دفاعیات ایمانسؤالات رایج

آیا تغییر جنسیت گناه است؟ 

4/5 - (1 امتیاز)

آیا تغییر جنسیت گناه است؟ 

آن چه در این مقاله می خوانید خطابه ای است نصیحت آمیز درجواب ایمیلی که از یک ناشناس دریافت نمودم. در ابتدا لازم به ذکر است که این شخص زنی است با دو کروموزوم (هرچند خود این زن به آن اشاره ای نکرده است اما از حرف هایش می توان این را استنباط نمود):

“کشیش محترم، جناب آقای جان پایپر، سلام. من خود را در مرحله ای از زندگی می بینم که جداٌ در صدد انجام جراحی می باشم و قصد دارم اجزاء زنانۀ بدنم یعنی سینه ها و رَحِم خود را بردارم. چون دیگر نمی خواهم یک زن باشم. عموم مردم زنان را ظروف ضعیفی می پندارند که تنها هدفشان به دنیا آوردن فرزندان است. حتی کلام خدا هم از این ایده حمایت می کند. به عنوان یک زن متجدد، نه آرزوی ازدواج دارم و نه فرزند داشتن. ولی در عوض خیلی دوست دارم که کار موفقی داشته باشم تا هم بتوانم به مردم محروم و تهی دست و هم به حیوانات کمک کنم تا زندگی بهتری داشته باشند. سؤال من این است که آیا با تن دادن به این عمل، مرتکب کناه می شوم؟”

پاسخ:

بله, چنین کاری گناه آلود است. هم چنین احتمال آن می رود که به طور فجیعی باعث تخریب شخصیت تو شود. سعی کن نصایح مرا آویزۀ گوش خود قرار دهی، هر چند که قبول آن ها ممکن است برایت سخت باشد ولی در عین حال امیدوارم شهامت آن را داشته باشی که دربارۀ این امور با جدّیت فکر کنی. شش دلیل دارم که آن ها را به شرح ذیل به قلم می آورم تا تو را از این کار منصرف کنم:

1- هدف زن بودن:

درمورد این که تنها هدف زنان بچه دار شدن است: نه درکتاب مقدس ذکری از آن به عمل آمده و نه موضوعی است که مورد تأئید کلیسا باشد. این هم حقیقت ندارد که این طرز تفکر بیشتر مردم دنیا است. این گونه طرز فکر نشان گر این است که تو درگیر مسایل و مشکلاتی در گذشتۀ خود بوده ای که باید دربارۀ آن ها با یک روان شناس مشورت کنی و کلاٌ باید گفت که طرز فکر اشتباهی داری. تو به خوبی می دانی که نظریۀ تو معقول نیست. آیا می دانی که در انجیل و در عهد جدید به زنانی اشاره شده که در متابعت از مسیح به طرق مختلف او را خدمت می کردند (لوقا 8: 1-3)؟ و آیا این را نیز می دانی که طبق رسالات پولس رسول، زنانی بودند که که به طرق مختلف با او هم خدمت بودند و آیا می دانی که استحکام همبستگی در رابطۀ عاشقانه میان زن و شوهر، بسیار فراتر، غنی تر و عمیق تر از آن است که تنها هدف و پایه و اساس آن تولید مثل باشد. و آیا می دانی که در طول تاریخ مکرراً دعاها و خدمات زنان در راستای بهبودی و تغییر اوضاع و شرایط وخیم، چه تأثیر بسزایی در جوامع مختلف به جای گذاشته اند. آیا انکار می کنی که امروزه صدها و هزاران زن در خدمات و رسالت های گوناگون مشغولند که خود آن ها اذعان می دارند که رضایت آن ها از خدماتشان نقشی در جنیست آن ها ندارد و از خدمات خود به عنوان یک زن رضایت بسیار دارند؟

همان طور که در بالا نوشتم کتاب مقدس و کلیسا با نظر تو مخالف هستند. با دانش به تمام این حقایق، آیا هنوز چنین حکم می کنی که عموم مردم به زنان با این دید می نگرند. نمی دانم چرا در این مورد پافشاری می کنی. این گونه تفکر بیان گر عدم دقت و بی قید و بند بودن توست. در چنین شرایط فکری، گرفتن این گونه تصمیم حیاتی احمقانه است.

2- در حکمت خدا زنان ظروف ظریف تری هستند:

پطرس رسول در اول پطرس 3: 7 به این موضوع اشاره می کند که زنان ظروف ظریف تری هستند. شاید به همین علت ورزش های مخصوص زنان مانند بسکتبال زنان( تیم بسکتبال WNBA)، تیم والیبال زنان کالج، تیم ژیمناستیک زنان، مسابقۀ دو میدانی زنان، تیم فوتبال زنان و همچنین شرکت تیم های کشورهای مختلف دوچرخه سواری زنان در مسابقات کشور فرانسه (تور دو فرانس) و فعالیت های مختلفی وجود دارند که تنها زنان در آن ها شرکت می کنند. خدا مردان را از نظر فیزیکی قوی تر از زنان آفریده که این هم دال بر حکمت بی حدّ خدا است. خدا تصمیمات عالی گرفته و می گیرد. اگر به طریقی که خدا دنیا را آفریده اعتماد نداری، پس چنین عدم اعتمادی، خود بیان گر این مسئله است که کاری که می خواهی انجام دهی خطا است و گناه محسوب می شود. چون حتی فکر این عمل یعنی عدم رضایت از جنسیت خود، حاکی از خشم و آزردگی توست و دلالت بر کمبود ایمان می کند. حدس می زنم به حکمت خدا اعتماد نمی کنی و منکر آن هستی. در چنین شرایطی، گرفتن چنین تصمیم مهمی صحیح نیست. نه فقط برای خودت واضح و روشن نیست که چه می کنی بلکه بی محابا فکر و صحبت می کنی.

حقیقت دیگری هم وجود دارد که باید در نظر بگیری که با عمل جراحی و تغییر جنسیت خود، هنوز هم به عنوان جنس ظریف تر باقی می مانی. با صاف شدن سینه ها، تبدیل به شخص قوی تر نمی شوی. و حتی با قرار دادن تِستُسترون (هرمون نرینگی که از بیضه گرفته می شود) در بدن خود و موهای بیشتر در آوردن و صدای مردانه داشتن، شخص قوی تری نخواهی شد و همچنان زن باقی می مانی و از نود درصد مردان همسن خودت ضعیف تر خواهی بود. این احتمال هم وجود دارد که بعد از عمل، وضع جسمی تو ضعیف تر از قبل از عمل هم بشود و این را هم بدان که تظاهر به چیزی، نشان دهندۀ ضعف شخصیتی است. وقتی طرز زندگی تو برخلاف آن چیزی است که خدا خواسته و آفریده، همین عدم پذیرش، بیان گر ضعف توست.

3- علایق بهتر خدا

در نامه ات نوشتی که به عنوان یک زن مُدرن علاقه ای به ازدواج و بچه دار شدن نداری. در این مورد می خواهم از تو دو سؤال بکنم:

اول این که آیا “آرزو و اشتیاق تو” خدای توست؟ از مطالبت چنین بر می آید! آیا تاکنون از خدایی که زنده و حقیقی است پرسیده ای که: “خدایا خواست تو چیست؟ ارادۀ تو برای زندگی من چیست؟” شاید اصلاٌ طرح چنین سؤالی برایت مسخره به نظر بیاید و دانستن خواست او برایت مهم نباشد. پس اگر فقط خواست خودت برایت اولویت نهایی و غایی است، چنین نتیجه می گیرم که یک دلیل دیگر بر اقدام گناه آلود تو اضافه می شود.

دوم این که از کجا معلوم که با گذشت زمان مثلاً در طول ده سال آینده، علایق تو تغییر نکنند. ای کاش می توانستم اسم تو را بدانم تا تو را به اسم صدا بزنم و از تو خواهش کنم که درست فکر کنی. تو به اندازۀ کافی تجربه داری که آنچه امروز دوست داری ممکن است فردا دوست نداشته باشی. آیا با حرفم موافق هستی؟ آیا این را می دانی که ممکن است با یک لحظه غفلت، دنیایی از فرصت ها و امکانات را که شاید یک عمر به دنبال آن بوده ای، از دست بدهی؟ اگر این طور فکر می کنی که کاملاً از علایق خود در ده سال آینده آگاهی کامل داری، باید بگویم سخت در اشتباهی. لطفاً بیدار شو و واقع بین باش چون نمی توانی از حالا از خواسته های ده سال آیندۀ خود مطلع باشی. پس امروز تصمیمی نگیر که تمام فرصت ها و امکانات آیندۀ خود را بر باد دهی.

4- خدمت به دیگران برای جلال مسیح

آیا این که می خواهی به افراد مستمند و نیازمند کمک کنی امری است خودخواهانه برای ارضای هوس های خودت یا برای جلال مسیح؟ و اگر به خاطر خدا این کار را می کنی باید در مورد آن دعا کنی و از خدا بخواهی تا با همین بدنی که داری خدا را جلال دهی و در این مورد از او مشورت بگیری. اگر می خواهی به فقرا خدمت کنی، زن بودن تو هیچ مانعی در انجام چنین خدمت مبارکی نیست.

5- خدمت به دیگران به عنوان یک زن:

اگر واقعاٌ مردم را دوست داری و برای خدمت به محرومان و آسیب دیدگان باری در قلب خود داری، به تو اطمینان می دهم که خدا هم به همان اندازه مشتاق است که تو این خدمت را به خوبی انجام دهی. خدا علاقۀ زیادی به این کار دارد. پس چرا فکر می کنی که به عنوان شخصی غیرواقعی می توانی بیشتر عاشق خدمت به مردم باشی و موفق تر باشی در حالی که با جنسیت واقعی خود نمی توانی به این کار دست بزنی؟؟؟!!! اگر با خود صادق باشی، این حرف مرا تأیید می کنی که میلیون ها زن با ثبات و توانا و دلسوز، مسیح را جلال می دهند و طلایه داران و پیشگامان چنین خدمات عدالت خواهانه و پر از مهر و شفقت هستند.

چرا فکر می کنی برای رسیدگی به مردم محتاج، به عنوان مردی جعلی بهتر از یک زن واقعی می توانی خدمت کنی و آن چه خدا از آفرینش تو به عنوان یک زن دراختیار تو قرار داده، کافی نیست و نمی توانی موفق شوی. خودت هم به خوبی می دانی که این طرز فکر به هیچ عنوان منطقی نیست. واقعاً خدا را برای غیرت تو در وقف زندگی ات برای خدمت به مردم محتاج شکر می کنم. این آن چیزی است که خدا از تو انتظار دارد. یعنی چیزی که او از تو انتظار دارد کاملاٌ مناسب دعوت و خواندگی توست. ساختار جنسی تو، هورمون ها، سینه ها و رَحِم و عادت ماهانۀ تو به طرزی بی نظیر مناسب خواندگی تو از جانب خدا است. زبانم لال، خدا احمق نیست و اشتباه نمی کند. برای این که به مردم محتاج رسیدگی کنی، نیازی به تغییر جنسیت نیست و تغییر آفرینش خدا، به تو کمکی در این مسیر نمی کند.

6- زن بودن تا آخرین لحظه؟

خدا انسان را نر و ماده آفریده. و جنسیت ما به تمام معنا از پیش تعیین شده. عظمت و شکوه زن در رَحِم و سینۀ او محدود نمی شود بلکه در هرسلولِ بدن و مغز او وجود دارند و علائم جنسیت تو نه تنها در همۀ سلول هایت نهفته است بلکه در همۀ ابعاد روح و جان و هر بخش مغز تو حکّ شده. تو هرگز نمی توانی به طور کامل مسئلۀ جنسیت خود را درک کنی و به عمق فراگیر و نافذ زنانگی خود پی ببری. جنس زنانۀ تو مثل خمیرمایه در خمیر است. مثل رنگ و بوی زندگی است. مثل رایحۀ خوش گُل است و تو آن گُل خوش عطر هستی. مثل ملودی یک آهنگ زیبا هستی. دوست عزیز ای کاش اسم تو را می دانستم و تو را به اسم صدا می زدم تا به تو بگویم که: تو به عنوان یک زن، آفرینشی عجیب، خارق العاده و منحصر به فرد هستی و نمی توانی با ایجاد تغییر در خود، مانع شاهکار عظیم طرح خدا شوی و نمی توانی کاری کنی که از هدف اصلی خدا برای خلقت خودت فرار کنی.

بنابراین نتیجه می گیریم که بله، عمل تو یک گناه است که در صورت ارتکاب به آن، تبدیل به مصیبت بزرگی می شود که بعدها به خاطر آن پشیمان خواهی شد چون چیزی که می خواهی تغیر دهی با آن چیزی که خدا تو را برای آن آفریده مغایرت دارد. پس از تو عاجزانه خواهش می کنم که به این کار تن در ندهی و در عوض به خدا تسلیم شوی. یعنی به ارادۀ نیکو، کامل و پسندیده اش. به حکمت او و به محبت پسرش عیسی مسیح ایمان آور تا او همۀ حقایق را برای تو آشکار سازد و تو را به یک زندگی هدفمند و بی نظیر هدایت نماید. چون خدا از همان آغاز، هدفی شگفت انگیز از آفرینش تو داشته است.

نوشتۀ جان پایپر- 6 مارس 2023

آشنایی با نویسنده: جان پایپر بنیانگذار و معلم وب سایت اشتیاق برای خدا (desiringgod.org) و رئیس دانشگاه الاهیات و کالج بیت لحم هستند و به مدت 33 سال به عنوان کشیش کلیسای باپتیست (تعمیدی) بیت لحم در شهر مینیاپولیس در ایالت مینه سوتا خدمت نموده. ایشان نویسندۀ بیش از 50 کتاب بوده اند که از آن جمله، اشتیاق برای خدا: تأملات یک مسیحی هِدونیست و اخیراً کتاب “تدارک” می باشند.

ترجمۀ بهروز نظری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO