اشعار جلیل قزاق ایروانی: بیوفایی ایام
اشعار جلیل قزاق ایروانی:
بیوفایی ایام
(موقعی که خانه ای خریداری می کرده اند سروده شده است)
چو طفل این دل نادان بهانه می گیرد هوای صحبت چنگ و چغانه می گیرد
ز تند باد اجل بیخ عمر شد بر باد تو خام طبعی دل بین که خانه می گیرد
دلم ز صدق بسوزد به بینوا مرغی که با امید بر این شاخ لانه می گیرد
عجب که پنجۀ بازی بر بخت خونش و باز به شوق مرغ دگر آشیانه می گیرد
چو طفل این دل نادان بنقش این ایوان فرفته گشته و هر دم بهانه می گیرد
هر آن دلی که شد آباد از پریشانی است نه عاقل است به دست آن که شانه می گیرد
به یار ساقی از آن آب تا شود خاموش که هر دم آتش پنهان زبانه می گیرد
چرا دمی نکنم دفع غم که شبخ هنوز به دست کفر مگر تازیانه می گیرد
بگو مباش در آزار کس چو میدانی که من عیان خورم او محرمانه می گیرد
نخواستم که به نالم به نزد کس هیهات عنان صبر زد ستم زبانه می گیرد
مبر حدیث درون را به نزد هر غافل که مرد بی خبر آن را فسانه می گیرد
ز بیوفایی ایام سیر شد دل من بهانه سفر جاودانه می گیرد
برگرفته از کتاب چون محزون ولی شادمان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |