جایگاه و ارج و منزلت زنان در کتاب مقدس
این مقاله به ذکر نقش زنان از نظر کتاب مقدس می پردازد.
1 – انتخاب مریم
( لوقا 26:1 تا 32 ) (( 26 و در ماه ششم جبرائيل فرشته از جانب خدا به بلدي از جليل كه ناصره نام داشت، فرستاده شد. 27 نزد باكرهاي نامزد مردي مسمّي' به يوسف از خاندان داود و نام آن باكره مريم بود. 28 پس فرشته نزد او داخل شده، گفت: «سلام بر تو اي نعمت رسيده، خداوند با توست و تو در ميان زنان مبارك هستي.» 29 چون او را ديد، از سخن او مضطرب شده، متفكّر شد كه اين چه نوع تحيّت است. 30 فرشته بدو گفت: «اي مريم ترسان مباش زيرا كه نزد خدا نعمت يافتهاي. 31 و اينك حامله شده، پسري خواهي زاييد و او را عيسي خواهي ناميد. 32 او بزرگ خواهد بود و به پسر حضرت اعلي'، مسمّي' شود، و خداوند خدا تخت پدرش داود را بدو عطا خواهد فرمود. ))
2 – روح القدس را اول به مریم باکره داده و او حامله شد .
(لوقا (35:1) (( 35 فرشته در جواب وي گفت: «روحالقدس بر تو خواهد آمد و قوّت حضرت اعلي بر تو سايه خواهد افكند، ازآنجهت آن مولود مقدّس، پسر خدا خوانده خواهد شد. ))
3 – وقتی عیسی مسیح خداوند از مردگان قیام کرد، اول خود را به زنان کلیسا ظاهر کرد. (مریم مجد لیه )
متی1:28-6
((قيامعيسيمسيح
(( و بعد از سَبَّت، هنگام فجرِ روز اوّل هفته، مريم مَجْدَليّه و مريم ديگر بجهت ديدن قبر آمدند. 2 كه ناگاه زلزلهاي عظيم حادث شد از آنرو كه فرشته خداوند از آسمان نزول كرده، آمد و سنگ را از درِ قبر غلطانيده، بر آن بنشست. 3 و صورت او مثل برق و لباسش چون برف سفيد بود. 4 و از ترس او كشيكچيان به لرزه درآمده، مثل مرده گرديدند. 5 امّا فرشته به زنان متوجّه شده، گفت: «شما ترسان مباشيد!ميدانم كه عيساي مصلوب را ميطلبيد. 6 در اينجا نيست زيرا چنانكه گفته بود برخاسته است. بياييد جايي كه خداوند خفته بود ملاحظه كنيد، ))
4 – مسیح اولین کسی بود که زن را تشویق کرد . در آن زمان که زنان در جامعه به حساب نمی آمدند . (مریم وقتی عطر بر پاهای عیسی ریخت).
متی ( 6:26 تا 13 ) ((6 و هنگامي كه عيسي در بيت عَنْيا در خانه شمعون ابرص شد، 7 زني با شيشهاي عطر گرانبها نزد او آمده، چون بنشست بر سر وي ريخت. 8 امّا شاگردانش چون اين را ديدند، غضب نموده، گفتند: «چرا اين اسراف شده است؟ 9 زيرا ممكن بود اين عطر به قيمت گران فروخته و به فقرا داده شود.» 10 عيسي اين را درك كرده، بديشان گفت: «چرا بدين زن زحمت ميدهيد؟ زيرا كار نيكو به من كرده است. 11 زيرا كه فقرا را هميشه نزد خود داريد امّا مرا هميشه نداريد. 12 و اين زن كه اين عطر را بر بدنـم ماليد، بجهـت دفـن مـن كرده است. 13 هرآينه به شما ميگويم هر جايي كه در تمام عالم بدين بشارت موعظه كرده شـود، كار اين زن نيز بجهت يادگاري او مذكـور خواهد شد.» ))
5 – زنان همیشه همراه شاگردان بودند
(لوقا 8: 2-3)زنانيكهپيرويعيسيميكردند:
و بعد از آن واقع شد كه او در هر شهري و دهي گشته، موعظه مينمود و به ملكوت خدا بشارت ميداد و آن دوازده با وي ميبودند. 2 و زنان چند كه از ارواح پليد و مرضها شفا يافته بودند، يعني مريم معروف به مَجْدَليّه كه از او هفت ديو بيرون رفته بودند، 3 و يونا زوجه خوزا، ناظر هيروديس و سوسَن و بسياري از زنان ديگر كه از اموال خود او را خدمت ميكردند. ))
***زن از نظر اجتماع ودنیا ***
در زمان گذشته وحالا هم بعضی از کشورها زنان و بچه ها و دیوانه ها را بحساب نمی آوردند:
فیلسوف یهودی ، فیلون می نویسد : زنان ناقص العقل هستند و احساسی وهوسباز!
استاد جودابن الای می نویسد . برای سه چیز مردان باید خدارا شکر کنند . 1- زن نیستند 2- وحشی نیستند 3- بی سواد نیستند.
یوسفوس تاریخ نویس یهودی در قرن دوم می نویسد . زن از هر نظر از مرد پائین تر است وباید مثل برده اطاعت کند!
***اما زن از نظر مسیح خداوند ***
1 – بیوه زن صرفه صیدون نعمان سریانی ( به شنونده مرد وزن یکجا اهمیت می دهد . لوقا 25:4 تا 27 )
زندهكردن پسر يك بيوه زن
11 و دو روز بعد به شهري مسمّي' به نائين ميرفت و بسياري از شاگردان او و گروهي عظيم، همراهش ميرفتند. 12 چون نزديك به دروازه شهر رسيد، ناگاه ميّتي را كه پسر يگانه بيوه زني بود ميبردند و انبوهي كثير از اهل شهر، با وي ميآمدند.
13 چون خداوند او را ديد، دلش بر او بسوخت و به وي گفت: «گريان مباش.» 14 و نزديك آمده، تابوت را لمس نمود و حاملان آن بايستادند. پس گفت: «اي جوان، تو را ميگويم برخيز.» 15 در ساعت آن مرده راست بنشست و سخن گفتن آغاز كرد و او را به مادرش سپرد. 16 پس خوف همه را فراگرفت و خدا را تمجيدكنان ميگفتند كه «نبياي بزرگ در ميان ما مبعوث شده و خدا از قوم خود تفقّد نموده است.»
2 – ملکه نینوا با مردان نینوا را یکسان شمرده است . لوقا31:11 و 32
31 ملِكه جنوب در روز داوري با مردم اين فرقه برخاسته، بر ايشان حكم خواهد كرد زيرا كه از اقصاي زمين آمد تا حكمت سليمان را بشنود و اينك در اينجا كسي بزرگتر از سليمان است. 32 مردم نينوا در روز داوري با اين طبقه برخاسته، بر ايشان حكم خواهند كرد زيرا كه به موعظه يونس توبه كردند و اينك در اينجا كسي بزرگتر از يونس است.
3 – خمیر مایه زن که در توده خمیر گذاشت . لوقا 18:13 تا 21
18 پس گفت: «ملكوت خدا چه چيز را ميماند و آن را به كدام شي تشبيه نمايم؟ 19 دانه خردلي را ماند كه شخصي گرفته در باغ خود كاشت، پس روييد و درخت بزرگ گرديد، بحدّي كه مرغان هوا آمده، در شاخههايش آشيانه گرفتند.»
20 باز گفت: «براي ملكوت خدا چه مَثَل آورم؟ 21 خميرمايهاي را ميماند كه زني گرفته، در سه پيمانه آرد پنهان ساخت تا همه مخمّر شد.»
4 – مسیح تجربیات زن را با مردان برابر دید . گوسفند گمشده سکه گمشده لوقا 4:15 تا 10
4 «كيست از شما كه صد گوسفند داشته باشد و يكي از آنها گم شود كه آن نود و نه را در صحرا نگذارد و از عقب آن گمشده نرود تا آن را بيابد؟ 5 پس چون آن را يافت، به شادي بر دوش خود ميگذارد، 6 و به خانه آمده، دوستان و همسايگان را ميطلبد و بديشان ميگويد با منشادي كنيد زيرا گوسفند گمشده خود را يافتهام. 7 به شما ميگويم كه بر اين منوال خوشي در آسمان رخ مينمايد بهسبب توبه يك گناهكار بيشتر از براي نود و نه عادل كه احتياج به توبه ندارند.
حكايت سكه گمشده
8 «يا كدام زن است كه ده درهم داشته باشد هرگاه يك درهم گم شود، چراغي افروخته، خانه را جاروب نكند و به دقّت تفحّص ننمايد تا آن را بيابد؟ 9 و چون يافت، دوستان و همسايگان خود را جمع كرده، ميگويد: با من شادي كنيد زيرا درهم گمشده را پيدا كردهام. 10 همچنين به شما ميگويم شادي براي فرشتگان خدا روي ميدهد بهسبب يك خطاكار كه توبه كند.»
*** برخورد مسیح خداوند با زنان ***
1 – بیوه زن نائینی ( پسرش تنها پناه آن زن بود ) لوقا 11:7 تا 17
زندهكردنپسريكبيوه زن
11 و دو روز بعد به شهري مسمّي' به نائين ميرفت و بسياري از شاگردان او و گروهي عظيم، همراهش ميرفتند. 12 چون نزديك به دروازه شهر رسيد، ناگاه ميّتي را كه پسر يگانه بيوه زني بود ميبردند و انبوهي كثير از اهل شهر، با وي ميآمدند.
13 چون خداوند او را ديد، دلش بر او بسوخت و به وي گفت: «گريان مباش.» 14 و نزديك آمده، تابوت را لمس نمود و حاملان آن بايستادند. پس گفت: «اي جوان، تو را ميگويم برخيز.» 15 در ساعت آن مرده راست بنشست و سخن گفتن آغاز كرد و او را به مادرش سپرد. 16 پس خوف همه را فراگرفت و خدا را تمجيدكنان ميگفتند كه «نبياي بزرگ در ميان ما مبعوث شده و خدا از قوم خود تفقّد نموده است.» 17 پس اين خبر درباره او در تمام يهوديّه و جميع آن مرز و بوم منتشر شد.
2 – زن گناهکار (مسیح اورا به رخ مردان بزرگ یهودی کشید واز او دفاع کرد ) لوقا 36:7 تا 50
تدهين پايهاي عيسي
36 و يكي از فريسيان از او وعده خواست كه با او غذا خورَد. پس به خانه فريسي درآمده بنشست. 37 كه ناگاه زني كه در آن شهر گناهكار بود، چون شنيد كه در خانه فريسي به غذا نشسته است، شيشهاي از عطر آورده، 38 در پشت سر او نزد پايهايش گريان بايستاد و شروع كرد به شستن پايهاي او به اشك خود و خشكانيدن آنها به موي سر خود و پايهاي وي را بوسيده آنها را به عطر تدهين كرد.
39 چون فريسياي كه از او وعده خواسته بود اين را بديد، با خود ميگفت كه «اين شخص اگر نبي بودي هرآينه دانستي كه اين كدام و چگونه زن است كه او را لمس ميكند، زيرا گناهكاري است.» 40 عيسي جواب داده به وي گفت: «اي شمعون چيزي دارم كه به تو گويم.» گفت: «اي استاد بگو.» 41 گفت: «طلبكاري را دو بدهكار بود كه از يكي پانصد و از ديگري پنجاه دينار طلب داشتي. 42 چون چيزي نداشتند كه ادا كنند، هردو را بخشيد. بگو كدام يك از آن دو او را زيادتر محبّت خواهد نمود.» 43 شمعون در جواب گفت: «گمان ميكنم آنكه او را زيادتر بخشيد.» به وي گفت: «نيكو گفتي.»
44 پس بهسوي آن زن اشاره نموده به شمعون گفت: «اين زن را نميبيني؟ به خانه تو آمدم آب بجهت پايهاي من نياوردي، ولي اين زن پايهاي مرا به اشكها شست و به مويهاي سر خود آنها را خشك كرد. 45 مرا نبوسيدي، ليكن اين زن از وقتي كه داخل شدم از بوسيدن پايهاي من باز نايستاد. 46 سر مرا به روغن مسح نكردي، ليكن او پايهاي مرا به عطر تدهين كرد. 47 از اين جهت به تو ميگويم، گناهان او كه بسيار است آمرزيده شد، زيرا كه محبّت بسيار نموده است. ليكن آنكه آمرزشِ كمتر يافت، محبّتِ كمتر مينمايد.» 48 پس به آن زن گفت: «گناهان تو آمرزيده شد.» 49 و اهل مجلس در خاطر خود تفكّر آغاز كردند كه اين كيست كه گناهان را هم ميآمرزد. 50 پس به آن زن گفت: «ايمانت تو را نجات داده است. به سلامتي روانه شو.»
3 – زن مبتلا به خون ریزی ( مسیح خداوند ایمان اورا که طرد شده بود بلند کرد لوقا 40:8 تا 48
(40 و چون عيسي مراجعت كرد، خلق او را پذيرفتند زيرا جميع مردم چشم به راه او ميداشتند. 41 كه ناگاه مردي، يايِرُس نام كه رئيس كنيسه بود، به پايهاي عيسي افتاده، به او التماس نمود كه به خانه او بيايد. 42 زيرا كه او را دختر يگانهاي قريب به دوازده ساله بود كهمشرف بر موت بود. و چون ميرفت، خلق بر او ازدحام مينمودند.
43 ناگاه زني كه مدّت دوازده سال به استحاضه مبتلا بود و تمام مايملك خود را صرف اطبّا نموده و هيچكس نميتوانست او را شفا دهد، 44 از پشت سر وي آمده، دامن رداي او را لمس نمود كه در ساعت جريان خونش ايستاد. 45 پس عيسي گفت: «كيست كه مرا لمس نمود؟» چون همه انكار كردند، پطرس و رفقايش گفتند: «اي استاد، مردم هجوم آورده، بر تو ازدحام ميكنند و ميگويي كيست كه مرا لمس نمود؟» 46 عيسي گفت: «البتّه كسي مرا لمس نموده است، زيرا كه من درك كردم كه قوّتي از من بيرون شد.» 47 چون آن زن ديد كه نميتواند پنهان ماند، لرزان شده، آمد و نزد وي افتاده پيش همه مردم گفت كه به چه سبب او را لمس نمود و چگونه فوراًشفا يافت. 48 وي را گفت: «اي دختر، خاطرجمع دار؛ ايمانت تو را شفا داده است؛ به سلامتي برو.»
اگر زنی دچار خونریزی بود نجس و ترد شده مردم بود لاویان19:15 تا 30
زن تا هفت روز بعد از عادت ماهانهاش شرعاً نجس خواهد بود. در آن مدت هر كس به او دست بزند، تا غروب نجس خواهد شد، 20 و او روي هر چيزي بخوابد يا بنشيند، آن چيز نجس خواهد شد. 21و22و23 اگر كسي به رختخواب آن زن يا به چيزي كه او روي آن نشسته باشد دست بزند بايد لباس خود را بشويد و غسل كند و شرعاً تا غروب نجس خواهد بود. 24 مردي كه در اين مدت با او نزديكي كند، شرعاً تا هفت روز نجس خواهد بود و هر رختخوابي كه او روي آن بخوابد نجس خواهد بود.
25 اگر خونريزي عادت ماهانه بيش از حد معمول جريان داشته باشد يا در طول ماه، بيموقع عادت ماهانه او شروع شود، همان دستورات بالا بايد اجرا گردد. 26 بنابراين در آن مدت او روي هر چيزي كه بخوابد يا بنشيند، درست مثل دوره عادت ماهانه عادي نجس خواهد بود. 27 هر كس به رختخواب او يا به چيزي كه او روي آن نشسته باشد دست بزند نجس خواهد شد و بايد لباس خود را بشويد و غسل كند. او تا غروب شرعاً نجس خواهد بود. 28 هفت روز بعد از تمام شدن عادت ماهانه، او ديگر نجس نيست. 29 روز هشتم بايد دو قمري يا دو جوجه كبوتر دم در عبادتگاه پيش كاهن بياورد 30 و كاهن يكي را براي قرباني گناه و ديگري را براي قرباني سوختني ذبح كند و در حضور خداوند براي نجاست عادت ماهانه آن زن كفاره نمايد.
4 – شاگردان زن هم اجازه داشتند از تعالیم او بهره مند شوند (مریم ومرتا ) لوقا 38:10 تا 42
38 و هنگامي كه ميرفتند، او وارد بلدي شد و زني كه مرتاه نام داشت، او را به خانه خود پذيرفت. 39 و او را خواهري مريم نام بود كه نزد پايهاي عيسي نشسته، كلام او را ميشنيد. 40 امّا مرتاه بجهت زيادتي خدمت مضطرب ميبود. پس نزديك آمده، گفت: «اي خداوند، آيا تو را باكي نيست كه خواهرم مرا واگذارد كه تنها خدمت كنم؟ او را بفرما تا مرا ياري كند.» 41 عيسي در جواب وي گفت: «اي مرتاه، اي مرتاه، تو در چيزهاي بسيار انديشه و اضطراب داري. 42 ليكن يك چيز لازم است و مريم آن نصيب خوب را اختيار كرده است كه از او گرفته نخواهد شد.»
در آن زمان زنان اجازه نداشتند شاگرد باشند و تعلیم بگیرند .
5- زنی که برای مسیح خداوند دعای خیر کرد ( ومسیح خداوند نگفت ساکت باش بلکه تشویق کرد (. لوقا27:11 تا28
27 چون او اين سخنان را ميگفت، زني از آن ميان به آواز بلند وي را گفت : « وشابحال آن رَحِمي كه تو را حمل كرد و پستانهايي كه مكيدي.» 28 ليكن او گفت: «بلكه خوشابحال آناني كه كلام خدا را ميشنوند و آن را حفظ ميكنند»
6 – زنان همراه عیسی لوقا 1:8 تا 3 و 12 (( زناني كه پيروي عيسي ميكردند
و بعد از آن واقع شد كه او در هر شهري و دهي گشته، موعظه مينمود و به ملكوت خدا بشارت ميداد و آن دوازده با وي ميبودند. 2 و زنان چند كه از ارواح پليد و مرضها شفا يافته بودند، يعني مريم معروف به مَجْدَليّه كه از او هفت ديو بيرون رفته بودند، 3 و يونا زوجه خوزا، ناظر هيروديس و سوسَن و بسياري از زنان ديگر كه از اموال خود او را خدمت ميكردند. ))
7 – به زن 18 سال منحنی ، لقب دختر ابراهیم داد لوقا 16:13
و آخرین و مهم ترین آنها خداوند عیسی، کلیسایش را عروس خود خواند (زن )
برگرفته از وب سایت مرکز پژوهشهای مسیحی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |