زندگی روزمره مسیحی

اعتلای روحانی در اطاعت محض است!

رای بدهید

اعتلای روحانی در اطاعت محض است!

«و او در ایام بشریت خود چونکه با فریاد شدید و اشک ها، نزد او که به رهانیدنش از موت قادر بود، تضرع و دعای بسیار کرد و بسبب تقوای خویش مستجاب گردید، هرچند پسر بود، به مصیبت هائی که کشید اطاعت را آموخت و کامل شد و جمیع مطیعان خود را سبب نجات جاودانی گشت.» (رسالۀ عبرانیان 5: 7-9)
اگر چه مجموعۀ کتاب مقدس ملهم از روح خداست اما برخی آیات حامل واژه های مؤکد وسنگینی است تا هرگونه شک و گمان را از شنونده یا خوانندۀ کتاب برطرف کنند.

از این رو آیات صدر این مقاله از زمرۀ متون تأکیدی و وزینی است که فشارآن بر واژه های فریاد، اشک، تضرع، مصیبت، دعا و اطاعت است. و اما همواره و بیشتر در جوامع انقلاب زده، تمرد و عدم اطاعت و البته سازش ناپذیری و عدم رواداری، برداشتی انقلابی بشمار می آید که نشانه ای از شورشگری و پیشگامی در نفی وضع موجود برای دگرگونی است! بر عکس در این آیه ها، گفتمان تغییر و تبدیل بگونه ای دیگر رخ می نماید که از پایه و اساس با خوانش رایج و قرائت معمول متفاوت است. بدین شیوه که: «او که پسر خدا بود اطاعت و فرمانبری را در مصیبت می آموزد» و هر چه بیشتر رنج می بیند نه تنها شورشی و عصیانگر نمی شود، برعکس مطیع می گردد و کامل تر می شود! در ابتدا و بهنگام تعمید دعا می کند و زمانیکه روح القدس بر شانه اش می نشیند، ندایی آسمانی به گوش “یوحنای تعمیددهنده” می رسد : ” که این پسر محبوب من است که از او خشنودم” (انجیل لوقا 3: 21و22) و یوحنای تعمیددهنده اعلام می کند این همان برۀ خداست که گناه جهان را بر می دارد!

امروزه بسیاری از تلاشگران سیاسی و در عین حال نا آگاه به متون انجیل کوشش می کنند که با چهره پردازی، مسیح خداوند را رهبر ی جا بیندازند که از طریق نافرمانی مدنی و مقاومت منفی هدایت افکار عمومی ملت یهود را علیه اشغالگران روم بعهده، گرفته است، حال آنکه سراسر متون انجیل بروشنی و پیوسته گواه است، که مسیح نه تنها خود سرسپردۀ فرامین خداست بلکه دیگران را بهمان شیوه مطیع می خواهد، تا جائیکه سفارش می کند اگر یک سرباز “رومی” بتو دستور دهد که “باری را بمسافت یک میل حمل کن تو دو میل حمل کن” (انجیل متی 5: 41) و حتی می خواهد که: پیروانش به آنچه ملاهای فریسی می گویند بکردار عمل کنند!

بنابر این از لحظۀ تعمید دست بدعا می برد و آمادگی خود را برای فداکاری و قربانی بهترین هدیه های خداوندی اعلام می دارد و بلافاصله بعد از اولین عید پاک و ملاقات با نیقودیموس به او اعتراف می کند که: ” بزودی قرار است بمقام رفیعی برسد البته نه بر تخت داود بلکه بر دار لعنت”!! مانند ماری که موسی بر چوب آویزان کرد تا هر کس به آن صحنه نگاه می کرد نجات می یافت او نیز باید به صلیب آویخته شود تا مردم به او ایمان آورده و نجات یابند” (انجیل یوحنا 3: 14و15) و از زمان تعمید تا پای نهادن، در مسیر ُجلجُتا او فرمانبر و مطیع است که با اشک و آه برای گناهکاران و نجات آنها در دعاست، هنگام صعود بر کوه دعا می کند وسپس برای سرنوشت اورشلیم دل می سوزاند و اشک می ریزد (انجیل لوقا 6: 12و19 و 19: 41و42) و پیش از محاکمه و شهادت درباغ جتسیمانی دچار سخترین عارضۀ روحانی و حرمانی شدید می شود که پیامد آن بزانو در آمدن، و خون گریستن از چشمه های بصیرت و دانائی است، تا نجات را فراهم کند. (انجیل لوقا 22: 42)

اگر پولس رسول در رسالۀ عبرانیان می نویسد که: او در ایام بشریت با فریاد و تضرع نزد آقای خویش دست بدعا برداشت خالی از اغراق نیست کاهن اعظم ما و سیمای خدای قدوس خویشتن را از منیت ها خالی میکند و هر چند خداست از این مقام سوء استفاده نکرده و در هیئت بندگان، غلام شاه ولایت می شود تا به شیوۀ اطاعت در ایمان، رستگاری محبوسان گناه را فراهم سازد! کسی که از گناه مبراست محکوم نسل گناه می شود کسی که پاکترین است از ناپاکی ها رنج می بیند و در عین مصیبت در پای مذبح، مطیع کامل می شود، و چون خود مطیع شد از ما هم می خواهد تا فرمانبر احکام او باشیم! در یکی از اظهار نظر ها(کامنت ها) برادری نوشته: مگر ما جانی هستیم که حکومت با ما اینگونه رفتار می کند! باید پاسخ داد آری برادر، اتفاقاّ دنیا ما را مجرم می داند چون با خداوند بهمین شیوه رفتار شد و شاگرد و استاد یک سرنوشت دارند و شاگرد از استاد بهتر و بالاتر نیست! زیرا با پیامبران هم اینچنین رفتار کردند!

هنگامی که خداوند به جدعون فرمانده اسرائیل دستور داد که از تعداد نفرات خود، بکاهد و آنرا از 32000 هزار نفر به 300 نفر تقلیل دهد جدعون مطیعانه پذیرفت و با همین اندک روانۀ میدان شد و توانست ارتش 135000 نفری دشمن را از پای در آورد! گوئی آگاه بود که: نه با قوت و نه با قدرت بلکه به نیروی روح خدا پیروز میدان است ( داوران 7: 1-7، 17-22؛ 8: 10) و آن قربانی سوختنی و آن عطر خوشبو که ما مومن مسیحی با حرارت از آن حرف می زنیم چیزی جز اطاعت و بندگی نیست اگر چه خداوند، دیگر ما را بنده نمی خواند اما وظیفۀ ما در مقابل حکومتها با حکمت و تواضع” عمل کردن و رعایت قوانین مدنی است” و پطرس می نویسد برای همین خوانده شده ایم که در مسیری پا نهیم، که خداوندمان آنرا طی کرد ( اول پطرس 2: 21). و این شیوۀ فرستاده شدن بخاطراطاعت در ایمان برای انتشار کلام خداست ( رومیان 1 : 5 ) و اگر این مهم رخ ندهد مثل اینست که مسیح را نمی شناسیم و بی اعتنا مسیر خونین او را لگدمال کرده و خودسرانه طی طریق می کنیم (عبرانیان 2: 1و 2)!

در ایام نوح همین اتفاق افتاد، آنانکه هشدارها را پذیرفتند و وارد کشتی شدند، نجات یافتند ولی آنان که فقط به ساختمان کشتی و سازۀ آن چشم دوختند وبی اعتنا به هشدارها راه خود را پیش گرفتند، هلاک شدند! و خداوند کسانی را از بندگی باز می خرد که تا آخرمطیع او باشند! و کسانیکه در مسیح عیسی هستند از قصاص و داوری معاف می شوند ( رومیان 8 : 1 )خدایا دعا می کنم و می طلبم که: مرا از نفس اماره و منیت ها خالی کن و حصار های کج و افکار گسیخته ام را مرمت کن، تا بشکلی در آیم که شایسته روح محترم توست! تو “قدوس” مسیر اطاعت محض را برایم هموار کن، که بدون یاری تو، به کژراهۀ خودمختاری و مسیر نافرمانی می غلطم زیرا آگاهم، اطاعت محض، برای تو، ازهمۀ قربانی ها مقبول تر و خوشایند تر است. آمین!

نوشتۀ مسعود مهرداد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO