نقدی بر معجزات عددی قرآن: فصل چهارم- ادعای معجزات سورۀ حدید (قسمت هشتم)

معجزات سورۀ حدید

وانزلنا الحَدیِد فِیهَ بُاسُ شَدِید وَ مَنَافعُ لِلنَّاسِ (25)

وآهن را نازل کردیم که درآن نیرویی شدید و منافعی برای مردم است.

سه معجزة عددی در این سوره وجود دارد:

1- سورۀ حدید سورۀ 57 قرآن است (در ترتیب قرآن) اگر کلمۀ «الحدید» را به حروف ابجد حساب کنیم همان عدد 57 به دست می آید.

2-  اگر کلمۀ «حدید» را به تنهایی (بدون الف والم) با حروف ابجد حساب کنیم عدد 26 به دست می آید و این همان عدد اتمی آهن درجدول عناصر مندلیف است.

3-  سور ة حدید 29 آیه دارد. و سور ة 57 قرآن است. اگر همین 29 در 57 ( شمار ة سوره) ضرب شود عدد به دست آمده 1635 خواهد بود.  1635=  57×29

حال اگر از عدد 1 تا 57که شمارۀ سورۀ حدید است باهم جمع بسته شود بازهم عدد 1635 به دست می آید.

1635= 57+56+…..+3+2+1

ظاهر این مطلب بسیار شگفت انگیز به نظر می آید ولی با اندکی تامل و دقت در چند نکتۀ اساسی، پوشالی بودن تمام این ادعاها ثابت می گردد.

اگر کمی تأمل کنید می بینید که این اعداد هیچ نسبتی با خود قرآن ندارند. کلمۀ حدید و الحدید قبل از نزول قرآن نیز وجود داشته اند. زمانی که هنوز هیچ قرآنی وجود نداشت مردم عربستان به آهن می گفتند حدید. اکنون از چند منظر اشکالات این موضوع را نیز بررسی می کنیم.

نکتۀ اول: حروف ابجد ساختۀ دست بشر است و سالها بعد از اسلام به وجود آمده. نسبت دادن یک عدد به یک حرف، موضوعی کاملاً قراردادی است. برای مثال کسی که حروف ابجد را به وجود آورده از پیش خودش عدد 90 را به حرف ص اختصاص داده است. این که عدد اتمی آهن در جدول مندلیف با عدد کلمۀ حدید درحروف ابجد مساوی است هیچ ربطی به قرآن ندارد. زیرا زمانی که هنوز هیچ قرآنی نبود مردم عربستان به آهن می گفتند حدید و شاعرانشان نیز بارها در کتابها و مطالبشان حدید را استفاده کرده اند. اگر کلمۀ حدید در شعر شاعران قبل از اسلام را نیز با حروف ابجد حساب کنید همین عدد 2۶ در می آید.

نکتۀ دوم: حال که روشن شد این موضوع هیچ ربطی به قرآن ندارد ممکن است باز هم برخی افراد، خود این موضوع را (حتی بدون ربط دادن به قرآن) شگفت انگیز بدانند و بگویند چطور شده عدد اتمی آهن با عدد حروف ابجدش مساوی در می آید؟ خدمت این عزیزان باید عرض کنیم این تساوی فقط یک موضوع اتفاقی و تصادفی است و اصلاً جای کوچکترین تعجبی ندارد زیرا اگر اتفاقی نبود باید تمام فلزاتی که درجدول مندلیف ذکر شده اند عدد اتمی شان با حروف ابجد مساوی در می آمد. اگر این گونه می شد هرگز کسی نمی توانست این موضوع را اتفاقی بداند.

برای این که هیچ شک و شبهه ای در دل خوانندگان محترم نماند نام چند فلز دیگر در زبان عربی را همراه با جدول عناصر مندلیف و جدول حروف ابجد به صورت مستند می آوریم تا عزیزان، اتفاقی بودن موضوع حدید را به چشم خود ببینند. لازم به یادآوری است بدین خاطر که کار از محکم کاری عیب نمی کند، دقیقاً نام فلزاتی را بررسی می کنیم که مثل حدید نامشان در قرآن ذکر شده. زیرا ممکن است هنوز برخی از خوانندگان عزیز دلایل ما را بر اتفاقی بودن این مسأله و ربط نداشتن آن به قرآن باور نکرده باشند. همچنین برای اینکه بهانه ای در دست بهانه جویان باقی نماند اسامی را هم با الف ولام و هم بدون الف ولام حساب می کنیم.

رمزهای عددی درحروف ابجد

ابجد، هوز، حطی، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، ضظغ

نام این چهار فلز در قرآن آمده:

حدید (آهن)، ذَهَب (طلا)، فِضّه (نقره)، نُحاس (مس).

به طوری که در جدول ملاحظه می کنید کلمۀ ذَهَب به معنای طال در حروف ابجد 707 می باشد ولی عدد اتمی آن در جدول مندلیف 79 است. هکذا عدد اتمی مس و نقره که هیچ کدام با عددشان در حروف ابجد مساوی نیستند. چه با الف و الم و چه بدون الف والم. برای این که خوانندگان عزیز بتوانند جدول عناصر مندلیف را به طور مستند ببینند و از صحت گفته های این کتاب اطمینان حاصل کنند می توانند به اینترنت یا کتاب های مربوطه مراجعه نمایند.

جدول عناصر مندلیف را نیز که پایین همین جدول مشاهده می کنید، عیناً از اینترنت دانلود شده است.

اینک به سراغ کلمۀ «الحدید» می رویم. چنان چه پیشتر ذکر شد و در جدول صفحۀ قبل نیز می بینید این کلمه همراه با الف ولام در حروف ابجد عدد 57 در می آید. سورۀ حدید نیز پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن است که به ادعای معجزه پردازان این تساوی یک معجزه می باشد. خدمت ایشان باید عرض کنیم این ترتیب قرار گرفتن سوره ها ی قرآن که امروز در دست ماست به ترتیب نزول سوره ها نیست زیرا اگر به ترتیب نزول سوره ها بود شما که می گویید سورۀ علق در غار حرا نازل شده باید به عنوان اولین سوره در ترتیب قرآن قرار می گرفت و سورۀ توبه به عنوان آخرین سوره. در حالی که در ترتیب قرآنهای امروزی سورۀ علق نود وششمین (96)و سورۀ توبه نهمین (9) سوره است.

نکتۀ سوم: تساوی عددی در ترتیب سورۀ حدید نیز امری کاملاً تصادفی است زیرا اگر تصادفی نبود سوره های دیگر قرآن نیز باید عددشان در حروف ابجد با عددشان در ترتیب سوره ها مساوی در می آمد. این تساوی فقط شامل سورۀ حدید است و در هیچ کدام از سوره های دیگر صادق نیست طوری که حتی یک مورد هم وجود ندارد. ما در اینجا برای مثال به 9 سورۀ دیگر بعد از حدید اشاره می کنیم. خوانندگان عزیز جهت اطمینان بیشتر می توانند بقیۀ سوره ها را نیز طبق جدول حروف ابجد محاسبه کنند و ببینند.

نکتۀ چهارم: ترتیب سوره های قرآن یک ترتیب قراردادی است و چندین سال بعد از مرگ پیامبر، توسط جمع آورندگان قرآن (عمر و عثمان) تنظیم شده است. نام دیگر سورۀ حمد، فاتحة الکتاب یعنی گشایندۀ کتاب است. برای همین ایشان آن را در اول قرآن قرار دادند سپس سوره ها را به ترتیب از بزرگ به کوچک پشت سرهم تنظیم کردند (بقره، آل عمران، نساء، مائده و …). حال اگر تساوی عددی ترتیب یک سوره با حروف ابجدش معجزه باشد باید بگوییم عُمَر و عثمان این معجزه را کرده اند نه خداوند. زیرا خداوند سورۀ حدید را نود و چهارمین (94)سوره نازل کرده و عدد 94 با عدد الحدید (57 )در حروف ابجد جور در نمی آید ولی عمر و عثمان آن را پنجاه و هفتمین سوره (در ترتیب) قرار داده اند که با حروف ابجدش دقیقاً مساوی است.

نکتۀ پنجم: اینک تمام اشکالات مذکور را نادیده می گیریم و فرض را بر این می گذاریم که ترتیب سوره های قرآن کار عُمر و عثمان نیست و همین ترتیبی که در سوره های قرآن می بینیم از طرف خود خداوند صورت گرفته است. همچنین فرض می کنیم که حروف ابجد ساختۀ انسان نیست و الهامی خداوندی است. حتی اگر بدین گونه فرض کنیم باز یک جای قضیه می لنگد و اشکالی دیگر پدید می آورد که معجزه بودن عدد پنجاه و هفت را در ترتیب قرآن و حروف ابجد خود به خود باطل می سازد. آن اشکال این نکته است که کلمۀ الحدید فقط در پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن نیامده که ما آن را فقط به حساب این سوره بگذاریم و بگوییم چون این کلمه در حروف ابجدش 57 در می آید قرار گرفتن آن نیز در سورۀ 57 قرآن یک معجزۀ عددی است. این کلمه یک بار نیز در هجدهمین سورۀ قرآن (کهف) آمده است.

چه ترتیب قرار گرفتن سوره ها را در نظر بگیریم و چه ترتیب نزول آن ها را، کلمۀ الحدید برای اولین بار در سورۀ کهف آمده و سپس در سورۀ حدید. سورۀ کهف هجدهمین سوره در قرآن است حال شما بگویید عدد 1۸ را باید به چه حسابی بگذاریم؟ کسانی که کلمۀ الحدید را به حساب پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن می گذارند چرا هیچ حرفی از آن در هجدهمین سوره به میان نمی آورند؟ پاسخ واضح است زیرا عدد 18 با عدد حدید در حروف ابجد مساوی در نمی آید تا آقایان بتوانند از آن معجزۀ عددی بسازند.

مطلب آخر در مورد موضوع حدید این نکته است که اگر قرآن واقعاً می خواست معجزۀ عددی در این سوره نشان دهد چرا کلمۀ الحدید را که در آیۀ 25 این سوره قرار گرفته به جای آیۀ 25 در آیۀ 2۶ این سوره قرار نداده تا آن هم با عدد اتمی آهن در جدول مندلیف جور در بیاید؟ آیا این گونه زیباتر نبود؟ وای به روزی که این اتفاق می افتاد و زهی سعادت به حال معجزه تراشان اگر این گونه می شد. آن وقت معجزه ای می ساختند که آن ورش ناپیدا. زیرا ترتیب سوره ها تقریباً مربوط به خود قرآن و پیامبر است و کار حضرات عُمَر و عثمان نیست، تا کسی بر آن اشکال بگیرد. نیز شمارۀ جزء سوره که جزء 27 است و تنها یک رقم بیشتر از عدد 26 می باشد.

واما معجزۀ سوم

سور ة حدید 29 آیه دارد. و سور ة 57 قرآن است. اگر همین 29 در 57 ( شمار ة سوره) ضرب شود عدد به دست آمده 1635خواهد بود.                        1635=57×29

حال اگر از عدد 1 تا 57که شمارۀ سورۀ حدید است با هم جمع بسته شود باز هم عدد 1635 بدست می آید:

1635= 57+56+………+3+2+1

احتمال ایجاد این حالت کاملاً تصادفی است. توصیه می کنم کسانی که منکر حرف بنده اند، فصل ششم این کتاب را حتماً مطالعه کنند. شما اگر بگردید حداقل یک مورد از این حالت ها را در هر کتابی می توانید پیدا کنید. این جا سه معجزۀ عددی برای سورۀ حدید ذکر شد. اگر معجزۀ مضرب 5 و مضرب 13 در غزلیات حافظ و شهریار را مطالعه کنید (فصل ششم) شبیه همین سه معجزۀ عددی را آن جا نیز خواهید دید.

برگرفته از کتاب افسانۀ اعداد

نوشتۀ بهزاد پوربیات