زندگی روزمره مسیحیسؤالات رایجکلیسا

چگونه استعدادها و عطایای روحانی خود را کشف کنم؟

3/5 - (4 امتیاز)

چگونه استعدادها و عطایای روحانی خود را کشف کنیم؟

” هر یک از ما عضوی از بدن او هستیم و برای تکمیل آن لازم می باشیم و مسئولیت و وظیفه ای مشخص در آن داریم. اما در کل، همه متعلق به یکدیگریم و به هم نیاز داریم.”(رومیان5:12)

” آنچه شما هستید، هدیه خدا به شما است؛ و آن استفاده ای که از خود می کنید، هدیه شما به خدا است.”  گفته دانمارکی

خدا شایسته است که بهترین تلاش خود را برای او بکنید.

او شما را برای هدفی ساخته، و او از شما انتظار دارد که از آنچه به شما داده شده بهترین استفاده را بکنید. او از شما این توقع را ندارد که در باره استعدادهایی که ندارید غصه بخورید یا طمع بورزید. بلکه بجای آن او انتظار دارد تا بر استعدادهایی که به شما داده تا از آن استفاده کنید، تمرکز کنید.

وقتی سعی می کنید تا به طریقی که شکل داده نشده اید خدا را خدمت کنید، احساسی شبیه این خواهید داشت که میخ چهارگوشی را بخواهید به زور در یک سوراخ گرد فرو کنید. این کار ناامیدکننده است و نتایج محدودی را به همراه دارد. این کار وقت شما، استعدادتان و انرژیتان را نیز به هدر می دهد. بهترین بهره برداری از زندگیتان زمانی است که خدا را به همان شکلی که ساخته شده اید، خدمت کنید. برای نیل به این هدف می بایست فرم خود را کشف کرده، بپذیرید و از آن لذت ببرید، و پس از آن تا به نهایت پتانسیلی که دارد گسترش دهید.

فرم یا شکل خود را کشف کنید

کتاب مقدس می فرماید: ” بدون تأمل دست به کاری نزنید، بلکه سعی کنید خواست و اراده خدا را دریابید و مطابق آن زندگی کنید.”(افسسیان17:5) یک روز هم تلف نکنید. از همین لحظه سعی کنید آنچه را خدا برای شما در نظر گرفته که باشید و بکنید را کشف کنید و مشخص کنید.

با ارزیابی عطایا و استعدادهایتان شروع کنید. توجه طولانی و صادقانه به آنچه که در آن خوب هستید و آنچه در آن خوب نیستید، بکنید. پولس نصیحت کرد: ” در باره خود درست قضاوت کنید.”(رومیان3:12ب) فهرستی تهیه کنید. نظر منصفانه مردم را جویا شوید. به آنها بگویید که به دنبال حقیقت هستید و نه طالب تعریف و تمجید. عطایای روحانی و استعدادهای طبیعی همیشه می باید توسط دیگران تأئید شوند. اگر شما فکر می کنید که معلم یا خواننده با استعدادی هستید و هیچ کس موافق آن نیست، حدس شما چه خواهد بود؟ اگر می خواهید بدانید که آیا عطای رهبری دارید، به پشت سرتان نظری بیافکنید! اگر کسی از شما پیروی نمی کند، شما یک رهبر نیستید.

سؤالاتی از این قبیل از خود بکنید: در چه زمینه ای در زندگیم ثمره ای دیده ام که مردم دیگر آن را تصدیق کرده اند؟ کجا بیشتر موفق بوده ام؟ آزمایشهای مختلف عطایای روحانی و فهرست استعدادها می توانند باارزش باشند، ولی در مفید بودن محدود هستند. در وهله اول، آنها با معیار معینی سنجیده و طبقه بندی شده اند، به این علت آنها بی نظیری و بی همتائی شما را به حساب نمی آورند. در وهله دوم، هیچ تعریفی از عطایای روحانی در کتاب مقدس نشده است، پس هر تعریفی، دل بخواهی انجام پذیرفته و معمولا” نماینده تمایلات فرقه ای است. مشکل دیگر این است که، هر قدر بیشتر رشد می کنید، احتمال بیشتری برای ظهور خصوصیات تعداد زیادی از عطایا می رود. ممکن است علت اینکه در حال خدمت یا تعلیم یا سخاوتمندی هستید، این باشد که رشد کرده اید تا اینکه عطای روحانی شما باشد.

بهترین راه کشف عطایا و استعدادهایتان این است که در موقعیتهای مختلف خدمتی آن را مورد آزمایش قرار دهید. در زمان جوانی صدها آزمایش عطایا و استعدادها را انجام دادم، ولی تا زمانیکه به کار تعلیم نپرداختم، متوجه نشدم که این عطا را دارم! درست وقتی شروع به پذیرفتن فرصتهایی برای صحبت کردن نمودم، نتایج آن را دیدم، دیگران مرا تأئید کردند، و فهمیدم ” خدا مرا برای انجام این کار مستعد ساخته است!”

خیلی از کتابها مراحل کشف استعدادها و عطایا را برعکس پیشنهاد می کنند. آنها می گویند:” عطای روحانی خود را کشف کن، و بعد خواهی فهمید که چه خدمتی باید داشته باشی.” حقیقت امر این است که مسئله درست برعکس آن است. فقط شروع به خدمت کردن بکنید و خدمات مختلف را آزمایش کنید و آنگاه خواهید دانست که عطای شما چیست. تا زمانیکه وارد خدمت نشده اید، قادر نخواهید بود که بدانید در چه چیزی مهارت دارید.

شما دهها استعداد و عطای پنهان دارید و از آنها آگاه نیستید، چون آنها را تجربه نکرده اید. پس شما را تشویق می کنم که آنچه را تابحال انجام نداده اید شروع به انجام آن بکنید. مهم نیست که چند سال دارید. از شما خواهش می کنم که هرگز از آزمایش کردن دست بر ندارید. من افراد زیادی را ملاقات کرده ام که در سنین هفتاد و هشتاد سالگی استعدادهای مخفیشان را کشف کرده اند. من زن نود ساله ای می شناسم که در مسابقات ده کیلومتری دو شرکت می کند و می برد و تا هفتاد و هشت سالگی از لذتی که از دویدن می برد، آگاه نبود!

تا زمانیکه داوطلب خدمت در جائی نشده اید، شروع به کشف عطای خود نکنید. فورا” شروع به خدمت کنید. با انجام دادن خدمات مختلف، عطایای خود را در می یابید. سعی کنید تعلیم دهید یا رهبری کنید یا سازماندهی کنید یا وسیله موسیقی ای را بنوازید و یا با نوجوانان کار کنید. شما نمی توانید بدانید که در چه چیزی مهارت دارید تا زمانیکه آن را تجربه نکرده اید. وقتی در آن کار موفق نشدید، آن را یک ” آزمایش” بنامید و نه یک شکست. بالآخره خواهید فهمید که در چه چیزی خوب هستید.

به قلب و شخصیت خود ملاحظه کن. پولس نصیحت کرد: ” هر کس وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد؛ آنگاه از کار خود رضایت حاصل خواهد کرد و دیگر نیازی نخواهد داشت که خود را با دیگران مقایسه کند.”(غلاطیان4:6) یک بار دیگر تکرار می کنم، خیلی مهم است که نظر آنانیکه شما را خوب می شناسند، جویا شوید. از خود این سؤالها را بکنید: از چه کاری بیشتر لذت می برم؟ چه موقع خود را سرزنده و بشاش احساس می کنم؟ وقتی حساب وقت از دستم در می رود، چه می کنم؟ آیا جریان عادی را دوست دارم یا تنوع را؟ آیا دوست دارم در یک گروه کار کنم یا به تنهایی؟ آیا بیشتر درون گرا هستم یا برون گرا؟ آیا بیشتر شخصی متفکر هستم یا احساس کننده؟ چه چیزی را بیشتر دوست دارم- رقابت یا همکاری؟

تجربیات خود را بیازمائید و درسهائی که از آنها آموخته اید را استخراج کنید. زندگی خود را دوره کنید و در مورد اینکه چگونه زندگیتان به شما شکل داده، فکر کنید. موسی به اسرائیلیان گفت: ” به خاطر آورید چگونه خداوند شما را در بیابان چهل سال تمام هدایت کرد.”(تثنیه 2:8) تجربیات فراموش شده، بی ارزش هستند و این دلیل خوبی است که دفتر وقایع روحانی داشته باشید. پولس در مورد ایمانداران غلاطیه نگران بود که شاید آنها دردی را که از آن عبور کرده بودند به هدر بدهند. او گفت: ” آیا همه آن چیزها بیهوده بر شما گذشته است؟ مگر آنکه براستی بیهوده بوده باشد!”(غلاطیان4:3)

بندرت اتفاق می افتد که ما هدف نیکوی خدا را در دردها و شکستها یا خجالتهایی که می کشیم، ببینیم. وقتی مسیح پاهای پطرس را می شست، گفت: ” اکنون از درک آنچه می کنم ناتوانی، اما بعد خواهی فهمید.”(یوحنا7:13) فقط پس از آنکه چیزی اتفاق افتاد متوجه می شویم که خدا از آن مشکل، قصد نیک داشت.

استخراج درسها از تجربیاتتان وقت می برد. من پیشنهاد می کنم که یک آخر هفته کامل را برای کنار کشیدن از همه کار برای مرور زندگیتان انتخاب کنید، جائی که توقف می کنید تا ببینید خدا چطور در لحظات معینی از زندگیتان کار کرده و ملاحظه کنید که او چگونه از شما می خواهد تا آن درسها را برای کمک به دیگران استفاده کنید. منابعی وجود دارند که می توانند شما را در انجام این امر مهم کمک کنند. برای این مسئله می توانید با وب سایت زیر تماس حاصل کنید:

www.purposedrivenlife.com

شکل یا فرم خود را بپذیرید و از آن لذت ببرید

با توجه به اینکه خدا می داند که بهترینها برای شما چیست، می بایست با قدردانی پذیرای شکلی که او شما را در آورده، باشید. کتاب مقدس می فرماید: ” اما ای انسان، تو کیستی که با خدا مجادله کنی؟ آیا مصنوع به صانع خود بگوید چرا مرا چنین ساختی؟ آیا کوزه گر اختیار ندارد که از توده گلی واحد، ظرفی برای مصارف مهم و ظرفی دیگر برای مصارف معمولی بسازد؟”(رومیان20:9-21)

فرم و شکل شما بطرز استادانه ای توسط خدا برای اهداف خودش تعیین و مشخص شده، پس شما نباید از آن منزجر باشید یا آن را رد کنید. بجای آنکه سعی کنید خود را به شکل کس دیگری در آورید، می بایست از آن شکل و فرمی که خدا فقط به شما بخشیده، شاد باشید. ” مسیح طبق صلاحدید خود، از دولت کرم خویش به هر یک از ما فیض خاصی بخشیده است.”(افسسیان7:4)

بخشی از پذیرفتن شکل و فرمتان در قبول محدودیتهایتان می باشد. هیچکس در همه چیز نمی تواند مهارت داشته باشد و هیچکس خوانده نشده که همه چیز باشد. هر یک از ما نقش و وظیفه معینی داریم. پولس فهمید که دعوت و خواندگی او انجام هر کاری یا خشنود ساختن همه نبود بلکه می بایست فقط بر خدمت مخصوصی که خدا او را برای آن ساخته بود متمرکز باشد.(غلاطیان7:2-8) او گفت: ” در حدودی فخر می کنیم که خدا برایمان معین کرده است.”(دوم قرنتیان13:10)

کلمه حدود به این واقعیت اشاره می کند که خدا برای هر یک از ما زمینه و محیط خدمتی خاصی را تعیین کرده است. فرم و شکل شما تخصص شما را تعیین می کند. هر گاه سعی می کنیم که خدمت خود را خیلی فراتر از آنچه خدا ما را برای آن شکل داده توسعه دهیم، فشار عصبی زیادی را تجربه می کنیم. همانگونه که به هر دونده ای در مسابقه خط متفاوتی داده شده تا بدود، ما نیز فردا” فرد می بایست ” با صبر و شکیبایی در این میدان بسوی هدف بدویم.”(عبرانیان1:12) به دونده خط کناری خود حسادت مورز، بلکه فقط متمرکز تمام کردن دور خود باشید.

خدا می خواهد شما با استفاده از آن فرم و شکلی که او به شما داده، لذت ببرید. کتاب مقدس می فرماید: ” هر کس وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد؛ آنگاه از کار خود رضایت حاصل خواهد کرد و دیگر نیازی نخواهد داشت که خود را با دیگران مقایسه کند.”(غلاطیان4:6) شیطان به طرق مختلف سعی خواهد کرد که رضایت و لذت شما را از خدمتی که می کنید بدزدد: با وسوسه کردن شما برای مقایسه کردن خدمت خود با دیگران، و با وسوسه کردن شما برای تطبیق دادن خدمتتان با انتظارات و توقعات دیگران. هر دو اینها دامهای مرگباری هستند که شما را از روشهایی که خدا برای شما در نظر دارد تا خدمت کنید، پریشان و گیج خواهد کرد. هر گاه شادی خود در خدمت را از دست می دهید، شروع کنید به نگاه کردن به یکی از این وسوسه ها که آیا آنها علت اصلی هستند یا خیر؟

کتاب مقدس به ما هشدار می دهد که هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنیم: ” هر کس باید اعمال خود را بیازماید. در آن صورت فخر او به خودش خواهد بود، بی آنکه خود را با دیگران مقایسه کند.”(غلاطیان4:6) دو دلیل برای اینکه چرا نباید هرگز فرم یا شکل، خدمت، یا نتایج خدمت خود را با دیگران مقایسه کنید، وجود دارند. اولا” ، شما همیشه کسی را پیدا خواهید کرد که به نظر کارش را بهتر از شما انجام می دهد و این باعث دلسردی شما خواهد شد. و یا همیشه افرادی را پیدا خواهید کرد که به اندازه شما مؤثر خدمت نمی کنند و این امر شما را پر از غرور خواهد کرد. هر دوی این خصوصیات شما را از خدمت خارج خواهند کرد و خوشی شما را خواهند دزدید.

پولس گفت که این کار احمقانه ای است که خود را با دیگران مقایسه کنیم. او گفت: ” ما جرأت نمی کنیم که خود را از زمره کسانی بشماریم یا با کسانی قیاس کنیم که خودستایند. چه نابخردانه است که آنان در باره خویشتن با میزانهای خودشان قضاوت می کنند و خود را با خود می سنجند.”(دوم قرنتیان12:10)

شما با افرادی روبرو خواهید شد که شکل و خدمت شما را درک نمی کنند و از شما انتقاد خواهند کرد و سعی خواهند کرد شما را مجبور کنند که خود را با آنچه آنها فکر می کنند باید انجام دهید، تطبیق کنید. از آنها چشم پوشی کنید و آنها را نادیده بپندارید. پولس نیز اغلب می بایست با منتقدینی که خدمت او را درک نمی کردند و می خواستند بدنام کنند، برخورد کند. برخورد او همیشه به یک نوع بود: از مقایسه دوری جوید، با گزافه گوئی مقابله کند، و فقط به دنبال تعریف و تمجید خدا از کارش باشد(اول قرنتیان12:10-18).

یکی از علتهایی که پولس بطرز عالی توسط خدا بکار رفت، این بود که پریشانی بخاطر انتقاد یا مقایسه خدمتش با دیگران یا کشیده شدن به مباحثات بی ثمر در باره خدمتش را رد می کرد. همانگونه که جان بنیان گفته: ” اگر زندگی من بی ثمر است، مسئله ای نیست که چه کسی از من تعریف می کند، و اگر زندگی من پرثمر است، مسئله ای نیست که چه کسی از من عیب جویی می کند.”

در رشد دادن شکل و فرم خود ادامه دهید

مثل عیسی مسیح در باره قنطارها نشان می دهد که خدا از ما انتظار دارد که از آنچه او به ما داده بیشترین استفاده را بکنیم. ما می باید استعدادها و عطایایمان را گسترش دهیم، قلبهایمان را مشتعل نگاهداریم، شخصیت خود را رشد دهیم، و تجربیات خود را وسیعتر سازیم تا بیش از پیش در خدمت خود مؤثر واقع شویم. پولس به فیلیپیان گفت که: ” دعا می کنم که محبتتان نسبت به دیگران روزبروز فزونی یابد و دانش و بینش روحانی تان نیز به حد کمال برسد.”(فیلیپیان9:1) و او به یاد تیموتاؤس آورد که: “عطای خدا را که به واسطه دست گذاشتن من، در تو جای گرفته، شعله ور سازی.”(دوم تیموتاؤس6:1)

اگر ماهیچه های خود را ورزیده نسازید، ضعیف و لاغر خواهند شد. به همین ترتیب، اگر استعدادها و قابلیتهایی که خدا به شما داده بکار نبرید، آنها را از دست خواهید داد. عیسی مسیح مثل قنطارها را برای تصدیق همین حقیقت بیان کرد. ارباب با اشاره به غلامی که در استفاده از یک قنطارش قاصر آمده بود، فرمود: ” آن قنطار را از او بگیرید و به آن که ده قنطار دارد بدهید.”(متی28:25) اگر در استفاده از آنچه به شما داده شده کوتاه بیایید، آن را از دست خواهید داد. قابلیت و توانائی ای را که دریافت کرده اید بکار برید و خدا آن را افزایش خواهد داد. پولس به تیموتاؤس گفت: ” از این عطایا به بهترین نحو استفاده کن، و آنها را در خدمت خدا بکار ببر.”(اول تیموتاؤس14:4-15)

هر نوع عطایی که به شما بخشیده شده، می توانید در عمل آن را رشد داده و توسعه ببخشید. برای مثال: هیچکس عطای تعلیم را به حد کمال بدست نمی آورد. اما با مطالعه، توجه به نظر دیگران و تمرین، یک معلم ” خوب” می تواند تبدیل به معلم ” بهتری” بشود و با مرور زمان به سوی استادی ماهر رشد کند. از عطایی که رشد نصفه کاره داشته راضی نباشید. خود را توسعه دهید و آنچه که می توانید، بیاموزید. ” در راه خدمت به خدا سخت بکوش تا او از تو راضی شود و هنگامی که خدمتت را ارزیابی می کند، شرمنده نشوی.”(دوم تیموتاؤس15:2) از هر فرصت تعلیمی و تربیتی استفاده کنید تا شکل و فرم خود را توسعه دهید و به مهارت خدمتی خود شدت ببخشید.

ما خدا را در آسمان تا ابد خدمت خواهیم کرد. هم اکنون، با تمرین کردن بر زمین می توانیم خود را برای آن خدمت ابدی آماده کنیم. مانند قهرمانانی که خود را برای المپیک آماده می کنند، ما برای آن روز بزرگ تمرین می کنیم و ورزیده می شویم: ” او برای بدست آوردن جایزه ای فانی، چنین زحماتی را متحمل می شود، ولی ما برای پاداش آسمانی کوشش می کنیم، که هرگز از بین نخواهد رفت.”(اول قرنتیان25:9)

ما برای مسئولیتها و پاداشهای ابدی خود را آماده می کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO