نوشته ای که به کتاب دوم ایوب معروف است: نگرشی دیگر به آنچه در چنین ایامی در آسمان رُخ می دهد!!!

من نام نوشته زیر را ( دوم ایوب ) می گذارم :

روزی شیطان نزد خدا آمد و خدا به شیطان گفت:  «از کجا می‌آیی؟»  شیطان به خدا پاسخ داد: «از گشت و گذار در زمین و سِیر کردن در آن ». خداوند به شیطان گفت: « آیا  كلیسای مرا در نظر گرفتی كه چگونه هر یكشنبه یکجا جمع می شوند و نام مقدسم را ستایش و پرستش می كنند. آنها امسال و هر سال این کار را انجام می دهند، هر صبح یکشنبه و در سراسر جهان. از طلوع آفتاب در شرق تا غروب خورشید در غرب، نام من جلال می یابد، مانند موجی که سرتاسر زمین را می شوید».

سپس شیطان به خدا پاسخ داده، گفت: «آیا جز این است که تو آن ها را با سلامتی، ثروت و سعادت برکت داده ای؟ که با استفاده از آنها ساختمان های زیبا برای کلیساها ساخته اند و آنها را با فناوری های (تکنولوژی) شگفت انگیز پر کرده اند؟ آیا جز این است که تو آنها  را با هر نوع استعداد برکت داده ای که آن استعداد ها را در این کلیساهای زیبا که ساخته اند جمع می کنند و تو را با موسیقی های زیبایی که احساساتشان را بر می انگیزد پرستش می کنند؟»

«اما اکنون دست خود را دراز کن و تمام آن ها را از ایشان بگیر، آنها را با طاعون ( بلا ) و یا حتی فقط  ترس از طاعون بزن، و آنها ساکت خواهند شد و دیگر تو را نمی پرستند. این موج پرستش که از شرق زمین به سمت غرب، هر صبح یکشنبه جاری است، متوقف خواهد شد و همه ساکت خواهند شد. آنگاه چه کسی تو را خواهد پرستید؟ چه کسی  نام تو را بزرگ خواهد کرد؟ »

و خداوند به شیطان گفت: «اینک ایشان در دست تو هستند».  پس شیطان ویروس کشنده ای بر روی زمین ریخت و چیزی نگذشت که کلیساها در سراسر جهان بسته شدند. همه، مسیحیان و غیر مسیحیان به طور یکسان، در خانه های خود قرنطینه شدند و همه چیز مسکوت ماند … و شیطان در آنجا ایستاده، نظاره می کرد و منتظر بود. همه فرشتگان در آسمان، ایستاده بودند، تماشا می کردند و منتظر بودند و خدا نیز آن جا ایستاده بود، تماشا می کرد و منتظر بود … سکوت بزرگی سراسر آسمان را مانند زمین پر کرده بود.

سپس فرشته ای ندا در داد که: « گوش فرا دهید …! ». ، و دیگری به صدا در آمد. « من هم آن را می شنوم … از شرق می آید». در یک اتاق نشیمن کوچک، در یک خانه قفل شده، صدای نواختن پیانو و صدایی که می سرایید، شنیده می شد.

قدوس، قدوس، قدوس، 
گرچه تاریکی پوشانده است ای خدا 
گرچه شاید چشم انسان گناهکارجلالت را نبیند 

تنها تو قدوس هستی؛ هیچ کس مانند تو نیست،
کامل در قدرت، عشق و پاکی!

و فرشته دیگری ندا کرد: گوش کنید، آنجا، در غرب ! و صدای نواختن گیتار که از اتاق خوابی شنیده می شد و صدایی که می سرایید.

"درود بر پادشاه عیسی ،  درود بر عماانوئیل! 
شاه شاهان، رب الارباب، ستاره ی درخشان صبح! 
و  تا ابد، تو را می ستایم،
و تا ابد، با تو سلطنت خواهم کرد.

و کم کم ، از  هر سوی زمین، نوای سازها و صدای سرایندگان به گوش می رسید، بلندتر و بلندتر، تا اینکه به یک سمفونی پرستش تبدیل شد، و تا به آسمان برخاست. صدای عظیمی از سرود، ستایش خدا، اعلان عظمت او ، شکرگزاری او برای فیض او، رحمت و بخشش او.  سرود های تسلیم و اعلام، سرود های تشویق، سرود هایی مملو از شادی و آرامش که فقط از جانب خدا می توانست سروده شود، هزاران زن و مرد، پیر و جوان، هر جا که بودند، با هر وسیله ای که داشتند، همکاری می کردند.

و خدا رو به شیطان کرد و فرمود: "آیا متوجه شدی؟ … امروز جمعه است! اکنون، کلیسای من، با رهایی از مشاغل زندگی خود، هر روز هفته مرا پرستش می کند، زیرا آنها هنوز می دانند که "من هستم".

 * موج پرستشی که از طلوع آفتاب در شرق جاری می شود، تا غروب خورشید در غرب، هر روز  گِردِ زمین می چرخد، همانگونه که زمین به دور خورشید می چرخد.

و سراسر آسمان به صورت در افتادند و خدا را پرستش  کردند و می خوانند: "قدوس، قدوس، قدوس، خدای لشکرها، تمام زمین مملو از جلال او است! 

 و شیطان برگشت و فرار کرد، همانطور که از روز جلجتا شکست خورده بود.

می خواهم امروز شما را تشویق کنم، در این دوره بی سابقه از زمان، در تاریخ انسان، اجازه ندهید که صدای شما خاموش بماند و سرودها و سازها جمع شود. تمامی آفرینش و تمامی آسمان، درست در همین لحظه، ایستاده اند، منتظرند و تماشا می کنند … اکنون زمان آن رسیده است که صدای شما در سراسر آسمان شنیده شود، اکنون زمان آن است که قلب خود را پیش روی خدا بریزید.

اکنون، هیچ مخاطبی وجود ندارد، هیچ فن آوری (تکنولوژی) وجود ندارد، فقط شما در حضور خدا هستید. در چنین زمانی بیایید او را بجوییم و از طریق پرستش به او نزدیک شوید. اگر قبلاً این کار را نکرده اید، زیبایی و برکتی را که با پرستش شخصی و صمیمی شما پدید می آید، دریابید و کشف کنید. آمین!

نویسنده : آنتون وان رینن