نگرشی بر کتاب مکاشفه یوحنای رسول
کتاب مکاشفه یوحنا از نقطه نظر سبک نگارش، یکی از زیباترین کتب کتاب مقدس میباشد. همانطور که در معرفی این کتاب در ترجمه هزاره نو نوشته شده، هدف اصلی نویسنده، تشویق مومنان و امید دادن به آنهاست. اما از آنجایی که درک این کتاب در عصر حاضر برای بسیاری گنگ میباشد، برای گروهی از مردم، و حتی مسیحیان، تبدیل به بخشی ترسناک از کلام خدا در آمده تا جایی که گاهی مسیحیان، نو ایمانان را از مطالعه آن بر حذر میدارند.
در این مقاله سعی من بررسی دیدگاه ها یا مکاتب مختلف نسبت به کتاب مکاشفه میباشد.
مکاتب فکری
چندین مکتب فکری درمورد چگونگی نمادها، استعاره و مضامین کتاب مکاشفه وجود دارند که باید تفسیر شوند. مکتب فکری نبوت در کتاب مقدس معتقد است که مضامین مکاشفه، مخصوصا وقتی توام با کتاب دانیال و دیگر بخشهای رستاخیزشناسی کتاب مقدس تفسیر میشوند، یک نبوت واحد در مورد ایام آخر را تشکیل میدهد. همچنین این مکتب می تواند مجددا به دیدگاه پرتریست که این کتاب را درمورد وقایع قرن اول میداند، دیدگاه فوتوریست (Futurist) که اکثر وقایع این کتاب را مربوط به زمانهای آخر میداند (یعنی ازباب شش به بعد)، و دیدگاه تاریخ گرای Historicist که این کتاب را دربردارنده تاریخ ازقرن اول با آمدن مجدد مسیح تلقی میکند، تقسیم شود. یک مکتب فکری "نبوت در کتاب مقدس" دیگر نیز وجود دارد با این اعتقاد که مکاشفه بازنویسی کتابهای نبوتی مختلف عهد عتیق است و اینکه این کتاب دراصل همراه با چند کتاب نبوتی دیگر، پیش از حذف شدن، درآخرعهد عتیق بوده. همچنین این مکتب معتقد است که بسیاری از همین کتابهای نبوتی صرفا بازنویسی متفاوت یکدیگر هستند، همان طورکه به نظر میرسد اناجیل متی، مرقس و لوقا نیز از چنین قائده ای برخوردار است.
شیوه دیگر، دیدگاه طولانی و بسیاربحث انگیز مکاتب سری است، بدین صورت که مکاشفه مانند همه اناجیل دارای هفت سطح معنایی است که پائینترین آن لغوی یا «منسوخ و بلااجرا» میباشد. کسانی که به این دانش سری تعلیم می یابند معمولا وارد سطوح مبهم و حساس تر قوه ادراک میشوند. پس از آن می توان درک کرد که مکاشفه به عنوان انجیلی که درک آن به طور عقلانی خیلی مشکل است، به طور بسیارمستقیم به هدایت کسانی مربوط میشود که تا حدودی دانش سری دارند و این مستلزم تجاوز کردن ازحد استفاده از نیروی عقلانی میباشد.
نهانگرایی گنویسی (Gnostic Kabalist) معتقد است که مکاشفه (همانند کتاب پیدایش) یک کتاب بسیار کامل از نمادپردازی نهانگرایی است که توسط یک نهانگرا برای پیروان نهانگرایی نوشته شده است. با این نهانگرایی تحت کنترل، پیرو میتواند وجود همزمان سطوح چند گانه مفهوم موجود در یک نماد یا تمثیل را آسانتر درک کند و بفهمد. این دیدگاه به واسطه مکاتب مربوط به معلمانی چون اچ. پی. بلاواتسکی (H.P. Blavatsky) الیفاس لوی (Eliphas Levi)، رودولف استینر (Rudolf Stiner) و سموئیل اون ور (Samael Aun Weor) پیگیری میشود.
اخیرا شیوههای هنری و ادبی تفسیر، روی مکاشفه به عنوان یک کارهنری و یک نوآوری متمرکز میشوند که استعاره را به عنوان تعاریف و تصاویر نمادین ازحقایق ابدی و پیروزی نیکی بر بدی تلقی میکند. ابیونایتهای نوین (Neo – Ebionites) و اسنهای نوین دیگر (Neo – Essenes) (فرقه ای که به واسطه ریاضت، تجرد و… متمایز میشوند) مکاشفه را به عنوان یک توصیف درمورد نابودی هیکل درسال 70 و سپس ظلم وستم امپراطوری روم نسبت به یهودیان و مسیحیان مورد ملاحظه قرار میدهند. «تفسیر پاتریستیک» یا دیدگاهی که آگوستین (ST. Agustine)، جرم (Jerome) و نخستین کشیشان دیگر کلیسا آن را ادامه دادند، مکاشفه را تلاش برای توصیف یک حقیقت روحانی و پرستش آسمانی و مقایسه آن با مراسم عشای ربانی کلیسای مسیحی تلقی میکند. با وجود اینکه این تفسیر امروزه تقریبا فراموش شده اما درتعلیم و دستور مذهبی کلیسای کاتولیک به آن اشاره میشود و توسط عالمان الاهیات معاصر مثل اسکات هان (Scott Hohn) مشتاقانه حمایت شده است.
این مکاتب فکری متقابلا انحصاری نیستند و بسیاری ازمسیحیان ترکیبی ازاین شیوهها را انتخاب میکنند به طوری که قابل فهمترین را پیدا میکنند
مکاتب تفسیر
چهار مکتب اصلی تفسیر وجود دارند:
دیدگاه پرتریست (Preterist)
این دیدگاهی است که به واسطه اکثریت پرقدرت کاتولیک پیگیری میشود. دیدگاه پرتریست معتقد است که مضامین مکاشفه متشکل از یک نبوت درمورد وقایعی است که درقرن اول انجام شد. این دیدگاه به نخستین تاریخ مکاشفه یعنی 68 سخت وابسته است چون هر تاریخی بعد از آن تاریخ نبوتی که این وقایع درآن پیشگویی شده را تغییر میدهد. حتی پذیرفتن آن تاریخ یک اختلاف ناچیز یک تا دو سال قبل از انجام آن وقایع را به جا میگذارد. تفاسیر پرتریست معمولا یا اورشلیم یا روم بتپرست را به عنوان «آزاردهنده کلیسا» و «بابل»، «مادر فاحشهها» و غیره مشخص میکند. آنها حار مجدون را به عنوان داوری خدا بر یهودیان تصور میکنند که توسط گروه کاتولیک انجام میشود. بعضی از پروتستانها نیمه دوم مکاشفه را تغییر دادن مرکز توجه به روم، ظلم وستم آن نسبت به مسیحیان و سقوط امپراطوری روم میدانند. ایشان تصور میکنند که مکاشفه درسال 70 انجام شده که به موجب آن حضور کامل خدا با تمام بشریت یافت میشود. مخصوصا دراعتقاد کاتولیک، نرون امپراطور که به خاطر آتشسوزی روم مسیحیان روم را با موجی از ظلم و ستم جفا رساند، احتمالا دجال ذکر شده در این کتاب بود که نامش به اعداد رومی برابر 666 میباشد. کاتولیکها نیز معمولا معتقدند بابهای 11: 19 تا 12: 18 هر دو داستان واقعی سفر به افسس (و سپس بعدها به آسمان)، داستان مریم باکره (که آنها اعتقاد دارند دومین صندوق عهد است) و همچنین یک استعاره مناسب برای فلاکت کلیسای اولیه میباشد. تمام آنچه که برای پرتریستهای کاتولیک میماند آمدن مجدد مسیح است.
دیدگاه فوتوریست (Futurist)
دیدگاه فوتوریست، همه یا اکثر نبوتها را تقریبا به ایام آخر، یعنی اندکی قبل از آمدن مجدد مسیح نسبت میدهد. تفاسیر فوتوریست معمولا قیام ازمردگان و عروج از زندگی را پیشگویی میکنند که به موجب آن همه مسیحیان واقعی زمانی که ملکوت خدا روی زمین میآید به مسیح میپیوندند، سپس یک مصیبت عظیم یعنی یک دوره هفت ساله را پیشگویی میکند که ایمانداران درسرتاسر جهان رنج را تجربه خواهند کرد و به واسطه آن تطهیر و تقویت میشوند. پیروان دوران پیش از مصیبت معتقدند که همه مسیحیان زنده پیش از اینکه این مصیبت آغاز شود ربوده خواهند شد. همچنین نوعی از این تفسیر، یهودیان اسرائیل را به عنوان همدستان دجال توصیف میکنند. پت رابرتسون (Pat Robertson) در واقع به خاطرگفتن این حرف شدیدا مورد انتقاد واقع شد: «امروزه دجال احتمالا یک یهودی زنده دراسرائیل می باشد.» پیروان اواسط دوران مصیبت معتقدند عروج ایمانداران در اواسط این مصیبت رخ خواهد داد؛ یعنی سه سال و نیم پس از شروع هفت سال و قبل از اینکه بدترین قسمت آن به وقوع میپیوندد. پیروان دوران پس از مصیبت معتقدند که مسیحیان به آسمان نخواهند رفت بلکه درپایان این مصیبت درملکوت جمع میشوند و در آن پذیرفته میشوند.
دیدگاه فوتوریست نخست ازطریق دو نویسنده کاتولیک، مانوئل لاکیونزا (Manuel Lacunza) وریبرا (Ribera) پیشنهاد شد. لاکیونزا با نام مستعار «بن عزرا» (Ben Ezra) نویسنده زمان خود بود و اثر او توسط کلیسای کاتولیک ممنوع شد. درقرن نوزدهم و بیستم محبوبیت این دیدگاه به قدری افزایش یافته که احتمالا امروزه بلافاصله تشخیص داده میشود. کتابهایی در مورد «عروج» توسط نویسندگانی مثل هال لیندزی و رمان جا ماندگان (Left behind) (توسط جری جنکینز و تیم لاهای) و فیلم های ساخته شده بر اساس این کتاب، اکثرا برای شناساندن این مکتب فکری ارائه شدهاند.
دیدگاههای متفاوت درمورد مصیبت عظیم در واقع یک مجموعه از تفاسیر الاهیاتی درمورد دوره هزارساله که درمکاشفه 20 به آن اشاره شده، میباشند، و در این راستا سه تفسیراصلی وجود دارد: پیش هزاره گرایی، مکتب فاقد دوره هزارساله و پس هزاره گرایی. پیش هزاره گرایی معتقد است که مسیح به زمین برمیگردد تا برای مدت هزارسال که شیطان اسیر شده است سلطنت کند. در نتیجه بازگشت ثانوی مسیح قبل ازهزارسالی که در مکاشفه 20 مذکور است میباشد. پیش هزارهگرایی معمولا دو زیرمجموعه دارد: تقدیرگرایانه و تاریخی. تصور میشود که بعضی از اشکال پیش هزارهگرایی قدیمیترین دیدگاه دوره هزارساله درتاریخ کلیسا میباشد.
مکتب فاقد دوره هزارساله، دیدگاه سنتی کاتولیک و پروتستان، معتقد است که هزارسال مذکور، هزارسال حقیقی نیست بلکه برای دوران کنونی کلیسا مجازی و معمولا زمانی بین آمدن اول مسیح و بازگشت مجدد او میباشد. این دیدگاه اغلب به آگوستین نیپو (Augustin of Hippo) مربوط میشود. پیروان مکتب فاقد دوره هزارساله درمورد چهارچوب زمانی دوره هزارساله اختلاف نظر دارند به طوری که بعضی میگویند آن با پنطیکاست آغازشد و بقیه میگویند که آن با تحقق نبوت مسیح درمورد ویرانی هیکل اورشلیم (70 میلادی) آغاز شد و نکات آغازین دیگری نیز مطرح شده است. این مسأله که آیا این رستاخیزشناسی پیامد حکومت پاپها (Caesaropapism) میباشد و اینکه احتمالا دلیل محکوم شدن پیش هزاره گرایی بوده شدیدا مورد بحث میباشد. پس هزاره گرایی معتقد است که مسیح بعد از هزارسال حقیقی یا مجازی بازخواهد گشت که در آن جهان واقعا به یک جهان مسیحیت تبدیل میشود. این دیدگاه به واسطه جاناتان ادواردز (Jonothan Edwards) پیگیری شد.
دیدگاه تاریخ گرایی
دیدگاه تاریخ گرایی این نبوت را دربرگیرنده زمان از پایان قرن اول تا آمدن مجدد مسیح تلقی میکند. از لحاظ سیاسی، تفاسیر تاریخ گرایی نمادهای مکاشفه را برای تفرقه تدریجی، سقوط امپراطوری روم، بروز یک اروپای مجزا درغرب و حکمرانی مسلمانان درشرق و سقوط امپراطوری شرقی در حالی که اروپا تلاش میکند تا دوباره متحد شود و امپراطوری روم را به وجود آورد، به کارمیبرند. از نظر مذهبی، تفاسیر تاریخ گرایی مکاشفه را به عنوان این تعلیم در نظر میگیرد که کلیسا، علیرغم آزار و اذیت، توسعه مییابد تا زمانی که برهمه جهان استیلا یابد، اما در این اثنا به تدریج به یک نظام مرتد و از دین برگشته تحول مییابد که درآن مسیحیان واقعی یک اقلیت رنج کشیده خواهند بود. این کلیسای مرتد به نماد «مادر فاحشهها» و نماد «بابل» مربوط میشود. آن همانند تفاسیر فوتوریست به جای آنکه تنها در ایام آخر درانتظار یک «دجال» باشد و به عنوان یک «نظام دجال» در نظر گرفته میشود که برای بیشتر تاریخ میباشد. بر حسب تفاسیر تاریخ گرایی آمدن مجدد مسیح حدودا زمانی به وقوع میپیوندد که اروپای نسبتا متحد شده دوباره در برابر اسرائیل میجنگد. این دیدگاه به واسطه مسیحیان پروتستان بنیادگرا اساسا پیگیری میشود.
برقراری کامل این اتحاد بین تفاسیر متفاوت است: در بعضی ازتفاسیر آن عمدتا متشکل از کشورهای اروپای غربی و بعضی شامل بریتانیا میباشد، در حالی که بقیه اظهار میکنند بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع اسبق با این اتحاد مخالف خواهند بود. در همه تفاسیر تاریخگرایی مسیح این اتحاد را نابود میکند، اسرائیل را از نابودی حتمی نجات میدهد، مسیحیان مرتد را داوری میکند و از ایمانداران واقعی حمایت میکند و یک ملکوت را روی زمین برقرار میسازد. هر چند در اوایل تاریخ تفاوت بین دیدگاه تاریخ گرایی و فوتوریست چشمگیر نبود، اما نخستین نویسندگان مسیحی یک دیدگاه تاریخ گرایی را اتخاذ کردند. تفاسیر تاریخ گرایی با تأکید برسلطنت حقیقی مسیح روی زمین و نظربه اینکه ارزش و اهمیت این تعلیم کاهش یافته تمایل دارند که هزاره گرای باشند به طوری که تاریخ گرایی را بر این تفسیر متمرکز میکنند. امروزه تفاسیر تاریخ گرایی بسیار مشتاقانه طرفدار فرقههای هزاره گرایی هستند.
امروزه بعضی از نویسندگان پروتستان این مکتب فکری را به عنوان اساس برای بحثهای ضد کاتولیک استفاده میکند، اما باید یادآورشد که این یک پیشگویی اصلی تفاسیر تاریخی نیست. بسیاری از نویسندگاه کاتولیک درقرن چهارم و پنجم نظریه ارتداد آینده را به اشکال گوناگون برای کلیسای خودشان به کار میبرند. بعضی استدلال کردند که ارتداد آینده را به اشکال گوناگون برای کلیسای خودشان به کار میبرند. بعضی استدلال کردند که ارتداد درکلیسا به وجود میآید. دیگران استدلال کردند که این اتفاق قبلا افتاده بود و به یک فرقه دیگر که درباره یک بحث الاهیاتی به وجود آمده بود استناد کرده بودند. آنچه که بین این تفاسیر متفاوت است خصوصیات ارتداد است.
دیدگاه روحانی یا ایده الیست
دیدگاه روحانی (که به واسطه بعضی نویسندگان ایدهالیست هم نامیده میشود) کتاب مکاشفه را پیشگویی کننده وقایع خاص تاریخ نمی داند بلکه رویاها را نشان دهنده حقایق روحانی ابدی میداند که نشانه را در سر تا سر تاریخ کشف میکنند. تنها در چند باب آخرمسائل رستاخیزشناسی پیشگویانه به طور خاص مطرح میشوند.
تهیه و گرد آوری: کشیش فریبرز پزشکی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |