چرا کنار کشیدن از مردم و پناه بردن به تنهایی، راه حل صحیحی نیست؟
چرا کنار کشیدن از مردم و پناه بردن به تنهایی، راه حل صحیحی نیست؟
تنهایی به تو این فرصت را می دهد که احساس کنی داری مطابق میل و سلیقه خودت زندگی می کنی و اختیار همۀ زندگی ات در دست خودت است و هیچ کسی برایت تعیین تکلیف نمی کند.
در تنهایی
می توانی هر نمره ای که دلت می خواهد به خودت بدهی
می توانی به همۀ سؤالاتت جواب دلخواه خودت را بدهی
می توانی خودت را همان جوری که دوست داری ارزیابی کنی
می توانی هر طور می خواهی فکر کنی. تصمیم بگیری. عمل کنی.
می توانی خودت در زمین بازی زندگی توپ را شوت کنی و اگر خواستی گل بزنی و یا خودت دروازه بان باشی و جلوی گل زدن را بگیری و برای خودت دست بـزنی و خودت را تـشویق کنی. بعد هم بوسه ای برای خودت بفرستی و بگویی خواهش می کنم قابلی نداشت. تنهایی یک حس مبهم و فریبنده و احتمالا کمی لذت بخش است که ما را در خلسه و توهم مستقل بودن می برد.
در حالی که تنهایی بزرگترین وابستگی به نظر و سلیقۀ مردم است. تنهایی یعنی اجرای فرمان تحمیل شدۀ کسانی که می خواهند شما را از صحنۀ موفقیت و پیروزی بیرون بیندازند و بی رحمانه به انزوا بکشند. تنهایی یعنی مقتولی به قاتلش کمک کند تا او را به قتل برساند.
هرگز به تلاش دیگران برای طرد شدنتان جواب مثبت ندهید. اگر از رابطه با افرادی که باعث آزارتان هستند رنج می برید آن را جسورانه قطع کنید ولی هرگز تنها نمانید .
شخص تنها، انسان در خود فرو رفته ای است که مانند برکۀ کوچک همۀ راه های ورودی و خروجی را بر روی خود بسته و در طول زمان گندیده و خشک خواهد شد.
اگر لازمست مکان را تغییر دهید. اشخاص نامناسب را ترک کنید. رابطه های بیمارگونه را قطع کنید. ولی هرگز تنها نمانید . تنهایی مراسم ترحیم رؤیاها و آرزو های شماست.
جلیل سپهر
www.lifespringiran.com
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |