مدافع برجستۀ مسیحی: شرح حال زندگی اُریجِن (از پدران کلیسا)
مدافع برجستۀ مسیحی: شرح حال زندگی اُریجِن (از پدران کلیسا)
آنچه كه مرا سود بود، آن را به خاطر مسيح زيان دانستم
زندگی اريجن
برای شناخت اريجن از تولدش شروع نمی كنيم وبا تاريخ وفاتش پايان نمی دهيم، بلكه با اين سؤال شروع می كنیم: چرا بايد اریجن را بشناسيم؟ آيا اسناد و مطالب معتبری در آرشيو های تاريخ وجود دارند كه بتوانند پيچيدگی های شخصيت روحانی و الاهياتی اريجن را به ما نشان دهند؟ اوريجن كی بود؟ نخست عنوانی كه برای او گفته شده او متعلق به دورۀ پدران كليسا بوده و سؤال ادامه پيدا می كند كه پدران كليسا چه كسانی هستند؟ آیا اصولاً از نظر ايمان مسيحی و دكترين های كليسايی مطالب آن ها به اندازۀ رسولان اعتبار دارد؟
اريجن يكی از پر كارترين و شاخص ترين و در عين حال بحث انگيرترين الاهیدان، آپولوژيست (مدافع ایمان)، روحانی، مبشر، معلم و واعظ برجسته از دوران پدران كليسا بوده است. بايد اضافه كنم برای شناخت عميق تر اريجن بايد به پدران كليسا پرداخت و نقش آنها را در پيشبرد ملكوت مسيح بازگو نمود. پدران اوليۀ كليسا معمولاً غير يهوديان يونانی و رومی بودند كه بعد از رسولان، متفكرانی روحانی، كه فلسفه و دانش زمان خود را می شناختند و نوشته ها و نظرات آنها، ارتباطی تنگاتنگ مابين كتاب مقدس و دفاعيات مسيحی ايجاد می كرد. بايد اذعان نمود که آنها فيلسوف نيز بوده اند. بيشتر آنها تحت تأثير فلسفۀ يونان قرار داشتند و يكی از اتهام های اريجن اين بود كه او از فلسفۀ نيوافلاطون برای تفسير كلام خدا استفاده می نمود، ولی مدعيان اين موضوع هيچگاه دلائل واضحی را مطرح نكرده اند. در دورانی كه اريجن می زيست (قرن دوم وسوم ميلادی) چند مكتب فلسفی عمده وجود داشت که بر آثار و مطالب اريجن تأثير زيادی گذاشته بود. ولی او سعی می كرد كه در تفسير و بررسی كلام خدا از مكاشفۀ آسمانی و روحانی كمك بگيرد. اولين فلسفه، فلسفۀ افلاطون بود كه توسط افلاطون ٣٤٧ قبل از ميلاد بنيان گذاری شد. او شاگرد سقراط بود. دومين فلسفه، فلسفۀ ارسطو بود. او شاگرد افلاطون بود (٣٢٢ قبل از ميلاد). سومين فلسفه رواقی گری بود كه توسط زنون بنيان نهاده شد (٢٣٦ قبل از ميلاد). چهارمين، در قرن سوم فرم جديدی از فلسفۀ افلاطون، تحت عنوان نوافلاطونی، توسط امونيوس ساكاس و فلوطين مطرح شد كه اريجن وابستگی شديدی به اين فلسفه داشت. فلسفۀ نو افلاطوی بر برتر بودن خدای متعال تأكيد زيادی می كرد واين بينش مدتها رقيبی برای مسيحيت در قرن سوم به حساب می آمد. بايد اضافه كنم تفكر فلسفی يونان، در كل، ديدگاهی منفی در مورد جهان داشت. اين نحوۀ برخورد البته شباهت هايی با نگرش عهد جديد داشت ولی در ماهيت با هم فرق می كرد واين همان مفهومی است كه پولس رسول در آتن دريافت كه رستاخيز جسم اساساً با تفكر يونانی در تضاد است (اعمال رسولان ٣٢:١٧) و اريجن در مطالب خود تلاش می كرد كه ايمان مسيحی را در ارتباط با ميراث و تفكر یونانی بيان كند بدون اين كه ايمان مسيحی دستخوش تغيير و تحريف شود.
واما اين نوشته ها و كتاب ها كدامند و آنها چه نام دارند؟ واز چه موضوعی گفتگو می كنند؟
از اريجن كتاب ها، نوشته ها، تفسير ها و موعظه های بسيار زيادی بر جای مانده كه حجم زياد آنها بسيار شگفت انگيز است كه چطور توانسته همۀ آنها را بنويسد. حتی روايتی غير رسمی بر اين كه شاگرد نو ايمان و ثروتمند او آمبروز به لحاظ مالی اين امكان را برای او فراهم ساخت. همه چيز او (به جز موعظه های او كه در اواخر عمرش جمع آوری شده) توسط شش نفر تندنويس كه كاتبان هم به آنها كمك می كردند نوشته شدند. او الاهيدان و فيلسوف و واعظ زبر دستی هم بود. با شناخت خوبی كه از كلام خدا داشت و با موعظه های خود تلاش می كرد قلب مردم را به سوی مسيح هدايت كند.
متأسفانه هيچ كتاب يا مقاله يا موعظه ای در زبان فارسی از اريجن ترجمه نشده و تمام مطالبی که از اريجن در آرشيو فارسی وجود دارد، يك مطلب كوتاه سه صحفه ای از كتاب تاريخ تفكر مسيحی و مقالۀ سايت ويكی پديا كه كپی همان كتاب است، می باشد.
در دو لينك زير، شما تعداد كمی از كتاب های او را مشاهده می كنيد:
http://www.editionsducerf.fr/librairie/auteurs/livres/3/origene
https://www.amazon.fr/Origène/e/B004N6C2YE
اولين كتاب معروف او “بر ضد سلوس” نام داشت كه بينش های الاهياتی با ارزشی در رابطه با مسيح شناسی و ايمان مسيحی ارائه می دهد كه در نوع و شيوۀ دفاعيات خود بی رحم و رُك بوده است. لازم است بدانيد كه سلوس يك منتقد و مرتدّ مسيحی بود كه حدود هفتاد سال پيش از اريجن كتابی بر ضد مسيحيت نوشته بود ودر آن كتاب، ايمان مسيحی كه عيسي پسر خداست و از باكره ای متولد شده را بديدۀ تحقير گرفته و مورد تمسخر قرار داده بود. از نظر او خدايی كه متجسد شده نمی تواند ضعيف باشد كه خود را از مرگ نجات ندهد. اريجن در مقام دفاع و پاسخ، مواضع مهمی را اتخاذ می كند كه الگوی يك تعليم صحيح در مسيحيت راستين می شود. البته او صرفاً نمی خواست مانند ديگر آپولوژيست ها دفاعیه نويسی كند بلكه هدفش اين بود که تبيین مثبتی از پيام مسيحی فراهم كند. در صورت تمایل می توانید در لينک زير در بارۀ سلوس و اين كتاب اطلاعات بيشتری داشته باشيد:
http://remacle.org/bloodwolf/eglise/origene/celse1.htm
كتاب ديگر او در واقع ماندگارترين كار الهياتیِ كتاب اصول اساسی در چندين جلد، كه در كتاب فروشی های فرانسوی به نام Traité de principes وجود دارد. اين كتاب به اصول اساسی شناخت، و معرفی آموزه های مسيحی راست دين می پردازد (منظور از راست دينی تعليم صحیح منطبق با آموزه های رسولان می باشد). اين كتاب به دليل پاره ای از نظریات خاص الاهياتی ، مورد اختلاف و حتى محكوميت قرار گرفت و اين موضوع ارزش كار او را تحت الشعاع قرار داد به طوری كه امروز ما فقط قسمت هايی از آن را با ترجمۀ لاتينی در اختيار داريم. اما واقعيت به گونه ای ديگر است. تمام تلاش اريجن اين بود كه يك مسيحی راست دين باقی بماند. ولی اريجن دقيقاً بين اصول اعتقادی كه در سنّت كليسا بايد مورد اعتقاد همه باشد و تعليم صحيح كتاب مقدس فرق می گذاشت. او برای استقلال انديشۀ الاهياتی، اهميت خاصی قائل بود. بسياری اين كتاب را نوعی پروژۀ تكميل سازگاری ميان مسيحيت با دنيای يونانی می دانند به گونه ای كه انديشه های الاهياتی مسیحيت را بدون فلسفۀ يونانی ممكن نمی دانند.
بايد اذعان كرد كه درطول تاريخ، شهادت های مثبتی نسبت به اريجن و انديشه ها و كتاب های او به عمل آمده كه به اين بحث ها كه بيشتر از جانب الاهيات سكولار و ليبرال مطرح می شود پايان داد. ازميان آنها می توان به شهادت پاپ بنديكت ١٦ ( پاپ قبلی كه استعفا داد) اشاره نمود. پاپ بنديكت ١٦ الاهیدان بزرگ معاصر كه از او كتاب های زيادی به جا مانده است، در مقاله ای اريجن را نماد كاملی از الاهيات و مفسر كلام خدا می داند. جهت گیری ادبيات روحانی او را در سمت و سوی كتاب مقدس می شناسد و او را استادی بزرگ می بيند. در لینک زير شما فرصت خواهيد داشت از مقالۀ پاپ بنديكت ١٦ ياBenoît 16 در صورت تمايل استفاده كنيد:
http://www.patristique.org/Benoit-XVI-catechese-sur-Origene,231.html
بخش زيادی از مطالب اريجن مربوط به تفسير كتاب مقدس است و برای تفسير اين كتاب ها از شيوۀ تمثيل استفاده نموده، به همين جهت در ادبيات جهانی به نام Homélies یا تفسیر به روش تمثیل می شناسند. اریجن فکر می کرد بدون توسل به تمثیل، نمی توان كتاب مقدس را به درستی درك نمود. البته در اينجا سوء تفاهمی وجود دارد: اين روش قبل از اريجن هم وجود داشت. در واقع نخستين بار از سوی يونانيان به كار گرفته شد. اين روش در قرن اول ميلادی توسط فيلو يونانی در مورد عهد عتيق به كار گرفته شده و هدف فيلو اين بود كه عهد عتيق را با تفكر يونانی پيوند دهد. اوريجن هم عمكردی مشابه داشت. تمثيل او را قادر می ساخت كه نقاط پنهان كلام خدا را بيشتر توضيح دهد. ولی كار او آگاهانه نبود كه خواسته باشد از روش يونانی برای تبيین كلام خدا استفاده كند.
بررسی بعدی دربارۀ انديشه های او دربارۀ تثليت می باشد. در واقع تمام الاهيات اريجن در اين مورد شفاف نيست. او در تثليث بر اين باور است كه پدر و پسر و روح القدس سه وجود جاودانه اند. اين خصوصيات خدا يعنی تثليث او نه يك ايدۀ اضافی بر مفهوم وجود خدا بلكه بخشی از طبيعت خداست و او مخالف هر تفكری است كه تثليث ابدی را به شكلی ناديده می گيرد.
تا اينجا در چارچوب راست دينی قرار دارد اما ابهام ديگر اين است که تثليث او تثليثی است كه در آن سلسله مراتب وجود دارد. خدای پدر از خدای پسر بزرگ تر وبلند مرتبه تر می باشد وخدای حقيقي فقط خدای پدر است. خدای پسر همان خدای پدر است. تثليت اوريجن، تثليث سلسله مراتبی است و يك قرن بعد، آريوس بدعت گذار معروف ازاين تفكر اريجن سؤاستفاده نمود كه تنها خدای پدر را خدا ناميد. ولی از طرف ديگر، اريجن آموزۀ خلق ابدی را مطرح كرد كه آموزۀ راست دينی به نظر می رسيد. ولی برای درك بهتر اموزۀ تثلیث اريجن بايد به ديدگاه او در مورد موجودات عقلانی توجه كرد. الاهيات اريجن الاهيات يكپارچه و دارای انسجام می باشد. بزرگترين كار اريجن اين بود كه بری اولين بار الاهيات نظام مند يا سيستماتيك بوجود آورد. اما اين كه آيا او بدعت كار است يا خیر؟ نمی توان به سادگی اظهار نظر نمود. ولی می توان با اطمينان گفت كه او می خواست تفكری راست دين در آثار خود داشته باشد و از طرفی زندگی شخصی او نمادی از يك زندگي حقيقی مسيحی بود و او واقعاً عاشق مسيح بود و به خاطر او در زندان و تحت شكنجه های وحشيانه قرار گرفت.
شهادت زندگي مسيحی اوريجن
اوريجن در سال 185 ميلادی در قرن دوم مسيحيت در يك خانوادۀ مسيحی مرفه در اسكندريۀ مصر بدنيا آمد. در دوره ای كه مسيحيت سخت ترين روز های خود را سپری می نمود. پدر خانواده، عاشقانه مسيح را پيروی می كرد. بايد دانست قرن دوم و سوم قرن انتخاب برای ايمانداران به حساب می آمد. چون بايد برای حفظ ايمان، خود را برای جفا، شكنجه و شهادت آماده می نمودند و از اين جهت است که پدرش ليؤنيداس را در زماني كه اوريجن١٧ سال بيشتر نداشت در سال ٢٠٢ ميلادی به خاطر ايمانش شكنجه و در انظار عموم گردن زدند و تمام اموال و ثروتش را مصادره كردند. اريجن با هفت فرزند خانواده كه از همه بزرگتر بود، در فقر و بی چيزی قرار گرفت. ولی اين جفا نتوانست خللی در او ايجاد كند. او پدر را به شهادت در راه ايمان تشويق می نمود.
اريجن در دوران كودكی و نوجوای به آموختن كتاب مقدس علاقه ای زياد داشت به طوری كه اين انس او باعث شده بود كه قسمت های طويلی از آن را حفظ كند. در اين وضعيت سخت، خدا راهی فراهم می كند و باعث می شود كه يك زن ثروتمند به او كمك كند تا به تحصيل و مطالعات فلسفی خود ادامه دهد. وی موفق شد يك مدرسۀ دستور زبان باز كند تا هم وسيله ای برای امرار معاش او و هم خانواده اش باشد.
او در مدرسۀ اسكندريه به شاگردانش آموزش كتاب مقدس می داد و حتی در زمانی كه بيشتر روحانيت اسكندريه خود را از ترس حكومت مخفي كرده بودند، با شجاعت و ايمان حقيقی تعليم می داد. فعاليت های بی باكانۀ او موجب شد در سالهای اوليۀ عمرش به عنوان يك معلم كتاب مقدس و يك رهبر روحانی شناخته شود و درسال ٢٠٣ مسئول مدرسۀ كتاب مقدس اسكندريه گردد. در واقع اريجن جانشين كلمنت در اسكندريۀ مصر بود.
وي علاقه اي به عنوان های كليسايی نداشت و زندگی دنيوی آنها را مورد نكوهش قرار می داد. اسقف اسكندريه، شاگرد انعطاف پذير اريجن را بر او ترجيح داد و او را كشيش كليسای پرسبيتری كرد. اما اریجن در سال ٢٣٢ ميلادی خدمتش را در قيصريه و اورشليم شروع كرد و اسكندريه را ترك كرد. در خارج از اسكندريه امكانات جديدی برای تعاليم اريجن فراهم شد ودر حدود چهل و هشت سالگی،كتابخانه و مدرسۀ جديدی درمدرسۀ قيصريه تأسيىس و تقریباً بيست سال در آنجا فعاليت نمود والهی دانان وقديسين بزرگی را تربيت كرد . اريجن در آخرين سال های عمر خود، به تفسير بخش بخش كتاب مقدس روی آورد .بعضی از محققان ادعا كرده اند، افزون بر اينکه اريجن بزرگترين زبان شناس تاريخ مسیحيت اوليه است، او زبان عبری را از يك يهودی آموخت. بنابراين بيست سال زحمت كشيد تا يك متن شش ستونی از كتاب مقدس در پنج جلد فراهم كرد. در يك ستون متن عبری بدون اِعراب نوشت و ستون بعدی را به طرز تلفظ متن عبری به يونانی اختصاص داد و در چهار ستون بعدی، چهار ترجمۀ يونانی را قرار داد.
اريجن به شهادت در راه معبودش مسيح عيسی علاقۀ خاصی داشت و از نوجوانی آرزوی شهادت داشت. برای همين كتاب تشويق به شهادتadmonition to martyrdom را نوشت و در اين كتاب دعاهای شورانگيزی در عشق به مسيح از خود بر جای گذاشته است.
وقف و سرسپردگی او به زندگی روحانی،كامل بود وگفته می شود او متی ١٢:١٩ را كلمه به كلمه فهميده بود و در عمل، آن را اجرا می كرد.
دربارۀ اريجن مطالب زيادی وجود دارد، آن قدر زياد، كه بايد آن را در يك كتاب بسيار قطوری جا داد نه در يك مقاله و يك صفحه. و اين بسيار دردناك است كه زندگی انسانهای بزرگی مانند اريجن را در يك صحفه كاغذ جای داد.
و سرانجام با شروع دورۀ جديد جفای ايمانداران كه باجشن های هزار سالۀ روم در سال ٢٤٨ ميلادی و كشته شدن امپراطور فيليپ همراه بود، ايمانداران مجبور بودند كه ايمان خود را انكار كنند. در اين زمان اريجن به زندان افتاد و به شدت شكنجه شد. اما او يك مؤمن رام نشدنی بود كه حتی تهديد به سوزاندن هم بر او اثر نداشت و در پايان در سال ٢٥٤ ميلادی در حالی كه عمر خود را صرف موعظه و نوشتن كرده بود در سن ٦٩ سالگی با رنج فراوان در حبس يا در مكانی نا معلوم به سوی معبود خود عيسی مسيح شتافت.
نوشتۀ استاد علی خيرانديش
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |