عیسی مسیح

چرا عیسی با استفاده از مثل‌ها تعلیم می‌داد؟

5/5 - (1 امتیاز)

چنین گفته می‌شود که مثل‌ها داستانهای زمینی هستند که معنای آسمانی دارند. خداوند عیسی بارها از مثل‌ها به‌عنوان ابزاری برای به‌تصویر کشیدن حقایق عمیق الهی استفاده می‌کرد. چنین داستانهایی به‌آسانی در اذهان باقی می‌ماند. شخصیتها مشخص هستند و سمبلهایی که در آنها به کار می‌رود‌، معنای غنی دارند. در یهودیت استفاده از مثل‌ها در تعالیم امری رایج بود. عیسی پیش از نقطه‌ای از خدماتش، از تمثیلهای عینی بسیاری که برای همه آشنا بود، استفاده کرده بود (نمک، نان، گوسفندان، غیره). و معنی آنها تقریباً در فضایی که او تعلیم می‌داد واضح بود. مثل‌ها مستلزم توضیح بیشتری بودند و در نقطه‌ای از خدماتش، او منحصراً شروع به استفاده از مثل‌ها در تعالیم خود نمود.

سوال این است چرا عیسی باید می‌گذاشت که اکثر مردم در مورد معانی مثل‌های او در حیرت بمانند؟ اولین نمونه از این، در بیان مثل برزگر دیده می‌شود. پیش از آنکه او این مثل را تفسیر کند شاگردانش را از جماعت جدا کرد. آنها از او پرسیدند: «چرا با این مردم با مَثَلها سخن می‌گویی؟» عیسی به آنها پاسخ داد: «درک رازهای پادشاهی آسمان به شما عطا شده است، امّا نه به آنان. زیرا به آن که دارد، بیشتر داده خواهد شد تا به‌فراوانی داشته باشد، و از آن که ندارد، همان که دارد نیز گرفته خواهد شد. از این رو با ایشان به مَثَلها سخن می‌گویم، زیرا: «می‌نگرند، امّا نمی‌بینند؛ گوش می‌کنند، امّا نمی‌شنوند و نمی‌فهمند. نبوّت اِشعیا در مورد آنها تحقق می‌یابد که می‌گوید:

"به گوش خود خواهید شنید، امّا هرگز نخواهید فهمید؛ به چشم خود خواهید دید، امّا هرگز درک نخواهید کرد. زیرا دل این قوم سخت شده، گوشهایشان سنگین گشته، و چشمان خود را بسته‌اند، مبادا با چشمانشان ببینند، و با گوشهایشان بشنوند و در دلهای خود بفهمند و بازگشت کنند و من شفایشان بخشم." امّا خوشا به حال چشمان شما که می‌بینند و گوشهای شما که می‌شنوند. آمین، به شما می‌گویم، بسیاری از انبیا و پارسایان مشتاق بودند آنچه را شما می‌بینید، ببینند و ندیدند، و آنچه را شما می‌شنوید، بشنوند و نشنیدند» (متی ۱۰:۱۳-۱۷).

از این نقطه به بعد، عیسی در خدمات خود هر وقت که با مثل‌ها سخن می گفت، معنای آنها را فقط برای شاگردان خود تشریح می‌کرد. اما آنانی که دائماً پیغام او را رد می‌کردند در کوری روحانی خود باقی می‌ماندند و از خود می‌پرسیدند که منظور عیسی چه بود؟ او تمایزی خاص قائل می‌شد بین آنانی که "گوش شنوا" دارند و آنانی که بر بی‌ایمانی خود اصرار می‌ورزند، یعنی کسانی که می‌شوند اما هرگز درک نخواهند کرد و با اینکه «همواره تعلیم می‌گیرند، هرگز به شناخت حقیقت نتوانند رسید» (دوم تیموتائوس ۷:۳). شاگردان عطای بصیرت روحانی را دریافت کرده بودند. از طریق این عطا، امور مربوط به روح برایشان آشکار می‌شد. زیرا آنها حقیقت را از عیسی پذیرفته بودند، بنابراین حقایق بیشتری به آنها عطا می‌شد. همین حقیقت درباره ایمانداران امروز هم صادق است، که عطای روح‌القدس به آنان داده شده است، روح‌القدسی که ما را به جمیع راستی‌ها هدایت می‌کند (یوحنا ۱۳:۱۶). او چشمان ما را به سوی نور و حقیقت باز می‌کند و گوشهای ما را به سوی کلام شیرین حیات ابدی می‌گشاید.

خداوند ما عیسی می‌دانست که حقیقت مانند نوایی دل‌انگیز برای همه گوش‌ها نیست. اگر بخواهیم ساده بگوییم، همیشه افرادی وجود دارند که نسبت به امور عمیق الهی هیچ علاقه‌ای ندارند. پس چرا او با مثل‌ها سخن می‌گفت؟ برای آنانیکه اشتیاقی قلبی نسبت به خداوند دارند، این مثل‌ها هم موثر بودند و هم در خاطرشان می‌ماندند و مانند ابزاری برای انتقال حقایق الهی عمل می‌کردند. مثل‌های خداوند ما تنها با چند واژه، به حقایق فراوانی اشاره می‌کرد و مثل‌های او در تصویرسازی ذهنی غنی بودند و به‌راحتی از اذهان پاک نمی‌گشتند. بنابراین یک مثل برای آنانیکه گوشی شنوا و مشتاق داشتند، برکت محسوب می‌شد و اما برای آنانیکه قلب و گوش‌هایی گرفته داشتند و در شنیدن کند بودند همانند اعلام یک داوری عمل می‌کرد.

منبع مقاله: www.gotquestions.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO