چطور آزادی را به معنای واقعی تجربه کنم؟
چطور آزادی را به معنای واقعی تجربه کنم؟
کاش مثل کبوتر بال داشتم، به جای دور پرواز می کردم. (مزمور 55: 6و7)
کبوتر ها می توانند 150 کیلومتر بدون توقف پرواز کنند. شاهین ها سرعت و تکنیک شگفت انگیزی دارند. چشمانشان صدها برابرِ لنزِ بعضی دوربین ها وسعت دید دارد و چنگال هایشان فوق العاده قوی است ولی وقتی ابزار دست شکارچیان باشند دیگر آزاد نیستند.
همۀ پرنده ها پرواز می کنند ولی همه آزاد نیستند.
زیرا پرواز کردن به مفهوم آزاد بودن نیست.
کبوترهای نامه بر
کبوترهای جاسوس
کبوترهای کبوتر بازان و شاهین هایی که ابزار دست شکارچیانند، هیچ کدام آزاد نیستند، هر چند همه پرواز می کنند.
آزادی در نوع کاری که انجام می دهیم نیست. آزادی در شناخت حقیقت و درک مفهوم آن چیزی است که با میل قلبی انجام می دهیم. پرندگانِ اسیر هرگز حقیقت را در مورد پرواز کردن هایشان نمی دانند.
مسیح گفت: «اگر کلام من را بشنوید و اطاعت کنید حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد ساخت.» (یوحنا 8: 31و32)
حقیقت هرگز به پرنده نمی گوید “چگونه پرواز کند” بلکه به او می فهماند “چرا باید پرواز کند”. کبوترهای اسیر زمانی آزاد می شوند که بدانند چرا باید پرواز کنند زیرا “چگونه پـرواز کردن” را می دانند.
برای درک حقیقت قبل از انجام هر کاری ابتدا به این سؤالات پاسخ دهید:
1- چکار می خواهم انجام دهم؟
نوع کاری که انجام می دهید را بفهمید.
2- چرا این کار را انجام می دهم؟
انگیزه و دلیل این کار را بفهمید.
3- چطور این کار را انجام دهم؟
روش صحیح انجام کار را بفهمید.
آن وقت آزادی را در انتخاب و انجام کار تجربه خواهید کرد.
جلیل سپهر
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |