دفاعیات ایمانکتاب مقدسکتاب نکات مبهم در کتاب مقدس

کتاب نکات مبهم در کتاب مقدس- فصل هفتم: دستور یهوه به ابراهیم مبنی بر گذراندن اسحاق به‌عنوان قربانی سوختنی

رای بدهید

 فصل هفتم: دستور یهوه به ابراهیم مبنی بر گذراندن اسحاق به‌عنوان قربانی سوختنی

یکی از  متداول‌ترین ایرادات مخالفان این است که چرا مطابق کتاب مقدس، خدا به ابراهیم فرمود که پسرش رابه عنوان قربانی سوختنی بگذراند. مخالفان می‌گویند که این ماجرا عمل دهشتناک قربانی کردن انسان‌ها را توجیه می‌کند. سال‌ها پیش هنگامی که شخص دیوانه‌ای پسر خود را به منظور قربانی کردن برای خدا واقعاً کُشت، بی‌ایمانان ادعا کردند که کتاب مقدس با آن داستان ابراهیم و اسحاق مسئول این امر فجیع است. این ماجرا باعث سردرگمی و پریشانی بسیاری از مسیحیان هم شده است. چگونه می‌توان برای این نکته که در مبهم بودن آن تردیدی نیست، راه حلی یافت؟ در این مورد هم می‌توان از همان روشی که غالب نکات مبهم در کتاب مقدس را حل می‌نماید استفاده نمود؛ یعنی با توجه دقیق به تمام آنچه که کتاب مقدس اظهار می‌دارد.

در ابتدا باید دقّت کرد که کتاب مقدس در هیچ‌جا نمی‌گوید که خدا فرمان قتل اسحاق را به ابراهیم داد. دشمنان کتاب مقدس به طور مداوم می‌گویند که خدا به ابراهیم گفت که اسحاق را ذبح کند، ولی این آن چیزی نیست که کتاب مقدس نشان می‌دهد. کتاب مقدس فقط می‌گوید که خدا به ابراهیم فرمان داد که اسحاق را برای قربانی سوختنی بگذراند (پیدایش ۲:۲۲). از ابراهیم خواسته شده بود که اسحاق را بر روی مذبح به عنوان یک قربانی کامل به خدا تقدیم نماید و بیش از این  نمی‌دانست که آیا در آن هنگام خدا به او اجازه خواهد داد که پسرش را ذبح کند یا نه؟ آنچه خدا دستور داده بود این بود که اسحاق بر روی مذبح قرار داده شود و در صورت صدور حکم الهی، قربانی و سوخته گردد، ولی آیا خدا این حکم را صادر کرد؟ کلام خدا دقیقاً پاسخ می‌دهد که خیر، بلکه برعکس خدا به وضوح عمل قربانی کردن اسحاق را ممنوع اعلام نمود (پیدایش ۱۱:۲۲-۱۲). در عبرانیان ۱۷:۱۱ می‌خوانیم که ابراهیم «اسحاق را گذرانید» از این اشارۀ مهم درمی‌یابیم که فرمان اولیۀ خدا شامل کشتن اسحاق نبود. خدا از ابراهیم خواست که اسحاق را به او تقدیم نماید و بر مذبح بگذراد. ابراهیم نیز به سادگی همین کار را کرد، اما اسحاق را نکشت، چون چنین چیزی به او گفته نشده بود.

پس مثل روز روشن است که حکم الهی مبنی بر گذراندن، شامل ذبح کردن نبود. ماجرا بدین صورت نبود که خدا ابتدا از ابراهیم بخواهد که اسحاق را ذبح نموده بسوزاند و سپس با مشاهد اطاعت ابراهیم، نظر خود را عوض کند و قوچی به جای اسحاق تدارک ببیند. شرح کتاب مقدس این است که خدا از ابراهیم خواست که اسحاق را بر مذبح بالا برده و به عنوان قربانی کامل به او تقدیم نماید. ابراهیم نیز دقیقاً مطابق همین دستور عمل کرد. مسألۀ کُشتن اسحاق، نه در صدور حکم و نه در عملی شدن آن وجود نداشته است. پس این ماجرا به هیچ وجه قربانی کردن انسانها را توجیه نمی‌نماید، بلکه بالعکس در آن علیه چنین  قربانی تأکید بسیار است. حکم صریح خدا، ممنوعیت قربانی انسان است ،نه تشویق آن. البته این نکته ما را تشویق می‌کند که خود را به خدا به عنوان «قربانی زنده» تقدیم نماییم (رومیان ۱:۱۲). تمام حکایت کتاب پیدایش فقط این نیست. در ماجرای مذکور می‌بینیم آنگاه که ابراهیم  می‌خواست از دستور روشن خدا تجاوز کند و پسرش را ذبح نماید، خدا دخالت کرد و از این کار ممانعت به عمل آورد.

یهوه، فرشتۀ خود را از آسمان فرستاد تا با صدای رسا از ریخته شدن خون اسحاق جلوگیری نماید: «دست خود را بر پسر دراز مکن و بدو هیچ مکن» (پیدایش ۱۲:۲۲). بدین ترتیب نتیجه می‌گیریم که داستان فوق نه فقط تشویقی بر قربانی انسانی نیست، بلکه به وضوح و با شدت آن را قدغن می‌نماید.

نوشتۀ آر. اِی. تورِی
ترجمۀ کشیش نینوس مقدس‌نیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO