کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- نقدی بر مسئلۀ بیگ بنگ در قرآن (قسمت بیستم)
کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل اول، معجزات علمی- نقدی بر مسئلۀ بیگ بنگ در قرآن
(قسمت بیستم)
بیگ بنگ
قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ األرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ (9) وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ (10) ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِألرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ ﴿11﴾ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (12)
بگو آیا به خدایی که زمین را در دو روز آفرید کافر می شوید؟ و در آن کوههایی برافراشت و برکت ایجاد کرد و رزق و روزیهایش را به طور مساوی برای همه در چهار روز مقدر فرمود. سپس به آسمان پرداخت وآن دود بود پس به آسمان و زمین گفت به اختیار یا به اجبار سوی من بیایید گفتند با اختیار می آییم. پس آنها را در مدت دو روز، هفت آسمان قرار داد و در هر آسمانی امرش را وحی کرد و برای حفظ از شیاطین آسمان نزدیک را با ستارگان زینت دادیم. این تقدیر خدای مقتدر و داناست. (فصلت)
برخی وجود کلمة دخان (دود) در آیة یازدهم را به نظریة بیگ بنگ نسبت می دهند و با معجزه دانستن آن ادعا می کنند قرآن از ماجرای بیگ بنگ خبر داده. برای اطلاع بهتر از قضیه، عزیزان می توانند اول نظریة بیگ بنگ را مطالعه کنند سپس آن را با آیات مذکور مطابقت دهند.
مطابق با نظریة بیگ بنگ زمانی که هنوز هیچ کهکشان و ستاره و سیاره ای در جهان نبود براثر انفجاری عظیم، غباری وسیع سراسر آسمان ها را فرا گرفته و میلیاردها سال طول کشیده تا همان غبارها در اثر جذب ذرات به یکدیگر، تبدیل به سیارات و ستارگانی شده که امروز وجود دارند و زمین هم یکی از آن هاست. بعد از شکل گیری کرۀ زمین نیز، دوباره میلیون ها سال طول کشیده تا به ترتیب کوهها، دریاها، گیاهان، حیوانات و انسان ها در اثر تکامل داروینی به ظهور رسیده اند.
ترتیب خلقت در نظریة بیگ بنگ بدین گونه است:
آسمان – کهکشان ها – ستارگان- زمین – کوه ها – دریاها – گیاهان – حیوانات – انسان ها
درحالی که در متن آیات مذکور ترتیب خلقت بدین گونه است.
زمین- کوه ها- رزق و روزی ها (حیوانات و گیاهان)- آسمان ها- ستارگان
در نظریة بیگ بنگ، زمین و تمام ستارگان و سیارات، میلیون ها سال بعد از حادثة بیگ بنگ، از غبار حاصل از انفجار عظیم به وجود آمده اند. حال اگر فرض کنیم منظور از کلمة دخان (دود) در آیة یازدهم، نظریة بیگ بنگ می باشد آن وقت خلقت زمین و تمام موجودات روی آن، به قبل از حادثة بیگ بنگ می افتد زیرا آیات نهم و دهم می گویند اول زمین به وجود آمده و حتی حیوانات نیز حضور داشته اند سپس انفجار بیگ بنگی صورت گرفته و از دود آن آسمان ها و ستارگان آفریده شده اند!! این حرف ها هیچ تناسبی با بیگ بنگ ندارند.
منظور واقعی قرآن از کلمة دخان
کاربرد کلمة دخان به معنای دود در مورد آسمان ریشه در اعتقادات بشر ابتدایی دارد که به عناصر چهارگانة «آب، خاک، باد و آتش» در جهان معتقد بودند. این اعتقاد نیز مانند اعتقاد به هفت آسمان، یک باور کلی میان تمام انسان های جهان بود و هنوز هم هست. تمدن های چین، هند، بابل، روم، ایران، مصر، یونان و …. همگی صاحبان این باور کهن و باستانی بوده اند. در نظر بشر قدیم، تمامی پدیده های عالم هر کدام از یکی از این عناصر چهارگانه آفریده شده. آن ها معتقد بودند جنس عالمِ پایین از آب و خاک است و جنس عالمِ بالا از باد و آتش و دود آن. استدلالشان نیز چنین بود که آب و خاک تمایلشان به سمت پایین است زیرا هرگاه رها می شوند به پایین می ریزند ولی باد و آتش و دود آن تمایل به سمت بالا دارند و همیشه به سمت بالا می روند. روی همین حساب، بشر از همان دوران اول پیدایشش، جنس زمین را از آب و خاک و جنس آسمان را از آتش و دود می دانست.
این قاعده شامل موجودات نیز می شود. بشر قدیم معتقد بود موجودات زمینی از عناصر آب و خاک و موجودات آسمانی از عناصر باد و آتش آفریده شده اند. انعکاس همین باور بود که بعدها باعث شکل گیری افسانه های عجیب خلقت میان اقوام و ملل مختلف گردید. برای مثال داستان آدم و حوا. این داستان با اندکی تفاوت در نقل، میان اکثر ادیان معروف است. اقوام و ادیان نقاط دیگر جهان مانند چین، آمریکای جنوبی، و هند، نیز چنین داستان هایی در مورد خلقت دارند. این داستان ها همگی دارای دو نقطة مشترکند:
1- خلقت انسان از خاک 2- نژاد برتر بودن مردم آن منطقه.
(پاورقی 26): برای مثال سرخپوستان آمریکای جنوبی در مورد خلقت انسان چنین باور دارند که خداوند سه مجسمه از گل درست کرد بعد آتشی افروخت و آن سه مجسمه را برای پخته شدن درون آن آتش گذاشت و منتظرشد تا بپزند. بعد از کمی انتظار یکی از مجسمه ها را برداشت و دید هنوز خوب پخته نشده ولی به آن مجسمه جان بخشید و شد انسان سفید پوست. سپس باز منتظر شد بعد یکی دیگر از مجسمه ها را برداشت و دید خوب پخته شده. سرخ سرخ و سرشار از زیبایی. خداوند عاشق زیبایی آن مجسمة سرخ شد و به او جان بخشید و شد انسان سرخپوست. خداوند آن قدر عاشقانه به آن مجسمة سرخ رنگ نگاه می کرد و غرق در تماشای آن بود که یک دفعه متوجه شد بوی سوختگی می آید و مجسمه سوم سوخته و سیاه شده است. ناچار به او نیز جان بخشید و شد انسان سیاه پوست.
قرآن انعکاس باورهای پیامبر است. پیامبر نیز مانند دیگر مردمان هم عصر خویش معتقد بود خدا، جهان را از همین عناصر چهارگانه آفریده است. انسان، حیوان و گیاه، موجودات زمینی هستند و شیاطین، جنیان و فرشتگان موجودات آسمانی. از این روست که می بینیم در قرآن انسان از خاک، حیوانات از آب و شیاطین و جنیان از جنس آتش آفریده شده اند:
وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ.
و خداوند تمام حیوانات را ازآب آفرید. (نور، 45)
خَلَقَ اإلنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ (14) وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ (15)
او انسان را از گل خشک کوزه گری و جن را از شعله های آتش خلق کرد. (الرحمن)
قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ.
شیطان گفت من بهتر از او هستم، مرا ازآتش خلق کرده ای و او را از خاک (ص، 76)
دود و نور هر دو محصول آتشند به همین دلیل در باور انسان های قدیم جنس عالم بالا و موجودات آن از نور و دود ساخته شده. در باور تمام ادیانی که به وجود فرشته معتقدند فرشتگان از نور خلق شده اند. چنانچه فرهنگ اسلام نیز فرشتگان را از جنس نور می داند. دود آتش همیشه به آسمان بلند می شود لذا طبیعی است بشر ابتدایی آسمان را از جنس دود بداند خصوصاً که ابرها نیز به شکل دود دیده می شوند. گرچه شاید برخی می دانستند ابر محصول بخار آب است ولی اکثریت مردم قدیم، ابرها را از جنس دود تصور می کردند چندان که گاهی برای درخواست باران، آتش می افروختند تا دودش به آسمان برود. باوری که در کودکان امروز نیز می بینیم.
اگر قرآن واقعاً از ماجرای بیگ بنگ مطلع بود:
اولاً باید ترتیب خلقتی را که در سورۀ فصلت شمرده با ترتیب بیگ بنگ مطابق می کرد.
ثانیاً هرگز نباید داستان آدم و حوا را مطرح می کرد زیرا مطابق با نظریة بیگ بنگ که به نظریة تکامل می انجامد انسان از یک تک سلولی به وجود آمده و هزاران سال طول کشیده تا در اثر تکامل داروینی و تبدیل شدن از صورتی به صورت دیگر، به شکل انسان امروزی در آمده.
برگرفته از کتاب افسانۀ معجزات قرآن
نوشتۀ بهزاد پوربیات
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |