پیام های کشیش جلیل سپهرهنر و ادبیات

شعری از کشیش جلیل سپهر: در شام تار غربت

رای بدهید

در شام تار غربت

تا شمع بزم میهن بر سر زبانه دارد
پـروانه بهر دیدن میل و بهانه دارد

دور از وطن گلستان گردد اسیر تیشه
در بیشه بین که ریشه صدها جوانه دارد

دیوار مهربانی هر چند بلندست اما
لیکن به روی دیوار زنبور لانه دارد

از دولت تخیل افسانه شد حقیقت
اما حقیقت ما صدها فسانه دارد

دنیا غریب دل شد یا دل غریب دنیا
در هر دو حالت این دل رنج زمانه دارد

آهو به دشت غربت هرچند دمی نیاسود
لیکن به دشت میهن صياد خانه دارد

با هدهد حقيقت گیسوی خويش افشان
زین رو که بر سر خود گویی که شانه دارد

مهر وطن چـو در دل بیگانه با ریا شد
این دل برای فردا صدها ترانه دارد

در شام تار غربت هرکس وطن شناسد
تا وقت صبح روشن بزمی شبانه دارد

گرد و غبار ظلمت هـرگز بجا نمانـد
چون چشم مام میهن اشکی روانه دارد

عشق وطن نه حرفست نی اشک و آه و ناله
عاشق بغير ناله صدها نشانه دارد

شعر از جلیل سپهر
@jalilsepehr

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO