فصل شانزدهم: احزاب سیاسی مسیحی و اهداف آنها در جهان
فصل شانزدهم: احزاب سیاسی مسیحی و اهداف آنها در جهان
احزاب مسیحی در سراسر جهان به عنوان گروههای سیاسی با الهام از آموزههای مسیحیت فعالیت میکنند. این احزاب معمولاً اصول اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر اساس ارزشهای مسیحی تعریف میکنند. در ادامه، توضیحاتی جامع در مورد احزاب مسیحی، اهداف و تأثیر آنها در مناطق مختلف ارائه میشود.
۱. تعریف احزاب مسیحی
احزاب مسیحی گروههای سیاسیای هستند که سیاستهای خود را بر اساس اصول مسیحیت، معمولاً با تأکید بر عدالت اجتماعی، اخلاق خانوادگی و ارزشهای معنوی، تدوین میکنند. این احزاب در کشورهای مختلف، از اروپا تا آمریکای لاتین و آفریقا، حضور دارند.
۲. انواع احزاب مسیحی
احزاب مسیحی بسته به زمینه فرهنگی و سیاسی خود، میتوانند گرایشهای مختلفی داشته باشند:
۱.احزاب دموکرات مسیحی (Christian Democratic Parties)
- این احزاب معمولاً رویکردی میانهرو یا محافظهکار دارند.
- ترکیبی از ارزشهای سنتی مسیحی و اصول دموکراسی را دنبال میکنند.
- بر عدالت اجتماعی، خانواده و حقوق بشر تأکید دارند.
- نمونهها:
- اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان (CDU)
- حزب مردم اتریش (ÖVP)
- حزب دموکرات مسیحی هلند (CDA)
۲. احزاب محافظهکار مسیحی (Christian Conservative Parties)
- گرایش شدیدتری به سمت ارزشهای سنتی دارند.
- اغلب با لیبرالیسم اجتماعی مخالفاند.
- از مفاهیمی مانند نقش سنتی خانواده، ممنوعیت سقط جنین، و تأکید بر اخلاق مذهبی حمایت میکنند.
- نمونهها:
- حزب جمهوریخواه ایالات متحده (که شاخههای مذهبی محافظهکار دارد)
- احزاب کوچکتر در اروپا و آمریکای لاتین
۳. احزاب سوسیال مسیحی (Christian Social Parties)
- تأکید بیشتری بر عدالت اقتصادی و حمایت از قشر ضعیف دارند.
- تلاش میکنند اقتصاد بازار را با اصول همبستگی اجتماعی ترکیب کنند.
- نمونهها:
- حزب سوسیال مسیحی بلژیک (CDH)
- اتحادیه سوسیال مسیحی آلمان (CSU)
۴. احزاب مسیحی بنیادگرا
- معمولاً رویکردی تندرو و سنتگرایانه دارند.
- از اجرای دقیق قوانین مذهبی در سیاست حمایت میکنند.
- نفوذ بیشتری در کشورهای آمریکای لاتین و ایالات متحده دارند.
۳. اهداف و اصول کلی احزاب مسیحی
هرچند که احزاب مسیحی بسته به کشور و منطقه، سیاستهای متفاوتی دارند، اما برخی اصول کلی بین آنها مشترک است:
۱. حمایت از ارزشهای خانوادگی
- تأکید بر ازدواج سنتی و نقش خانواده به عنوان پایه جامعه.
- مخالفت با تغییرات گسترده در نهاد خانواده (مثلاً ازدواج همجنسگرایان در برخی کشورها)
۲. عدالت اجتماعی و حمایت از فقرا
- ترویج سیاستهای حمایت از مستضعفان و گروههای کمدرآمد.
- افزایش عدالت در توزیع ثروت با استفاده از سیاستهای اقتصادی مناسب.
۳. دفاع از آزادیهای دینی
- حمایت از آزادی مذهب و حق مردم برای پیروی از آموزههای دینی خود.
- مبارزه با سیاستهایی که محدودیتهایی برای فعالیتهای مذهبی ایجاد میکنند.
۴. آموزش و فرهنگ بر پایه مسیحیت
- حمایت از نظامهای آموزشی که بر ارزشهای مسیحی تأکید دارند.
- ترویج اخلاقیات و ارزشهای سنتی در جامعه.
۵. سیاستهای اقتصادی انسانی
- حمایت از ترکیبی از اقتصاد آزاد و مداخله دولتی برای تأمین عدالت اجتماعی.
- حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط و ایجاد اشتغال برای مردم.
۶. سیاستهای خارجی بر اساس صلح و عدالت
- تأکید بر حقوق بشر و همکاریهای بینالمللی.
- حمایت از راهکارهای دیپلماتیک در حل منازعات بینالمللی.
۴. تأثیر احزاب مسیحی در نقاط مختلف جهان
۱. اروپا
- احزاب دموکرات مسیحی در آلمان، هلند، بلژیک و اتریش نفوذ زیادی دارند.
- این احزاب اغلب در دولتهای ائتلافی شرکت میکنند و سیاستهایی متعادل را دنبال میکنند.
۲. ایالات متحده
- جمهوریخواهان به ویژه جناح محافظهکار این حزب، حمایت قابل توجهی از مسیحیان انجیلی دارند.
- گروههای محافظهکار مسیحی در موضوعاتی مانند سقط جنین، آموزش مذهبی در مدارس و ازدواج سنتی فعال هستند.
۳. آمریکای لاتین
- احزاب مسیحی در برزیل، شیلی و کلمبیا تأثیر زیادی دارند.
- این احزاب معمولاً محافظهکار هستند و از ارزشهای مذهبی در سیاست حمایت میکنند.
۴. آفریقا
- احزاب مسیحی در کشورهای آفریقایی مانند زامبیا و کنیا وجود دارند.
- تأکید زیادی بر مسائل اخلاقی و اجتماعی دارند.
۵. آسیا
- در برخی کشورهای آسیایی، احزاب مسیحی نفوذ کمتری دارند، اما گروههای کوچکتر در فیلیپین و کره جنوبی فعال هستند.
۵. چالشها و انتقادات
با وجود نفوذ زیاد احزاب مسیحی، این گروهها با برخی چالشها و انتقادات مواجه هستند:
۱. تضاد بین دین و سیاست
- برخی مخالفان معتقدند که ادغام دین و سیاست میتواند منجر به تبعیض مذهبی شود.
۲. محدودیت در برخی آزادیهای اجتماعی
- سیاستهای محافظهکارانه این احزاب در زمینه حقوق زنان و اقلیتهای جنسی مورد انتقاد قرار میگیرد.
۳. تأثیر گروههای لابیگری مذهبی
- برخی احزاب مسیحی تحت نفوذ کلیساها و گروههای مذهبی خاص قرار دارند که ممکن است بر سیاستهای عمومی تأثیر بگذارد.
نتیجهگیری
احزاب مسیحی نقش مهمی در سیاست جهان ایفا میکنند و بسته به موقعیت جغرافیایی و فرهنگی، رویکردهای متفاوتی دارند. برخی به عنوان احزاب دموکرات مسیحی با سیاستهای متعادل شناخته میشوند، در حالی که برخی دیگر سیاستهای محافظهکارانهتری دنبال میکنند. تأثیر این احزاب در مسائلی مانند عدالت اجتماعی، خانواده، اقتصاد و سیاستهای خارجی به وضوح قابل مشاهده است.
نقد و انتقاد از احزاب مسیحی به دلایل مختلفی صورت میگیرد که میتوان آنها را از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی و حتی دینی بررسی کرد. در ادامه، به برخی از مهمترین انتقادات وارد شده به این احزاب پرداخته میشود:
- سیاست و دین: جدایی یا ترکیب؟
یکی از مهمترین انتقادات به احزاب مسیحی این است که آنها اغلب سیاست را با دین در هم میآمیزند. منتقدان بر این باورند که چنین ترکیبی میتواند به موارد زیر منجر شود:
- تبعیض دینی: سیاستهایی که مبتنی بر ارزشهای مسیحی هستند، ممکن است حقوق پیروان ادیان دیگر یا بیدینها را نادیده بگیرند.
- کاهش سکولاریسم: برخی کشورها به اصول سکولار پایبند هستند، اما احزاب مسیحی ممکن است با تأکید بر اصول دینی، این اصل را تضعیف کنند.
- مواضع محافظهکارانه اجتماعی
احزاب مسیحی معمولاً دیدگاههای محافظهکارانهای در موضوعات اجتماعی دارند که شامل موارد زیر است:
- مخالفت با حقوق همجنسگرایان: بسیاری از احزاب مسیحی مخالف ازدواج همجنسگرایان و حقوق برابر برای اقلیتهای جنسی هستند.
- محدودیت بر سقط جنین: برخی از این احزاب بهشدت مخالف سقط جنین هستند و برای ممنوعیت یا محدودسازی آن تلاش میکنند.
- نقش سنتی زنان: برخی از احزاب مسیحی همچنان بر نقشهای سنتی زنان و مردان در جامعه تأکید دارند که میتواند مانعی برای پیشرفت حقوق زنان باشد.
- روابط با کلیسا و فساد احتمالی
- برخی از احزاب مسیحی به دلیل ارتباط نزدیک با کلیسا و نهادهای مذهبی، متهم به فساد یا سوءاستفاده از منابع دولتی برای منافع دینی شدهاند.
- همچنین، در برخی موارد، رسواییهای کلیسا (مانند سوءاستفادههای جنسی) باعث کاهش اعتبار این احزاب در میان مردم شده است.
- ملیگرایی و نژادپرستی مذهبی
- برخی احزاب مسیحی به نوعی ملیگرایی دینی گرایش دارند و سیاستهای مهاجرتی سختگیرانهای را بر اساس هویت مسیحی کشور خود پیشنهاد میکنند.
- این موضوع میتواند منجر به تبعیض علیه مسلمانان، یهودیان و دیگر اقلیتهای مذهبی شود.
- نقد از درون جامعه مسیحی
- برخی مسیحیان لیبرال یا مترقی معتقدند که احزاب مسیحی تصویر غلطی از پیامهای مسیحیت ارائه میدهند و بیش از حد بر قدرت سیاسی متمرکز شدهاند.
- پاپ فرانسیس نیز بارها از سیاستمدارانی که از دین برای اهداف سیاسی استفاده میکنند، انتقاد کرده است.
نتیجهگیری
نقد احزاب مسیحی بیشتر بر سر تداخل دین و سیاست، مواضع محافظهکارانه اجتماعی، فساد احتمالی و ملیگرایی مذهبی متمرکز است. البته این انتقادات در مورد همه احزاب مسیحی صدق نمیکند، زیرا برخی احزاب مسیحی رویکردهای مترقی و معتدلتری دارند.Haut du formulaire
نقد احزاب مسیحی در اروپا و آمریکا
احزاب مسیحی در اروپا و آمریکا به دلایل مختلفی مورد انتقاد قرار گرفتهاند. این انتقادات بر اساس تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در این دو منطقه متفاوت است. در ادامه، نقدها را بهطور جداگانه بررسی میکنیم:
۱. نقد احزاب مسیحی در اروپا
الف) جدایی دین و سیاست (سکولاریسم در خطر؟)
در اروپا، بسیاری از کشورها بر اساس اصول سکولاریسم اداره میشوند. منتقدان احزاب مسیحی اروپایی معتقدند که این احزاب:
- ممکن است با تلاش برای وضع قوانین مبتنی بر ارزشهای مسیحی، جدایی دین از سیاست را تضعیف کنند.
- نقش کلیسا را در تصمیمات دولتی افزایش داده و سیاستگذاریها را تحت تأثیر آموزههای مذهبی قرار دهند.
ب) سیاستهای محافظهکارانه اجتماعی
احزاب مسیحی در برخی کشورها، از جمله آلمان، ایتالیا و لهستان، به اتخاذ مواضع محافظهکارانه در موضوعات اجتماعی متهم شدهاند، مانند:
- مخالفت با سقط جنین: در کشورهایی مانند لهستان، احزاب مسیحی قوانین بسیار سختگیرانهای برای ممنوعیت سقط جنین وضع کردهاند که اعتراضات گستردهای را به همراه داشته است.
- محدودیت بر ازدواج همجنسگرایان: بسیاری از احزاب مسیحی در اروپا همچنان با ازدواج همجنسگرایان مخالفت کرده و برای حفظ “ارزشهای سنتی خانواده” تلاش میکنند.
ج) فساد و سوءاستفاده از مذهب
برخی از احزاب مسیحی اروپایی به فساد مالی و سوءاستفاده از منابع دولتی برای ترویج اهداف دینی متهم شدهاند. برای مثال:
- در ایتالیا، کلیسا و احزاب کاتولیک بارها به استفاده ناعادلانه از منابع دولتی متهم شدهاند.
- در آلمان، حزب دموکرات مسیحی (CDU) در برخی پروندههای فساد سیاسی و مالی قرار داشته است.
د) مهاجرت و اسلامهراسی
برخی از احزاب مسیحی اروپایی، بهویژه در کشورهای شرق و مرکز اروپا، به دلیل مخالفت شدید با مهاجرت، به نژادپرستی و اسلامهراسی متهم شدهاند. بهعنوان مثال:
- لهستان و مجارستان: احزاب مسیحی در این کشورها به سیاستهای ضدمهاجرتی شهرت دارند و ورود پناهجویان مسلمان را تهدیدی برای هویت مسیحی اروپا میدانند.
۲. نقد احزاب مسیحی در آمریکا
الف) استفاده ابزاری از دین در سیاست
- در آمریکا، احزاب مسیحی، بهویژه جمهوریخواهان محافظهکار، به استفاده ابزاری از مذهب برای جذب رأی متهم شدهاند.
- رهبران این احزاب گاهی از نمادهای مذهبی برای توجیه سیاستهای خود استفاده میکنند، درحالیکه برخی معتقدند این اقدامات بیشتر با اهداف سیاسی انجام میشود تا دینی.
ب) مواضع تندروی اجتماعی
احزاب مسیحی در آمریکا به دلیل مواضع سختگیرانه در موضوعات اجتماعی مورد انتقاد قرار گرفتهاند:
- محدودیت بر سقط جنین: در ایالتهایی که جمهوریخواهان مسیحی قدرت دارند، قوانین سختگیرانهای علیه سقط جنین وضع شده است، مانند قانون تگزاس که تقریباً سقط جنین را غیرممکن کرده است.
- مخالفت با حقوق همجنسگرایان: برخی احزاب مسیحی همچنان با ازدواج همجنسگرایان و حقوق افراد LGBTQ مخالفت میکنند.
ج) ارتباط با گروههای افراطی و ملیگرایی سفیدپوستان
- برخی از گروههای افراطی مذهبی در آمریکا با احزاب مسیحی همسو شدهاند. بهعنوان مثال، جنبشهای ناسیونالیستی سفیدپوستان اغلب از احزاب مسیحی محافظهکار حمایت میکنند.
- در جریان حمله به کنگره آمریکا (۶ ژانویه ۲۰۲۱)، برخی از شورشیان شعارهای مذهبی سر میدادند که نشاندهنده ارتباط میان مسیحیت افراطی و سیاستهای جناح راست بود.
د) سیاست خارجی بر مبنای مذهب
- احزاب مسیحی در آمریکا، بهویژه جمهوریخواهان، گاهی سیاست خارجی را بر اساس اعتقادات مذهبی خود تنظیم میکنند.
- حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل توسط برخی گروههای مسیحی صهیونیست نمونهای از این سیاستگذاریها است که به دلایل دینی و نه سیاسی انجام میشود.
جمعبندی و نتیجهگیری
شباهتها:
- احزاب مسیحی در اروپا و آمریکا هر دو به دلیل ادغام دین در سیاست، مواضع محافظهکارانه اجتماعی و مخالفت با مهاجرت مورد انتقاد قرار دارند.
- مخالفت با حقوق زنان و جامعه LGBTQ در هر دو منطقه دیده میشود.
تفاوتها:
- در اروپا، سکولاریسم قویتر است و احزاب مسیحی بیشتر در معرض انتقاد به دلیل دخالت کلیسا در سیاست قرار دارند.
- در آمریکا، احزاب مسیحی ارتباط نزدیکی با ملیگرایی، گروههای افراطی و سیاست خارجی مبتنی بر مذهب دارند.
با توجه به این موارد، احزاب مسیحی همچنان موضوعی بحثبرانگیز در سیاست جهانی باقی خواهند ماند.
آیا ایجاد حزب مسیحی با کتاب مقدس سازگار است؟
مسئله تشکیل احزاب مسیحی از منظر کتاب مقدس محل بحث و تفسیر است. برخی معتقدند که ایجاد یک حزب سیاسی با نام و هویت مسیحی با تعالیم کتاب مقدس سازگار است، درحالیکه برخی دیگر آن را نوعی سوءاستفاده از ایمان مسیحی میدانند. برای بررسی این موضوع، باید دیدگاههای مختلف را در نظر بگیریم.
۱. دلایل موافقان ایجاد حزب مسیحی
الف) تأثیرگذاری اخلاقی و ترویج ارزشهای مسیحی
برخی از مسیحیان معتقدند که احزاب مسیحی میتوانند:
- عدالت، شفقت و اصول اخلاقی کتاب مقدس را در سیاست اجرا کنند.
- با فساد، بیعدالتی و سیاستهای غیراخلاقی مقابله کنند.
آیات مرتبط:
- متی فصل 5 آیه 13 و 14– «شما نمک زمین هستید… شما نور جهان هستید.» این آیه به نقش مسیحیان در تأثیرگذاری مثبت بر جامعه اشاره دارد.
- رومیان فصل 13 آیه یک – «هر شخص باید از مقامات حاکم اطاعت کند، زیرا هیچ مقامی جز از جانب خدا نیست.» برخی این آیه را تأییدی بر مشارکت مسیحیان در سیاست میدانند.
ب) دفاع از آزادیهای دینی
- احزاب مسیحی میتوانند از آزادیهای مذهبی در برابر قوانین سکولار یا ضدمذهبی دفاع کنند.
۲. دلایل مخالفان ایجاد حزب مسیحی
الف) مسیحیت فراتر از سیاست است
بسیاری از منتقدان معتقدند که مسیحیت یک ایمان روحانی است و نباید آن را به یک حزب سیاسی تقلیل داد.
آیات مرتبط:
- یوحنا فصل ۱۸ آیه 36«پادشاهی من از این جهان نیست.» این آیه نشان میدهد که مسیح مأموریت خود را در چارچوب سیاستهای زمینی قرار نداده است.
- متی فصل 22 آیه 21– «چیزهای قیصر را به قیصر بدهید و چیزهای خدا را به خدا.» این آیه به نوعی بر تفکیک دین از سیاست اشاره دارد.
ب) خطر سوءاستفاده از دین
- در طول تاریخ، برخی احزاب مسیحی به دلیل سوءاستفاده از مذهب برای کسب قدرت و منافع شخصی مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
- استفاده از مسیحیت برای اهداف سیاسی میتواند به تحریف پیام انجیل منجر شود.
ج) دعوت به محبت و عدم سلطهجویی
- عیسی مسیح پیروان خود را به فروتنی و محبت فراخواند، نه رقابت سیاسی و کسب قدرت.
- برخی استدلال میکنند که سیاست ذاتاً به درگیری و رقابت منجر میشود، درحالیکه مسیحیت دعوت به صلح و آشتی است.
نتیجهگیری
ایجاد حزب مسیحی به نحوه تفسیر کتاب مقدس بستگی دارد. اگر هدف از ایجاد حزب، خدمت به جامعه بر اساس اصول محبت و عدالت باشد، برخی آن را توجیهپذیر میدانند. اما اگر هدف کسب قدرت یا تحمیل ارزشهای دینی بر جامعه باشد، این امر با آموزههای عیسی مسیح در تضاد قرار میگیرد.
در نهایت، تصمیمگیری در این مورد به دیدگاه هر فرد و جامعه مسیحی بستگی دارد.
کتاب مقدس، احزاب مسیحی و دموکراسی
رابطه بین کتاب مقدس، احزاب مسیحی و دموکراسی موضوعی پیچیده و بحثبرانگیز است. برخی معتقدند که کتاب مقدس اصولی را ارائه میدهد که با دموکراسی سازگار است، درحالیکه برخی دیگر بر این باورند که شخص مسیحی نباید در قالب احزاب سیاسی فعالیت کند. در اینجا به بررسی دیدگاههای مختلف در این زمینه میپردازیم.
۱. آیا کتاب مقدس از دموکراسی حمایت میکند؟
الف) حمایت از ارزشهای دموکراتیک
- برخی استدلال میکنند که کتاب مقدس اصولی مانند عدالت، آزادی، برابری و مسئولیتپذیری را تأیید میکند که با دموکراسی سازگار است.
- مفهوم “انتخاب آزاد“ در کتاب مقدس دیده میشود، به این معنا که خداوند به انسانها آزادی انتخاب داده است.
آیات مرتبط:
- میکاه فصل ۶ آیه۸ – «آنچه خداوند از تو میخواهد این است: انصاف را اجرا کن، مهربان باش و با فروتنی با خدایت رفتار کن.» این آیه بر عدالت و مسئولیتپذیری تأکید دارد که از اصول دموکراسی است.
- غلاطیان فصل ۵آیه۱۳ «ای برادران، شما به آزادی خوانده شدهاید…» این آیه میتواند به عنوان تأییدی بر ارزش آزادی در جامعه دموکراتیک تلقی شود.
ب) مشارکت مردم در حکومت
- در برخی موارد، کتاب مقدس نمونههایی از تصمیمگیری جمعی را ارائه میدهد.
- در خروج فصل ۱۸آیه 21 موسی به توصیه یترون، رهبران عادلی را از میان مردم انتخاب کرد، که برخی این را به نوعی مشارکت دموکراتیک تعبیر میکنند.
۲. آیا کتاب مقدس از احزاب مسیحی حمایت میکند؟
الف) حمایت از حکومت بر اساس اصول الهی
- برخی مسیحیان معتقدند که کتاب مقدس از حکومتهایی حمایت میکند که مبتنی بر ارزشهای الهی باشند.
- حزبهای مسیحی میتوانند این ارزشها را در سیاست اجرا کنند.
آیات مرتبط:
- رومیان فصل ۱۳ آیه یک– «همه باید از مقامات حاکم اطاعت کنند، زیرا هیچ مقامی جز از جانب خدا نیست.» برخی این را به عنوان مشروعیت بخشیدن به حکومتهای مسیحی تعبیر میکنند.
ب) مخالفت با احزاب مسیحی و سیاستگرایی دینی
- برخی دیگر استدلال میکنند که احزاب مسیحی میتوانند به ابزاری برای سوءاستفاده سیاسی از دین تبدیل شوند.
- عیسی مسیح هیچگاه برای تأسیس یک حکومت زمینی تلاش نکرد و حتی در برابر پیشنهادهای قدرت دنیوی مقاومت کرد.
آیات مرتبط:
- یوحنا فصل 18 آیه 36«پادشاهی من از این جهان نیست.» این آیه نشان میدهد که مأموریت مسیح سیاسی نبود.
- متی فصل 22 آیه 21 «چیزهای قیصر را به قیصر بدهید و چیزهای خدا را به خدا.» این آیه بر جدایی دین از سیاست تأکید دارد.
۳. احزاب مسیحی و دموکراسی در عمل
در دنیای امروز، احزاب مسیحی در اروپا، آمریکا وسایر نقاط جهان فعال هستند. این احزاب معمولاً:
- در چارچوب دموکراسی فعالیت میکنند.
- برای تصویب قوانینی که با ارزشهای مسیحی سازگار است، تلاش میکنند.
- گاهی به خاطر تلاش برای تحمیل قوانین مذهبی بر جامعه، مورد انتقاد قرار میگیرند.
مثالها:
- حزب دموکرات مسیحی (CDU) در آلمان که سیاستی ترکیبی از اصول مسیحی و دموکراتیک دارد.
- جناح راست مسیحی در آمریکا که در سیاستهای جمهوریخواهان تأثیرگذار است.
۴. نتیجهگیری: آیا مسیحیت، احزاب مسیحی و دموکراسی با هم سازگارند؟
- از نظر ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، کتاب مقدس اصولی را ارائه میدهد که میتواند با دموکراسی همخوانی داشته باشد.
- اما سیاست حزبی و استفاده از مسیحیت برای اهداف سیاسی، میتواند با روح تعالیم مسیح در تضاد باشد.
- ایجاد حزب مسیحی در یک جامعه دموکراتیک ممکن است مشروع باشد، اما نباید از دین برای تحمیل قدرت استفاده کرد.
در نهایت، تصمیمگیری درباره نقش مسیحیت در سیاست به تفسیر شخصی از کتاب مقدس و شرایط اجتماعی و سیاسی بستگی دارد.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |