چگونه از زندگی خود بیشترین استفاده را بکنیم؟
شما سه گزینه دارید که چگونه زندگی خود را به سر برید. می توانید اوقات خود را با انجام کارهای بیهوده هدر دهید یا می توانید آن را صرف کسب شهرت نمایید و یا چنان در آن سرمایه گذاری کنید تا باعث جلال خدا در نسل های آینده شوید.
رهبران در زندگی خود به گونهای سرمایهگذاری میکنند که باعث بقای بیشتر آنها شود. آرزوی من این است که چنین خدمتی را داشته باشید – خدمتی که سالها پس از پایان زندگی زمینی تان، به ثمردهی خود ادامه می دهد.
باب 25 انجیل متی هفت اصل عالی را برای نحوه تأثیرگذاری بیشتر بر دیگران و نسلهای آینده مان ارائه میدهد. این هفت اصل عبارتند از:
1. اصل مالکیت
از همان ابتدا، خدا فرمود: نقش ما در زمین مراقبت از خلقت اوست (پیدایش 2: 15). مدیریت آنچه او خلق کرده برعهده ماست.
متی 25: 14 میگوید، "همچنین پادشاهی آسمان مانند مردی خواهد بود که قصد سفر داشت. او خادمان خود را فراخواند و اموال خویش به آنان سپرد" (ترجمه هزاره نو). ارباب در این مثل اشاره به خدا است و ما غلامان هستیم. مانند غلامان در این داستان، خدا روابط، عطایا، امتیازات و مسئولیتهایی را به ما سپرده است – پس وظیفه ما استفاده از همه آنها برای جلال و شکوه خدا است. مزمور 24: 1 این نکته را به خوبی بیان می کند: "زمین و هر آنچه در آن است، از آن خداوند میباشد (ترجمه تفسیری). در واقع آنچه در اختیار داریم، امانتی است که برای مدت 75 سال یا بیشتر به ما سپرده شده اند – بعد از سپری شدن زمان خود، می بایست آن ها را به نسل بعدی منتقل کنیم.
2. اصل تخصیص
عیسی مسیح درباره سه غلام ذکر شده در این داستان چنین میفرماید: " به فراخور قابلیت هر خادم، به یکی پنج قنطار داد، به یکی دو و به دیگری یک قنطار. آنگاه راهی سفر شد" (متی 25: 15 ترجمه هزاره نو).
اساساً، قنطار میزانی برای ارزش گذاری پول به حساب می آمد. اما در طول دو هزار سال که از بیان این داستان می گذرد، کلمه "قنطار" نمایانگر تمام چیزهایی است که خدا به ما به امانت سپرده است. به قنطارها در سه گروه بیندیشید: تواناییها، منابع و فرصتها. هر سه مبتنی بر اعتماد هستند. همه آنها عطایای خدا می باشند که ما مالک آنها نیستیم بلکه امانتی است که به ما سپرده شده.
توجه داشته باشید که اندازه قنطارها برای هر یک از کارگران متفاوت است. در حالی که به هر کس توانایی و سطوح استعداد متفاوتی اعطا شده، همه آنها به چیزی دست می یابند. خدا هیچ انسانی را "بدون استعداد" خلق نکرده است. رومیان 12: 6 میگوید، "برحسب فیضی که به ما بخشیده شده است، دارای عطایای گوناگونیم" (ترجمه هزاره نو).
3. اصل پاسخ گویی
خدا انتظار دارد که از تواناییها، استعدادها، فرصتها و منابعی که به ما داده، بهترین بهره برداری را بکنیم. او در ما سرمایهگذاری کرده و طالب ثمری برای خویش است. شما میتوانید این را در مثل قنطارها در متی 25: 19 ببینید: "پس از زمانی دراز، ارباب آن خادمان بازگشت و از آنان حساب خواست" (ترجمه هزاره نو). روزی خدا از ما حساب خواهد خواست! و ما می بایست به او نسبت به زندگی خود پاسخ گو باشیم که آیا آن را هدر دادهایم، یا از آن استفاده کرده ایم و یا اینکه سرمایهگذاری کردهایم. خدا در این داوری تنها یک سؤال از ما خواهد پرسید: با آنچه به تو بخشیدم چه کردی؟
4. اصل بهره وری
نباید استعدادهای خود را در خاک دفن کنید. وقتی خدا آنها را به شما بخشیده، انتظار دارد که از آن بهترین استفاده را نیز بکنید. در مثل قنطارها، ما سه غلام را میبینیم. به یکی پنج قنطار تعلق میگیرد و او آن را به دو برابر می رساند. ارباب به غلام دوم دو قنطار میدهد و خدا این قنطارها را تکثیر می کند. خدا از دو غلام اول رضایت دارد چون در آنچه به آنها سپرده، سرمایه گذاری کردند.
غلام سوم با آنچه ارباب به او داد محتاط بود. او قنطار را دفن کرد و هیچ سودی از آن عایدش نشد. عکس العمل ارباب این بود که با او به سختی سخن گفت. چون آن غلام هیچ زحمتی به خود نداده بود. گناه او بی فایده بودنش بود.
با زندگی محتاط نمیتوانید خدا را خشنود سازید بلکه بایستی با آنچه خدا به شما اطمینان کرده، خود را به مخاطره بیندازید.
وقتی زمان مردنم فرا برسد، میخواهم که روی سنگ قبرم چهار کلمه نوشته شود: "حداقل او تلاش کرد". من چند هدف بزرگ برای کلیسای سَدِلبک که شبانی اش را به عهده دارم مشخص کرده ام و برای زندگی خود نیز برخی هدفهای بزرگ دارم. ممکن است هرگز به آنها نرسم، اما این اهمیتی ندارد. تنها چیزی که برایم مهم است این است که در حال کوشش و تلاش بمیرم.
5. اصل انگیزه
شیطان خیلی دوست دارد با حربه ترس، مانع استفاده ما از استعدادهایمان شود. این را در پاسخ غلام تنبل و بی کاره در متی 25: 25 میبینیم. وقتی آقایش او را با عملکرد ضعیفش روبرو ساخت، گفت: " ترسیدم". این غلام بخاطر ترسی که داشت این گونه محتاطانه عمل کرد.
سه نوع ترس ما را از اثرگذاری در کلیسا باز می دارد:
- شک و عدم اطمینان به خود– ترس از شکست.
- احساس ترحم به خود – ترس از تصور هر گونه موفقیت به خاطر شکستهای زیاد قبلی.
- خودپسندی– ترس از اینکه دیگران در باره ما چه فکر می کنند.
هرگز اجازه ندهید تا ترسهایتان مانع استفاده از استعدادهایی که خدا به شما داده، شوند. وقتی میترسید، به جای استفاده از استعدادهای خود، شروع به بهانه جویی می کنید.
6. اصل کاربرد
اگر از استعدادها و عطایای خود استفاده نکنید، آن را از دست خواهید داد. در متی 25: 28 ارباب، قنطار را از غلام تنبل و بیکار میگیرد و به غلامی که ده قنطار سود آورده بود می بخشد. در نگاه اول، این کار منصفانه به نظر نمیرسد. به نظر میرسد ثروتمندان ثروت بیشتری کسب می کنند و افراد مستعد به استعدادهای بیشتری نائل می آیند.
اما خدا در اینجا به یک حقیقت مهم اشاره دارد. شاید او هر چه را که برایش سرمایه گذاری نکرده اید از شما بگیرد و عکس آن نیز صادق است. برای اینکه از خداوند هر آنچه را که دوست دارید بیشتر کسب کنید، همه متعلقات خود را به او تقدیم کنید.
هر چه بیشتر عطایای خدا را مورد استفاده قرار دهید، افزون تر خواهد شد و هرچه کمتر از آن استفاده کنید، بیشتر از دست خواهید داد.
7. اصل پاداش
اگر از آنچه خدا به شما می بخشد حکیمانه استفاده کنید، پاداش خواهید یافت. در مثل قنطارها، ما با سه نوع پاداش برای سرمایهگذاری عطایا و استعدادهایی که او به ما بخشیده، روبرو می شویم:
- تصدیق یا تشویق- "آفرین، ای خادم نیکو و امین".
- ترفیع و ارتقاء- " در چیزهای کم امین بودی، پس تو را برچیزهای بسیار خواهم گماشت."
- جشن- "بیا در شادی ارباب خود شریک شو."
از این اصول نه تنها میتوانید برای کمک به زندگی و خدمت خود استفاده کنید بلکه به اعضای کلیسایتان نیز کمک کنید تا بدانند چگونه می توانند از زندگی خود بیشترین استفاده را بکنند.
بهترین بهره وری از زندگی، سرمایهگذاری در چیزهایی است که بیش از عمر شما بقا داشته باشند.
نوشته: کشیش ریک وارِن
ترجمه: ناجیه راعی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |