نقدی بر معجزات عددی قرآن: فصل هفتم- اشکالات ریاضی، اشتباه در جمع سه عدد (قسمت بیست و دوم)
اشتباه در جمع سه عدد
بگو آیا به خدایی که زمین را در دو روز آفرید کافر می شوید؟ و در آن کوه هایی برافراشت و برکت ایجاد کرد و رزق و روزی هایش را در چهار روز به طور مساوی برای همگان مقدر فرمود. سپس به خلقت آسمان پرداخت وآن دود بود. پس به آسمان و زمین گفت به اختیار یا به اجبار سوی من بیایید گفتند با اختیار می آییم. پس در دو روز هفت آسمان آفرید و در هر آسمانی امرش را وحی کرد و برای حفظ از شیاطین، آسمان نزدیک را با ستارگان زینت دادیم. این تقدیر خدای مقتدر و داناست. (فصلت)
مطابق با آیات فوق خلقت جهان بدین صورت است:
خلقت زمین در 2 روز.
خلقت کوه ها، موجودات زنده و گیاهان (رزق و روزی ها) در 4 روز.
خلقت هفت آسمان در 2 روز.
جمع این اعداد می شود ۸ روز 8= 2+4+2
پس جهان جمعاً در ۸ روز آفریده شده این چیزی است که خود قرآن گفته ولی در کمال تعجب خدای دروغین اسلام این مسئلۀ ساده را نیز نتوانسته حل کند و جمع روزهای خلقت را در سوره های دیگر ۶ روز اعلام کرده است!
همانا آسمان ها، زمین و هرچه را که بین آن هاست همه را در شش روز آفریدیم و هیچ گونه خستگی احساس نکردیم. (ق، 38)
همانا پروردگار شما خدایی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر تخت خود تکیه زد. (یونس، 3)
همانا پروردگار شما خدایی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر تخت خود تکیه زد. (اعراف، 54)
خدا کسی است که آسمان ها و زمین و هر چه را که بین آن هاست در شش روز آفرید سپس بر تخت خود تکیه زد . (فرقان، 59)
اوست خدایی که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر تخت خود تکیه زد. (حدید، 4)
خدا کسی است که آسمان ها و زمین و هر چه را که بین آن هاست در شش روز آفرید سپس بر تخت خود تکیه زد. ( سجده، 4)
آری خدای خیالی محمد حتی این شمارش ساده را نیز نتوانسته درست انجام دهد. البته شاید نیز دلیلش فراموش کاری محمد بوده است زیرا کسی که رسالتش واقعاً از سوی خداوند نباشد به دلیل فراموش کردن حرف های گذشتۀ خود دچار تناقض گویی می شود.
توجیهات مفسرین
دکان داران دین برای این اشکال چهار توجیه ارائه کرده اند:
توجیه اول
منظور از روز (ایام) مرحله است. یعنی خداوند، جهان را در ۶ مرحله آفریده است.
رد توجیه اول: این تفسیر هیچ تفاوتی به حال این موضوع نمی کند زیرا کلمۀ ایام را چه روز معنا کنیم و چه مرحله، همین اشکال ریاضی باز هم وجود دارد. تعداد مراحل گفته شده در آیات (ق، 38) ( یونس، 3) (اعراف، 54 ) ( حدید، 4 ) و (فرقان، 59 ) شش مرحله است ولی در سورۀ فصلت ۸ مرحله، از این گذشته مگر کلمۀ مرحله خودش یک کلمۀ عربی نیست؟ اگر منظور قرآن مرحله بود، به راحتی می توانست به جای این که بگوید فِی سِتَه ایُّام ، بگوید فِی سِتَّه مَراحِل.
ضمناً برای کسی که می گوید 3+3 می شود 7 چه فرقی دارد که موضوع شمارش سه عدد گلابی باشد یا سه عدد سیب؟ مگر با عوض کردن اسم، تغییری در حاصل جمع ایجاد می شود؟
توجیه دوم
منظور از روز (ایام) روزهای کرۀ زمین نیست بلکه روزهایی است که حسابش نزد خود خداوند است.
رد توجیه دوم: باز هم فرقی به حال قضیه نمی کند زیرا ملاک آن چه روز 24 ساعتۀ زمین باشد و چه روزی که اندازۀ آن صدها هزار سال، به هر حال حاصل جمـعی که در سورۀ فصلت به دست می آید با تعداد گفته شده در دیگر سوره ها متناقض است.
توجیه سوم
عدد 4 در آیۀ دهم با عدد در 2 آیۀ نهم هم زمان است. یعنی خلقت زمین در 2 روز، هم زمان بوده است با خلقت کوه ها و رزق و روزی ها در 4 روز. یعنی آیۀ دهم حاصل جمع 2 روز خلقت زمین با 2 روز خلقت کوه ها و رزق و روزی هاست.
رد توجیه سوم : نوع جمله بندی آیات هرگز این حرف را تأیید نمی کند. جدا نقل شدن این دو آیه از یکدیگر و وجود حرف «و» در اول آیۀ دهم خودش به طور واضح گویای این مطلب است که اول زمین را در 2 روز آفریده سپس کوه ها و رزق و روزی ها را در 4 روز. بحث این آیات، زمان بندی پروژۀ خلقت است پس وجود حرف «و» در اول آیۀ دهم توضیحی است برای ترتیب زمانی خلقت زمین و خلقت رزق و روزی ها. کسانی که چنین حرف هایی می زنند هرگز به این مسأله نمی اندیشند که اصلاً چه معنایی دارد خداوند روزهای خلقت را این گونه جمع و تفریق کند تا امروز بین بندگانش این همه بحث و جدل بر سر آن به وجود بیاید و باعث شَک و تردید بشود؟ مگر نمی گویید این کتاب، کتاب فصاحت و بلاغت است؟ چیزی که فصاحت و بلاغت دارد باید حرفش کاملاً روشن و صریح باشد نه اینکه حتی در بدیهی ترین مسألۀ دنیا که 2+2 است دارای این همه ابهام و اختلاف باشد و گروهی را به جان گروهی دیگر بیندازد.
توجیه چهارم
دو روز اضافی که در سورۀ فصلت وجود دارد مربوط به شش روز خلقت جهان نیست بلکه مربوط به طبقه طبقه کردن آسمان به صورت هفت طـبقه است. یعنی خداوند تمـام جهان را شامل یک زمین پر از موجودات و یک آسمان، در شش روز خلق کرده سپس در روزهای هفتم و هشتم همین یک آسمان را به هفت قسمت تقسیم کرده و هفت آسمان قرار داده است.
رد توجیه چهارم: توجیه خوبی است ولی به دلایل زیر باطل است:
الف: مفسرین می گویند خلقت آسمان داخل شش روز انجام شده و فقط تقسیم بندی آن به هفت طبقه مربوط به روزهای هفتم و هشتم است. این ادعا با خود قرآن متناقض است زیرا در همۀ آیاتی که خلقت جهان شش روز ذکر شده کلمۀ آسمان به صورت جمع به کار رفته است: وَ لَقَد خَلَقنا السَّماوات وَالاَرض وَمَا بَینَهُما فِی سِتَّهِ ایَّام
آسمان ها یعنی هفت آسمان. این یعنی هم خلقت و هم تقسیم بندی آسمان داخل همین شش روز انجام شده است.
ب: در شش روز اول خلقت که آیات 9 و 10 سورۀ فصلت است هیچ اسمی از آسمان نیست. هم خلقت آسمان و هم تقسیم کردن آن به هفت طبقه پس از اتمام این شش روز آمده است.
ج: اگر حرف مفسرین را بپذیریم جدا از تناقض در تعداد روزها تناقض دیگری بین آیات شش روز و آیات فصلت (آیات ۸ روز) ایجاد می شود زیرا:
– در آیات شش روز، هم خلقت و هم تقسیم بندی آسمان ها جزو همان شش روز است.
– در آیات ۸ روز، هم خلقت و هم تقسیم بندی آسمان ها خارج از شش روز است یعنی روزهای هفتم و هشتم.
مفسرین خواسته اند قضیه را با یک توجیه ساده فیصله دهند غافل از این که توجیهشان تناقض دیگری ایجاد می کند. لاجرم تنها یک چیز می تواند این تناقض را حل کند و آن اشتباه ریاضی محمد است که باید جمع روزهای خلقت را ۸ روز می گفت ولی شش روز گفته است.
عدم تناسب زمان با موارد خلق شده
بیشترین زمان برای خلقت کوچک ترین قسمت جهان (زمین: ۶ روز)
کم ترین زمان برای خلقت بزرگ ترین قسمت جهان (هفت آسمان: 2 روز)
زمین به اتفاق تمام کوه ها و موجوداتی که داخل آن است در مقایسه با آسمان های بینهایت مانند دانۀ ریز انجیری است که در اقیانوس آرام افتاده و حتی این یک ذره نیز حساب نمی شود. آن وقت خدایی که اقیانوس آرام را فقط در 2 روز آفریده خلقت این دانۀ انجیر، ۶ روز برایش وقت برده است. این امر نشان می دهد خدای دروغین محمد زمین را بزرگ تر و پیچیده تر از آسمان تصور می کرده و از نسبت بزرگی و کوچکی آن ها کاملاً بی خبر بوده است.
نتیجه گیری از مطالب فصل
همان گونه که دیدید قرآن در ساده ترین جمع و تفریق های ریاضی دارای اشکالاتی به این بزرگی است. خود آیه ها فریاد می زنند نویسندۀ این کتاب کوچک ترین مهارتی در ریاضیات ندارد ولی آقایان معجزه تراش سعی دارند به هر قیمتی که شده آن را معجزۀ ریاضی جلوه دهند.
مَثَل قرآن به فردی بی سواد و ابله می ماند که وقتی از او می پرسیم 2+2 چند می شود پاسخ می دهد ۶ ولی آقایان معجزه تراش می گویند این فرد ریاضی دان برجسته ای است. آن گاه از تعداد سرفه هایش، تعداد کروموزوم های مورچه را کشف می کنند زیرا یک روز وقتی به مورچه ها نگاه می کرد ۸ بار سرفه کرده بود!!!
محکومیت اعجاز عددی از سوی خود مسلمین
خدای حکیم بسیار بعید است با مخاطبین خود از چنین طریقی ارتباط برقرار کند. خداوند در تفهیم و تفاهم با بندگانش همان راهی را طی می کند که بین عقلا جاری و مرسوم اسـت و هرگز معما و کنایه به کار نمی برد. خدا اگر بخواهد امری را معماگونه بیان کند معمای او باید به گونه ای باشد که تا قیامت معما بماند زیرا اگر بشر بتواند چیزی را که مشیّت خدا به صورت معما درآورده کشف کند این نوعی نقص و ضعف برای خداوند خواهد بود چنان که به نظر ما حروف مقطعه قرآن از این مقوله اند.
یعنی شواهد و قرائن نشان می دهد که خداوند می خواهد این ها در قالب رمز و معما باقی بمانند و یا تاریخ دقیق قیامت به تصریح خود قرآن از این مقوله است. ایـن نکته که خداوند در تفهیم مقاصد خود از سیر ة عقلائیه تبعیت می کند، در یکی از فرمایشات امام صادق به آن تصریح شده است:
((ما کان اللّه لیخاطب خلقه بما ال یعقلون )). (وسائل الشیعه جلد 12 ,ص 243).
خداوند هرگز از طریقی که مردم نتوانند بفهمند با آن ها سخن نمی گوید.
بـر اساس این حدیث، تفسیرهای باطنی همه مردود است و اثبات تناسب های عددی و نظم ریاضی در قرآن، آن هم با عبور از راه های مارپیچ، یکی از شاخه های تفسیر باطنی است.
پس بسیار بعید است خداوند از آیة شریفة ((علیها تسعه عشر)) چیزی را بخواهد به ما تفهیم نماید که آقای رشاد خلیفه کشف کرده است. جـمـع ایـن دو پـارامتـر جمع دو چیز غیرمتجانس است، مثل آن که تعداد ستون های مسجد جامع اصفهان را با تعداد روزهای هفته جمع نموده باشیم.
اشـکال اساسی تر این است که چنین چیزی اثبات اعجاز قرآن نیست، زیرا به راحتی می توان کتابی نوشت و از آغاز بین ابواب و فصول و تعداد جملات آن چنین نظمی را جاسازی نمود. بنابراین ایـن کشفیات ذره ای موجب گرایش منکران قرآن به قرآن نخواهد بود بلکه این گونه دفاعیات غیرمنطقی و ضعیف، خود به خود موجب اعراض و بیزاری بیگانگان می شود.
برگرفته از کتاب افسانۀ اعداد
نوشتۀ بهزاد پوربیات
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
چهار روز تقدیر ارزاق هم شامل دو روز آفرینش زمین میشه هم دو روز بعد. سلیقه خدا این بوده که زمین را درشش روز بیافریند میتوانست بدون درنگ ویا با وقت طولانی تری این کار را بکند برای خدا آفرینش سخت نیست که شما در متنتان گفته اید زمین به این کوچکی با آفرینش آسمانهای بزرگ به یک اندازه وقت برده.این سلیقه خدا بوده .آفرینش شش روزه در کتاب مقدس هم وجود داره
منظورم آفرینش کل گیتی در شش روز بوده که اشتباها آفرینش زمین نوشتم
شخصی مثل لوط که مست کرده بود، نمی توانست به طرز عادی تعقل کند و به همین علت تسلیم هوسهایش شد و با دخترانش زنا کرد.
وچه عجب که هردو هم حامله شدند دختران لوط چهار نفر بودند آن دونفر که در توطئه نبودند کجا بودند وچطور مانع نشدند؟ این جای سوال است .آن دو دختر هم نمیتوانستند جدا شده باشند .
پاسخ شما قبلاً داده شده و تکرار نمی کنیم.
لطفا متلک نزنید
واو یا همان حرف و در این آیه عطف به گذشته هست ..تو هر چه می خوری مگه از زمین نیست از خشکی ودریایش .پس چطور آفرینش زمین را جزیی از تقدیر ارزاق نمیدانی.برافراشتن کوهها هم به منظور تعدیل اقلیمها وذخیره برف ویخ بوده که جزیی از تقدیر ارزاق بوده .اگر کوهستانهای شمال وغرب ایران نبودند زندگی در ایران امکانپذیر نبود اگر تبت پامیر وهیمالیا وجود نداشت چینی در کار نبود.اگر کوههای اطلس نمی بود مراکش والجزایر بی سکنه بودند کوههای آلپ وکوههای دیگر اروپا هم در تعدیل اقلیم موثرند.حتی وجود کوههای کم ارتفاع در اطراف اورشلیم سرزمین فلسطین یا اسرائیل این منطقه را از صحرای نفود بیابان سینا متمایز کرده.کوهها حقیقتا نگهدارنده زمین هستند
لطفاً مقاله را با دقت بخوانید. فکر کنم متوجه مسئله نشده اید.
چرا قطعا متوجه هستم و برای این شبهه نوشتن یک کتاب لازم تا حق مطلب بهتر اداشود .نه تنها دو روز آفرینش زمین داخل در همان چهار روز هست بلکه ممکن است این چهار روز به آفرینش آسمانها هم مربوط باشد.چون آسمان ها دود بودند .کی دود بودند ؟ احتمال دارد در طی همان 4روز گذشته ..در مقاله شما از نظرات آتئیستها وام گیری شده است.و نوشته شده خدایی که مثلا اقیانوس آرام را در دور روز بیافریند دانه انجیری را شش روز وقت صرف آفرینشش می کند.این جهان بینی آتئیستهاست .آفرینش 6روزه با نظرات فلسفی یا دیگر اصل وفرعیات علمی قابل توجیه نیست.خداوند بنا نیست که بگوییم امروز 100متر کار کرده فردا کارش سخت تر هست فقط 40متر کار میکنه .این دیوار آسانه وصاف هست به یک روز انجام میده و آن سقف رو به ده روز.…خدا ست شاید دوست داره کار بزرگ زود انجام بده وکار کوچکتر رو در زمان بیشتری انجام بده
خوانندگان این وب سایت دلایل نوشته شده شما و وب سایت ما را می خوانند و قضاوت با آنهاست.