خلاصۀ کتاب چالش ۴۰ روزۀ دعادعا و پرستش

خلاصۀ کتاب چالش ۴۰ روزۀ دعا: یک روز (روز سیزدهم)

5/5 - (1 امتیاز)

خلاصۀ کتاب چالش ۴۰ روزۀ دعا: یک روز (روز سیزدهم)

اعمال رسولان 10: 3

این عبارت دو کلمه ای “یک روز” را در اعمال رسولان 10: 3 خیلی دوست دارم. این عبارتی است که از امید بارور یا حامله است. امروز می تواند آن روزی باشد که خدا جواب دعای ما را بدهد یا معجزه ای انجام دهد و یا به وعده اش وفا کند.

در عرض یک روز خدا می تواند معتادی را که برای سال ها اسیر بوده رهایی بخشد. و در یک روز پسر گمشده می تواند به خانه برگردد. در یک روز می تواند حکومت ایران تغییر کند و در یک روز کسی که به سرطان مبتلاست می تواند شفا بیابد.

حال اگر می خواهیم چنین روزی سر برسد، باید هر روز دعا کنیم. دعا در واقع حسابی است که سرمایه گذاری می کنیم که حتی اگر هر روز سرمایۀ اندکی هم به این حساب واریز کنیم، روزی فرا می رسد که آن سرمایه را به همراه بهره ای که به آن اضافه می شود، می توانیم استفاده کنیم.

نویسندۀ کتاب می گوید: “برای ساختمانی که برای دعا و تبادل نظر می خواستیم تعمیراتش را انجام دهیم، نیاز به 3 میلیون دلار داشتیم و از بانک 2 میلیون دلار قرض گرفته بودیم. اکثریت اعضای کلیسای ما را جوانان تشکیل می دادند و یا کسانی که به تازگی ازدواج کرده بودند و یا فارغ التحصیل شده بودند. بنابرین هیچ سرمایه ای نداشتند که برای تعمیر این ساختمان کمک باشد. پس من به همراه 4 نفر دیگر برای این 2 میلیون دلار شروع به  دعا کردیم و به هیچ کس در این باره چیزی نگفتیم. هفته ها صبر کردیم ولی اتفاقی نیفتاد. بنابرین دست به کار شدم و اقدامی تجارتی کردم؛ با این ایده که این 2 میلیون دلار بدهی خود را بتوانیم به راحتی بپردازیم. ولی بعد از چند ماه با 15 هزار دلار ضرر شخصی، این تجارت را متوقف کردیم. ولی یک روز، روز چهارشنبه ساعت 3 بعد از ظهر، یک نفر با من تلفنی تماس گرفت که مرا در جای خود خشکانید. زوجی پشت خط گفتند: «مارک، ما ایده ها و آینده نگری تو برای کلیسا را پسندیده ایم و می خواهیم 3 میلیون دلار به تو هدیه بدهیم. ولی ما برای 2 میلیون دلار دعا کرده بودیم و خدا از دعای ما پیشی گرفته و 3 میلیون دلار را برایمان تدارک دید!”

اندازۀ دعای تو به اندازۀ خدایی است که به او ایمان داری. اگر خدای بزرگی داری، پس دعاهای بزرگی هم برای موضوعات غیر ممکن می کنی.

روزی مردی از خدا سؤال می کند: خدایا یک میلیون سال برای تو چقدر طولانی است؟ خدا پاسخ می دهد: “یک میلیون سال برای من مثل یک ثانیه است.” آن مرد بار دیگر از خدا می پرسد؟ حال یک میلیون دلار برای تو چقدر ارزش دارد؟ خدا هم پاسخ می دهد: “یک میلیون دلار برای من به اندازۀ یک پنی هست.” آن مرد لبخندی می زند و با خوشحالی به خدا می گوید: “لطفاً یک پنی به من بده!” خدا هم در پاسخ به او می گوید: مشکلی نیست، فقط یک ثانیه صبر کن!!!”

کاری که برای انجام آن به تمام طول عمرت نیاز داری، خدا می تواند در عرض یک روز برایت انجام دهد.

نوشتۀ مارک بَتِرسون

ترجمۀ آرمینه باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO