دفاعیات ایمان

مسیحیت چیست؟ 1- خدا کیست؟

رای بدهید

مسیحیت چیست؟

1- خدا کیست؟

دوست عزیزم، من یقین دارم اولین سوال شما این خواهد بود: »مسیحیان دربارۀ خدا چه عقیده ای دارند؟» مهمترین موضوع در هر مذهب عبارت از عقاید و نظریات آن مذهب دربارۀ خدا است. می دانیم که اشخاص بی اطلاع به شما گفته اند که مسیحیان سه خدا را پرستش می کنند. حتی برخی تصور می کنند که ما صلیب و حتی مجسمه ها و تمثالهای انسانی را پرستش کرده و مورد نیایش قرار می دهیم. لازم است شما را مطمئن سازم که این سخنان کاملاً غلط است و مسیحیان واقعی پیوسته به خدای واحد حقیقی ایمان داشته اند و اگر بعضی از آنها خدایان دیگری را پرستش کرده اند مرتکب بزرگترین حکم خدا چی می باشد چه پاسخی داد: »خداوند خدای ما خداوند واحد است و خداوند خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت خود محبت نما که اول از احکام این است». (مرقس 12: 29-33) همۀ انبیای خدا در دوران قدیم اعلام داشته اند که خدا واحد است و علیه بتها و همۀ کسانی که خدایانی غیر از خدای واحد حقیقتی را می پرستیدند، فریاد اعتراض بر می آوردند.

همچنین مسیحیانی به خدایی ایمان دارند که نه آغازی داشت و نه انتهایی خواهد داشت، زیرا خدا ازلی و ابدی است. ما به خدایی ایمان داریم که بر همه چیز آگاهی دارد و مالک تمام قدرتها می باشد و تمام چیزهای دیدنی و نادیدنی را به وسیلۀ کلام خود آفریده است. اگر کسی به خورشید و ماه و میلیونها ستاره بنگرد و سعی نماید حتی جزیی از عظمت و شکوه آفرینش را درک نماید، طبعاً با داود نبی هم صدا خواهد شد: «آسمان جلال خدا را بیان می کند و فلک از عمل دستهایش خبر می دهد». (مزمور 19: 1) حکمت و توانایی خدای ما چقدر عظیم است که نه فقط کهکشانها را در فضای لایتناهی و کوچکترین گلها و حشرات را در زمین آفریده بلکه آنها را حفظ می کند! خدا قادر مطلق است و می تواند هر چه بخواهد انجام دهد. او برای این جهان نقشه ای طرح نموده است و هیچ چیز قادر نیست او را از اجرای مقصودش باز دارد.

ما ایمان داریم که خدا نه تنها عظیم و قادر است بلکه عادل و قدوس نیز می باشد. در زمان گذشته یونانیها و رومیها که خدایان متعددی را قبول داشتند فکر می کردند که خدایان مانند انسانها دروغ می گویند و ودزدی و قتل و زنا می کنند و کارها شگفت آمیز دیگری انجام می دهند. ولی در کتاب مقدس مسیحیان دربارۀ قدوسیت کامل خدا اشارات فراوانی وجود دارد یعنی او از هر گونه ناپاکی کاملاً مبرا است.

یکی از خادمین خدا در رویا، مخلوقات آسمانی را دید که در حضور قدوس خدا، او را ستایش می کنند و می گویند: «قدوس، قدوس، قدوس، خداوند خدای قادر مطلق…» (مکاشفه 4: 8) بنابراین اگر چه جمیع قدرتها در دست توانای خدا است ولی او نمی تواند کاری که بر خلاف ذات اقدسش باشد انجام دهد. مثلاً خدا نمی تواند دروغ بگوید و با عملی غیر عادلانه انجام دهد.

مسلم است که خدا چون انسانها دارای بدنی نیست و به زمان و مکان مشخص محدود نمی باشد بلکه همیشه در همه جا حاضر است. هر چند گاهی از دستها و چشمها و لب خدا سخن می گوییم ولی این اصلاحات جسمانی را برای بیان مقاصد روحانی و معنوی بکار می بریم. زیرا خدا که بسیار متعال و از ما خیلی بالاتر است، ایمان داریم که که در عین حال به ما خیلی نزدیک می باشد. بنابراین می گوییم که او ما را با چشمان خود می بیند و با دستهای خود محافظت می فرماید و ما را با قلب خود محبت می نماید.

گر چه جمیع صفات خدا برای ما اهمیت فروانی دارد، ما مسیحیان مخصوصاً شکرگزاریم که خدایی که او را ستایش و نیایش می کنیم خدا محبت است. این صفت الهی به قدری مهم است که کتاب مقدس تاکید می کند که «خدا محبت است». (1یوحنا 4: 8) یعنی هر چه خدا می اندیشد و عمل می کند از روی محبت می باشد. خدا محبت خود را به بنی نوع بشر به انواع مختلف ظاهر می سازد که از آن جمله است تأمین احتیاجات بشری از قبیل باران و آفتاب و غذا و آب و پوشاک و فراهم ساختن سایر احتیاجاتی که برای زندگی انسان بر روی زمین مورد نیاز است. او همچنین محبت خود را با فرستادن انبیا به ما ظاهر ساخت تا انبیا دربارۀ او با ما سخن گویند. بزرگترین عمل محبت آمیز او فرستادن نجات دهنده بود که بعداً در این مورد توضیح بیشتری خواهم داد. خدا تمام کسانی را که آفریده است دوست می دارد و برای آنها خوبی و سعادت می خواهد. داود توجه و راهنمایی خدا را نسبت به خود در این کلمات بسیار جالب و زیبا بیان می کند: «خداوند شبان من است محتاج به هیچ چیز نخواهم بود. در مرتعهای سبز مرا می خواباند نزد آبهای راحت مرا رهبری می کند. جان مرا بر می گرداند و به خاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم می نماید». (مزمور 23: 1-3)

البته بسیار طبیعی است که خدا آنانی را که او را دوست می دارند و اطاعت می کنند محبت نماید، ولی آیا کسانی را هم که او را اطاعت نمی کنند دوست دارد؟ مسلم است که چون او قدوس است هر نوع خوبی را دوست داشته و از هر نوع شرارت نفرت دارد. هنگامی که مردم اعمال شرارت آمیزی انجام  بدهند که مورد نفرت خدا می باشد، خدا نسبت به این گونه افراد غضبناک می شود  به طوری که داود به خدا می گوید: »از همه بطالت کنندگان نفرت می کنی». (مزمور 5: 5) خدا تنفر خود را به بدی به وسیلۀ تنبیه آنانی که شرارت را پیروی می کنند و مطیع او نیستند ظاهر می سازد. وقتی کتاب مقدس را می خوانیم ملاحظه می کنیم که خدا چگونه افراد و هم چنین ملتهایی را به مخالفت او برخاستند و از توبه (یعنی پشیمانی از اعمال شرارت آمیز خود) امتناع ورزیدند معدوم ساخت.

ولی اکنون اجازه بفرمایید حقیقت پر ارزش و جالبی ر ا برای شما بیان نمایم. خدا در عین حال از شریران متنفر است، از طرفی می خواهد آنان را از جمیع گناهانشان آزادی و نجات بخشد. او آنها را دوست دارد و مانند پدری است که با وجودی که پسرش اوامر او را ناچیز می شمارد باز هم به او عشق می روزد و او را محبت می نماید. این محبت عجیب خدا نسبت به گناهکاران به وسیلۀ یکی از داستانهای عیسی مسیح به طور واضح نشان داده شده است. در این داستان عیسی مسیح فرمود، پسری که پدرش هنوز در قید حیات بود از او خواست که میراثش را به او بسپارد. پسر پس از دریافت میراث خود خانۀ پدر را ترک کرد و تمام ثروت خود را در زندگی شرارت آمیز تلف نمود. ولی هنگامی که بی چیز شد و تمام اموالش را از دست داد و از گرسنگی به مرگ نزدیک شد، تصمیم گرفت نزد پدر خود برگردد و به گناه خود اعتراف نماید. پدرش به محض دیدن او از مسافت دور به سویش دوید و او را در آغوش گرفت و بوسید و جشن بزرگی به مناسبت برگشت او بر پا کرد. از آنجایی که پدرش نسبت به او محبت عمیق داشت او را بخشید و او را که در شرارت غرق شده بود پذیرفت. عیسی مسیح فرمود به همین طریق خدا آنانی را که به او پناه می ورزند محبت می نماید. (لوقا 15: 11-24) دوست گرامی، دانستن این که خدا ما را محبت می نماید و مایل است ما را ببخشد و حاضر است هنگامی که به سویش برگردیم و توبه نماییم ما را بپذیرد، خبر بسیار خوش و دل انگیزی برای ما گناهکاران می باشد.

در کتاب مقدس نامهای بسیاری برای خدا ذکر شده که از آن جمله عبارتند از: قادر مطلق، خداوند، یهوه، ابدی، زنده، متعال، قدوس، عادل، پادشاه، داور، خالق، نجات دهنده و شبان مردم. ولی آن نامی که ما مسیحیان بیش از همه به آن علاقه داریم عبارتست از «پدر آسمانی». هنگامی که عیسی مسیح دربارۀ خدا صحبت می فرمود اغلب او را «پدر من» خطاب می کرد و به شاگردانش فرمود هنگامی که دعا می کنند بگویند: «ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد…» (متی 6: 9) آیا برای انسان افتخاری بزرگتر از این وجود دارد که فرزند روحانی خدا بشود و بداند خدای متعال پدر پر محبت او است؟ این افتخار بزرگ به وسیلۀ خدا به همۀ کسانی که به عیسی مسیح ایمان می آورند بخشیده می شود.

ضمن مطالعۀ مطالب فوق شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد که مقصود مسیحیان از «تثلیث اقدس» چیست. اگر این سوال برای شما پیش آمده است لطفاً صبر نمایید تا بعداً این اعتقاد مهم را برای شما شرح دهم.

نوشتۀ دکتر ویلیام م. میلر

ترجمۀ کمال مشیری با همکاری کشیشِ شهید ط. میکائیلیان

انتشارات حیات ابدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO