مقایسه اسلام و مسیحیت: با استناد به ده فرمان (قسمت بیست و نهم)
12 .دهمین فرمان: به خانۀ همسایۀ خود طمع مورز
«به خانۀ همسایۀ خود طمع مورز؛ و به زنِ همسایهات و غلامش و کنیزش و گاوش و الاغش و به هیچ چیزی که از آنِ همسایۀ تو باشد، طمع مکن» (خروج 20: 17).
1 .وسوسههای نوین
هر که تلویزیون میبیند امکان دارد که در وسوسۀ پیام های فریبندۀ بازرگانی بیافتد. شاید بشتابید تا چیزهای هوس انگیز بخرید، با شرکت های بیمه قرارداد امضا کنید، عطرهای بینظیر و لباس ها و خودروهای ورزشی خریداری نمایید. سیاهۀ خرید بیشتر و بیشتر میشود، و شما هرگز در پیام های بازرگانی نخواهید شنید که این گفتۀ ساده عیسی را نمایش دهند: «نفس خود را انکار کنید! به آنچه دارید قانع و خرسند باشید!» پیامِ همیشگی آن ها چنین است: «در آرزوی همه چیز باشید و بخرید هرآنچه را که ندارید.»
در یکی از روزنامهها عکسِ پسر بچهای قرار داشت که تا بیخ گوش هایش در اسباب بازی ها، خرس های عروسکی، حیواناتِ پلاستیکی، ماشین ها و بازی های گوناگون غرق شده بود. آن پسر بچه هر چه را که دوست داشت به دست آورده بود. چیزی نبود که او بخواهد و در دسترسش نباشد. چه پسر بچۀ فقیری! جامعه همه چیز را به فراوانی و اسراف بر سرش ریخته بود تا جایی که درمانده و ناکام در جهانِ کودکیاش غرق شده بود.
در جوامع صنعتی مردم در هَنایش و نفوذِ ارزش هایی قرار دارند که برخلافِ ده فرمان است. برای نمونه، شاید زن و شوهری سال های سال کار کنند تا بتوانند خانهای را بسازند که از دیرباز در آرزویش بودند. آن ها سخت کار میکنند، و امکان دارد که مادر آن قدر خود را خسته کند که فرزندانش را نادیده بگیرد و به آن ها نرسد. آن ها زیاد قهوه مینوشند و از سایر نوشیدنیهای انگیزگر استفاده میکنند با این امید که با جانی تازه به کار ادامه دهند. پیامدِ نهاییِ اینگونه زندگی خلاء کاملِ درونی، انباشتِ بدهیها و درگیری های خانوادگی است. چرا؟ زیرا این خانواده پولِ فراوان برای چیزهایی خرج میکند که نیاز ندارد و آن ها بیشتر از میانگینِ درآمدشان زندگی میکنند.
2 .آیا داشتنِ دارایی و ثروت رَواست؟
عیسی میفرماید: «زیرا شخص را چه سود دارد که تمام دنیا را ببرد و جان خود را ببازد؟» (متی 16: 26). او همچنین فرمود: «زیرا هر که خواهد جان خود را نجات دهد، آن را هلاک سازد و هر که جان خود را به جهت من و انجیل بر باد دهد آن را برهانَد» (مرقس 8: 35). در زمان های جنگ یک بمب کافی است که یک ساختمان هشت طبقه را در یک ثانیه ویران کند، و در نهایت همه چیز تبدیل به خرابهها شود. میلیون ها پناهنده آن چه را که در اختیار داشتند از دست دادند. در یک کشور کمونیست، هر که هنوز خانه یا مِلکی دارد باید مالیات هایی را بپردازد که بیش از اجاره بهای مشابه یک آپارتمان است. او باید آن قدر این کار را ادامه دهد تا وضع مالیاش بدتر از کسی شود که هیچ دارایی ندارد. خدا میخواهد ما را به سوی خودش بازگردانَد و توانا بسازد که به چیزهای مادی از دیدِ او نگاه و توجه کنیم.
کسانی که میخواهند ثروتی را بین وارثانِ خود بخش کنند باید این اصل در آن ها ریشه دوانیده باشد: کدام وصیت نامه خوب است تا بین خویشاوندان به دلیلِ پول و داراییها دشمنی ایجاد کند؟ عیسی فرمود: «اگر کسی خواهد با تو دعوا کند و قبای تو را بگیرد، عبای خود را نیز بدو واگذار» (متی 5: 40). پولس به ما اطمینان میدهد که دادن از گرفتن فرخندهتر است! و این اصل باید همواره راهنمای ما در پیروی از عیسی باشد. مصادره کردنِ دارایی های دیگران اشتباه است. هر که اسنادی را جعل میکند یا از سادگیِ کسی سوء استفاده مینماید مستحقِ خشمِ خداست، زیرا خدا حامیِ یتیمان و پشتیبانِ کسانی است که پدر و مادر ندارند.
3 .گول زدنِ مردم
دهمین فرمان نه تنها محدود به اموال و داراییها نیست بلکه فریب دادنِ همکاران، خادمان یا دوستان را نیز منع کرده است. تنها برای این که کارمندان از سرپرستشان رنجیده شدهاند یا در کارشان مشکلاتی دارند به ما این حق را نمیدهد که آن ها را تشویق به ناسازگاری کنیم. بلکه بایستی آن ها را به چالش بکشیم تا در همان جایی که هستند بمانند، ولو این که ممکن است چه بسیار مزایا ما یا آن ها با تغییر دادنِ جایمان به دست آوریم. همچنین لازم است که دهمین فرمان را در کلیساها، انجمنها، مدارس و سازمان های امور خیریه اجرا کنیم، زیرا از فریب دادنِ برادران، خواهران یا همکاران برکتی به دست نخواهیم آورد.
اگر کسی در امور یک خانواده دخالت کند و شوهر یا زن را برانگیزاند که همبستگی خانوادگی را رها کنند که خدا آن ها را بدان برکت داده، این کار میتواند پیامدهای وخیم پدید آورَد. اشتیاق برای تغییر، یا اختلافاتِ عمیق یا حتی بگو مگوهای نیش دار هرگز چنین قدمِ دردناکی را توجیه نمیکند. عیسی خودش فرمود: «آنچه خدا پیوست، انسان جدا نسازد.» اگر کسی بخواهد خانوادهای را از هم بپاشد یا درگیر رابطۀ جنسی خارج از ازدواج باشد، لازم است که بیدرنگ توبه کند، رفتارش را تغییر دهد و آماده شود تا مسئولیت خانوادهاش را بپذیرد. در آن صورت زندگی برای چنین کسی هدفمند خواهد بود، و او یاد خواهد گرفت که از هر گونه گناه دوری ورزد و بیزار باشد. او چنین اندیشههای شریرانه را در سر نخواهد پرورد که برای یک شب، معشوق خود را تغییر دهد، از ازدواجش فراغت گزیند یا به دنبالِ هم بسترانِ دیگر باشد. به جایش، در قدرت روحالقدس نسبت به هر گونه گناه در پرهیزکاری حقیقی زندگی خواهد کرد، زیرا شما نمیتوانید کاری انجام دهید جدا از آن چه روحالقدس میخواهد.
نوشته عبدالمسیح
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |