خانوادۀ مسیحیزندگی روزمره مسیحیسؤالات رایجکلیسا

آیا ازدواج غیرمسیحیان از دیدگاه خدا پذیرفته شده است؟

4.9/5 - (127 امتیاز)

آیا ازدواج غیرمسیحیان از دیدگاه خدا پذیرفته شده است؟

این یکی از آن موارد کلاسیکی است که عدم توافق از تعریف و کشمکش از شفاف سازی پیشی می گیرد.پس برای من این فرصتی است تا از تمام مسیحیان خواهش کنم که ما درگیر مجادلات و بحثهایی نشویم که واژگان آن و تعریف ما از آن برایمان روشن نیست.

تعریف پیش از همه چیز

بحث در بارۀ کلماتی که شرح داده نشده اند مانند پارس کردن سگ به سایۀ شخص به جای خودِ شخص است. شاید این پارس سگ، دزد را بترساند و فراری دهد، اما در عین حال ممکن است مأمورین آتش نشانی را نیز که می خواهند خانه ای را از آتش گرفتن نجات دهند از معرکه خارج کند. در ضمن، مطرح کردن مطلبی بدون تعریف روشن آن، مثل بازی تنیس بدون تورِ وسط و خط کشی های اطرافِ زمینِ بازی است. شما می توانید تا روز قیامت به بحث و جدل بپردازید که توپ به داخل زمین برخورد کرد! و طرف مقابل بگوید: خیر. راستی این چه کمکی به شما خواهد کرد. آیا احمقانه نیست؟

خواهش من از شما این است: قبل از هر نوع مخالفت، تأکید شما بر تعریف و شرح کامل مسئله باشد. به عنوان نمونه از خود این سؤال را بکنید که: مقصود این شخص از بیان این جمله که: “خدا موافق این ازدواج نیست”، چیست؟ راستی معنای واقعی آن چیست؟ هدف او از گفتن اینکه خدا به این ازدواج احترام نمی گذارد و آن را قبول ندارد، چیست؟ معنای پذیرش و احترام چیست؟

وقتی شروع به تعریف روشن این مطالب می کنیم، مشکلات به خودی خود محو و نابود می شوند. من این را مکرراً شاهد بوده ام. اغلب، روشن ساختن مفهوم کلمات، خود باعث دریافت پاسخ است. بنابر این همۀ مسیحیان عزیز را تشویق می کنم که بازی تنیس را بدون خط کشی های اطراف زمین، شروع نکنند.

ازدواج هایی که شکست می خورند

بگذارید حدس بزنم در فکر چنین شخصی که در بارۀ اعتبار ازدواج با بی ایمانان سؤالش را مطرح کرده، چه می گذرد. حدس من این است که او به این آیه اشاره دارد: (رومیان 14: 23) که می فرماید: “هر آنچه از ایمان نیست گناه است”. این نقل قولی افراطی است. در واقع چنین افرادی از این آیه چنین برداشت می کنند که اگر بی ایمانان ازدواج می کنند، گناهی را مرتکب می شوند! و با دانش به اینکه خدا همیشه گناه را رد می کند، بنابر این موافق این ازدواج نیست و قدم بعدی، این نتیجه گیری است که: این یک ازدواج صحیح نیست. شاید حق را به خود می دهید. اما در این میان مشکلی وجود دارد.

اگر این زنجیرۀ افکار شما است و یا دلایل دیگری هست که من از آن آگاه نیستم، بگذارید چند دلیل از کتاب مقدس بیاورم که علت اینکه فکر می کنم ازدواج میان یک مرد و زن که با هم پیمان می بندند که تا پایان عمرشان به یکدیگر وفادار باشند، ازدواجی راستین است. آن ها ازدواجی واقعی دارند، هر چند ممکن است این ازدواج ایده آل نباشد در حالی که آن ها ایمان ندارند و آگاهانه در اهداف خدا برای ازدواج ریشه ای ندارند و نافرمان هستند و منکر مسیح هستند و قاصر آمده اند. من معتقدم که می بایست با این دید به ازدواج آن ها بنگریم و نه اینکه ازدواجشان معتبر نیست.

پس من ادعا نمی کنم که آنها ازدواج نکرده اند. لازم به ذکر است که من “ازدواج” میان دو مرد و یا دو زن و یا رابطۀ شخص با حیوان را ازدواج نمی شمارم. این ها ازدواج نیستند. چیزی به اسم ازدواج میان دو شخص هم جنس وجود ندارد. هر اسمی که  مردم دنیا مایل هستند به چنین روابطی بدهند، آزاد هستند اما این ها به هیچ وجه ازدواج حقیقی نیست. اما ازدواج میان یک مرد و زن بی ایمان ازدواجی واقعی است، با این تفاوت که از هدف عالی خدا برای یک ازدواج، کوتاه آمده است.

حال شاید بپرسید چطور به چنین نتیجه ای رسیده ام؟

  1. ازدواج گناه آلود برابر با ازدواج بی اعتبار نیست

اول از همه به آیۀ رومیان 14: 23 بپردازیم که نقل قولی بسیار افراطی است: “هر آنچه از ایمان نیست گناه است”. مقصود این آیه این نیست که هر آنچه گناه آلود است، امری غیرواقعی است و نباید اتفاق بیفتد. برای مثال، در زمینۀ متن رومیان فصل 14، در بارۀ این موضوع صحبت شده که خوردن چیزهای خاص، حتی چیزهای بی ضرر، اگر با ایمان صورت نپذیرد، گناه است.

پس، اگر شخصی بی ایمان، گوشتی را که هدیۀ خوب خدا است، و یا شراب و آب پرتقالی که نعمت خوب الهی است، بدون ایمان بنوشد، این کار عملی گناه آلود است. خدا مایل است که خوراک و نوشابه ای که خورده می شود با شکرگزاری و ایمان انجام شود. هرنوع استفادۀ  دیگر از بخشش های خدا، گناه است. این عمل از طرح الهی برای خوردن و آشامیدن به دور است.

حال، سؤال من از شما این است، آیا بایستی به این نتیجه برسیم که بی ایمانان نبایست خوراک بخورند چون خوردن آنها گناه آلود است؟!!! و یا چنین تصور کنیم که بی ایمانان در حال خوردن، باید ایمان داشته باشند؟ پاسخ این سؤال روشن است: خدا دوست ندارد که بی ایمانان چیزی نخورند بلکه می خواهد به او اعتماد کنند و وقتی خوراک می خورند از او تشکر کنند. در غیر این صورت، آن ها با مشکل بزرگی روبرو می شوند. در مورد ازدواج نیز به همین صورت: وقتی ازدواج ما بدون اعتماد به عیسی و شکرگزاری از او باشد، امری گناه آلود است. اما خواست خدا چیست؟ آیا او می خواهد بی ایمانان ازدواج نکنند؟ یا بالعکس خواهان آن است که بی ایمانان به او ایمان بیاورند و به خاطر هدیۀ ازدواج به او توکل کرده، از او تشکر کنند؟

  1. نهادهای بی ایمان نیز نقشه خدا را انجام می دهند

خداست که نهادهای بشری مانند حکومت ها را مقرر کرده است. او این امر را در رومیان 13: 1-7 و اول پطرس 2: 13-17 به تفصیل شرح می دهد و به ما می آموزد که حکومت ها واقعی هستند. آن ها حکومت های واقعی هستند، و بسیاری از هدف های عالی او را جامۀ عمل می پوشانند، حتی اگر امپراطورها و حکومت ها بی ایمان هستند. بنابرین متوجه هستیم که هر کاری که این امپراطورها و حکام انجام می دهند گناه آلود است چون با ایمان همراه نیست. اما این امر مانع پذیرفتن حکومت ها توسط خدا نمی شود که از جانب او برای تحقق اهدافش مقرر شده اند.

خدا همچنین قانون ازدواج را چنان مقرر کرده که بسیاری از اهدافش مانند پر کردن زمین از ساکنان، مقیاسی برای ثبات در برابر هرج و مرج و سیمایی از عشق و محبتی که از پیمانی که خدا در نظر داشت ازدواج ها آن را جلوه گر سازند بین دو نفر بسته شود.

اکنون بگذارید نکتۀ پایانی را متذکر شوم. هدف نهایی ازدواج مطابق متون پیدایش 2: 24 و افسسیان 5: 32، به تصویر کشیدن پیمان عاشقانه میان عیسی و کلیسایش است. ازدواجی که با اطاعت و وفاداری میان دوی مسیحی صورت گرفته، این امر را به روشنی به نمایش در می آورد. اما نباید فراموش کنیم که در ازدواج وفادار بین دو بی ایمان هم که تا پایان عمر ادامه دارد و به دور از هر گونه خیانت در رابطۀ زناشویی است و به یکدیگر متعهد هستند، همین امر به شکلی مبهم ظاهر می شود. این گونه ازدواج ها با وجود اینکه زن و شوهر، بی ایمان هستند، بخشی از هدف خدا را تحقق می بخشند.

  1. همسرانی که ایمان آورده اند باید به رابطۀ زناشویی خود همچنان پایبند باشند

در اول قرنتیان 7: 12-16 ، پولس رسول به زوج هایی که در زمان بی ایمانی ازدواج کرده اند اشاره دارد که اکنون یکی از این زوجین به مسیح ایمان آورده و از او خواهش می کند که از همسرش جدایی نگزیند و نباید چنین فکر کند که: “حال باید از همسر خود طلاق بگیرم چون او بی ایمان است و این ازدواج بیمارگونه است!” پولس به آن ها نمی گوید که این ازدواج، نیمه ازدواج است و قانونی نیست و نیز نمی گوید که آن ها باید مراسم جدید ازدواج برگزار کنند چون ازدواج آن ها اعتباری نداشته!!! به هیچ وجه. آن ها زن و شوهر بودند و ازدواج آن ها ازدواجی واقعی بوده و هست. البته که ازدواجی کامل نیست اما هنوز هم به عنوان یک ازدواج قانونی معتبر است.

  1. اگر به اشتباه وارد رابطۀ زناشویی شده اید، ازدواج شما هنوز هم ازدواجی معتبر است

وقتی عیسی از طلاق صحبت می کند و ازدواج مجدد پس از طلاق را نوعی زنا می نامد، او همچنان آن وصلت ها را ازدواج می شمارد. به عنوان مثال: در لوقا 16: 18 او چنین می فرماید: “هرکس زن خود را طلاق دهد و با دیگری ازدواج کند مرتکب زنا می شود، و هر آنکه با زنی طلاق گرفته ازدواج کند مرتکب زنا می شود.” راستش را بخواهید این سخنی بسیار سنگین است و عیسی راه فراری برای ما نمی گذارد که با استفاده از کلمۀ ازدواج در بارۀ رابطه ای صحبت می کند که نمی بایست اتفاق بیفتد ولی اتفاق افتاده! و وقتی چنین مسئله ای رخ داده، می بایست به آن تا پای جان پایبند بود. اگر عیسی ازدواجی که یک تصمیم اشتباه بوده، ازدواجی رسمی به حساب می آورد، پس چقدر بیشتر ازدواج میان دو بی ایمان را می توان ازدواجی واقعی شمرد.

در این باره سخن بسیار است اما بگذارید با این تمام کنم: ازدواج از آغاز، ریشه در نقشۀ خدا برای  خلقت دارد و نهادی باارزش  برای تمام مخلوقات بشری اوست (پیدایش 2: 18-25). هر جا که پیمان وفاداری تا پایان عمر میان زن و شوهری بسته می شود، ازدواجی تمام عیار است و وقتی زوجین ایمان می آورند این ازدواج تبدیل به رابطه ای می شود که خدا را محترم می شمارد، عیسی را برمی افرازد و بر اساس راستی بنا شده است.

نتیجتاً ما به زوج های بی ایمان توصیه نمی کنیم که: “ازدواج نکنید” بلکه می گوییم: “به خداوند عیسی مسیح ایمان آور که نجات خواهی یافت.” (اعمال رسولان 16: 31)

نویسنده: جان پایپر- 11 اکتبر 2021

آشنایی با نویسنده: جان پایپر بنیانگذار و معلم وب سایت اشتیاق برای خدا (desiringgod.org) و رئیس دانشگاه الاهیات و کالج بیت لحم هستند و به مدت 33 سال به عنوان کشیش کلیسای باپتیست (تعمیدی) بیت لحم در شهر مینیاپولیس در ایالت مینه سوتا خدمت نموده. ایشان نویسندۀ بیش از 50 کتاب بوده اند که از آن جمله، اشتیاق برای خدا: تأملات یک مسیحی هِدونیست و اخیراً کتاب “تدارک” می باشند.

ترجمۀ: اِلما غریبیان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO