکان تحقق آن به هیچ وجه به نظر نمی رسد.
  • دنبال چه چیزی هستم تا این درد را برطرف کنم؟ اگر به این سؤال به غیر از خدا پاسخ دیگری بدهی، ناامیدی دوباره سراغت می آید.

کشیش عزیز همان کاری که عیسی با مریم کرد اکنون با تو می کند. یعنی به چشمان تو نگاه می کند و تو را به اسم صدا می زند.

عیسی می گوید: «تو را می شناسم، اسمت را می دانم. و وضعیت تو برای من اهمیت دارد. هرگز برای معجزه دیر نیست. هرگز یأس به خود راه نده، من شفا دهندۀ تو هستم.»

در حالی که دل خود را برای خدمت در این عید پاک، آماده می کنی، این سخنان نه فقط برای آنانی است که خدمتشان می کنی بلکه برای تو نیز هست. داستان رستاخیز مسیح، داستان توست.

در هر وضعی که باشی، این را بدان که این وضع تو به هیچ وجه ناامید کننده نیست. عیسی شرایط زندگی مریم را از این رو به آن رو کرد. او می تواند همین کار را با تو بکند.

برای معجزه هرگز دیر نیست.

نوشتۀ کشیش ریک وارِن

ترجمۀ ژاسمن پتروسیان مسیحی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO