چرا کتاب مقدس کلام خداست؟ دلیل ششم: تحقیقات تاریخی نشان می دهد که کتاب مقدس صحت دارد.

فصل دوم

تاریخ، صحت کتاب مقدس را تأیید می نماید

دلیل ششم: تحقیقات تاریخی نشان می دهد که کتاب مقدس صحت دارد.

مدتی قبل مخالفان کتاب مقدس تصور می کردند که کتاب مقدس از نظر تاریخی صحت زیادی ندارد. ولی در سالهای اخیر حتی بزگترین شکاکان نیز متوجه شده اند که کتاب مقدس از نظر تاریخی بسیار معتبر است.

یک وقت عده ای اظهار عقیده کردند که وقوع طوفانی نظیر آنچه در بابهای اول کتاب پیدایش ذکر شده است خیلی مشکوک به نظر می رسد. ولی بررسی هایی که در مصر و بابل انجام شد نشان داد که گزارشات متعددی در مورد این طوفان و هم چنین اشاراتی دربارۀ آفرینش و عدم اطاعت انسان از دستور خدا وجود دارد. غالب این مطالب کتاب مقدس به طرز غیر قابل مقایسه ای از همه عالی تر است و دلیل این امر همانا الهامی بودن کتاب مقدس می باشد.

در باب یازدهم کتاب پیدایش می خوانیم که برج بابل چگونه ساخته شد:

«و گفتند بیایید شهری برای خود بنا نهیم و برجی را که سرش به آسمان برسد تا نامی برای خویشتن پیدا کنیم مبادا بر روی تمام زمین پراکنده شویم» (پیدایش 11: 4).

مخالفان اظهار می داشتند که این افسانه ای بیش نیست ولی نوشته جاتی که بعداً کشف شدند نشان می دهد که چنین برجی وجود داشته است. هردوت مورخ یونانی که پنج قرن قبل از مسیح می زیسته است دربارۀ برجی سخن می گوید که هشت طبقه داشته و هر طبقه ای دارای راه مارپیچی به سوی طبقه بعدی بوده که به بالای برج می رسیده است. آثار بابلی نشان می دهد که برج بابل توسط نمرود ساخته شده است و این امر با آنچه کتاب مقدس می گوید مطابقت دارد (پیدایش 10: 9). ارتفاع این برج بیش از دویست و ده متر بود. امروزه آثار این برج به صورت تپه ای به ارتفاع ده ها متر وجود دارد.

کتاب مقدس درباره شهر اورکلدانیان به عنوان وطن اولیۀ ابراهیم (پدر یهودیان و اعراب) سخن می گوید (پیدایش 11: 31). تا مدتی قبل این محل ناشناخته بود ولی امروزه باستان شناسان قسمت مهمی از این شهر قدیمی را پیدا کرده اند.

مخالفان کتاب مقدس به کتابهای موسی حمله کرده و آن ها را بی اعتبار دانسته اند و د لیلشان هم این است که در آن زمان هنوز الفبایی وجود نداشته است که به توان کتاب نوشت . کشفیات شهر اورکلدانیان ثابت کرده است که حتی قبل از زمان ابراهیم نوشته جاتی وجود داشته است.

ولی کشفیات جدید در مورد شهرهای قدیمی بارها ثابت کرده است که تمدن های قبل از زمان ابراهیم در سطح بسیار عالی قرار داشته اند و بعد از آن هنر و دانش در این کشورها به طرف انحطاط رفته است. مثلاً ساختمان هرم بزرگ مصر عملی بوده است که فقط در سال های اخیر مکشوف می گردد.

مخالفان کتاب مقدس شرح انهدام شهرهای سدوم و عموره به وسیلۀ آتش را (پیدایش 18: 16-33 و 19: 1-29) افسانه می پنداشتند. بررسی هایی که اخیراً در محل این شهرها به عمل آمده نشان می دهد که در این زمین ها مقادیر زیادی گوگرد و قیر طبیعی وجود دارد و این امر نشان می دهد که در این محل در زمان های قدیم فاجعه ای روی داده است.

کتاب مقدس می گوید که آبهای رود رادن ناگهان متوقف گردید تا این که بنی اسرائیل در زمان یوشع بتوانند از آن عبور کنند (یوشع 3: 16). مخالفان کتاب مقدس اعلام می داشتند که چنین واقعه ای غیر ممکن است. ولی در سال 1927 ریزش قسمتی از بستر رودخانه باعث شد که آب آن به مدت چندین ساعت متوقف بماند!

کتاب مقدس به یک قوم بسیار قوی به نام حتّیان اشاره می کند. تا قبل از پایان قرن نوزدهم هیچ اطلاع تاریخی در مورد این قوم وجود نداشت. مخالفان کتاب مقدس این را هم یکی دیگر از اشتباهات کتاب مقدس می دانستند. ولی باستان شناسان ثابت کرده اند که این قوم یکی از قوی ترین ملل قدیم بوده است.

سرزمین ادوم هم یکی دیگر از این نمونه ها است که در عهد عتیق مذکور می باشد. در تاریخ هیچ ذکری از این سرزمین وجود نداشت ولی در اواخر قرن نوزدهم در آثار مصری و آشوری اشاراتی به ادوم یافت شد. اکتشافات بعدی باعث شد که پایتخت ادوم یعنی پترا کشف گردد. این شهر از صخره های سنگی ساخته شده بود. امورزه پترا از مهمترین مراکز جلب سیاحان در سرزمین های کتاب مقدس است.

مخالفان کتاب مقدس ادعا می کردند که دانیال نمی توانست نویسندۀ کتابی باشد که که به اسم او معروف و شامل پیشگویی های حیرت انگیزی می باشد که به طرز عجیبی انجام شده اند. این مخالفان ادعا می کردند که این کتاب جعلی بوده و سال ها بعد از وفات دانیال نوشته شده است.

ولی به این نکته توجه نشده است که پیشگویی های دانیال حتی سال چها بعد از تاریخی که مخالفان برای نوشته شدن آن تعیین کرده اند پیوسته در حال تحقق یافتن بود. در واقع دانیال مصلوب شدن مسیح را در حدود پانصد سال قبل از آن واقعه پیشگویی کرد (دانیال 9: 24).

در باب پنجم کتاب دانیال ذکر شده است که وقتی داریوش بابل را فتح کرد بلشصر پادشاه بود ولی تاریخ می گوید که پادشاه بابل نبوندرز بود. منتقدین کتاب مقدس این اختلاف را دلیلی بر نادرستی کتاب مقدس می دانستند. ولی کشفیات اخیر نشان می دهد که بلشصر همراه پدر خود نبوندرز با هم سلطنت می کردند. بدین طریق یک بار دیگر ثابت شد که کتاب مقدس درست است و این منتقدین هستند که دچار اشتباه شده اند.

می توانیم به بحث خود ادامه دهیم و مثال های بی شماری در مورد صحت تاریخی کتاب مقدس ذکر کنیم. ولی همین چند مورد کافی است تا نشان دهد که هر موردی که مخالفان سعی کرده اند در مردم شک ایجاد کنند، تحقیقات باستان شناسی بعد از مدتی صحت کتاب مقدس را تأیید نموده است.

به قلم: کشیش گوردن لیندسی- 1976 میلادی

مترجم: کشیش شهید ط. میکائیلیان