چرا خدا در اعداد ۵: ۱۱-۳۱ چنین حکمی برای زنانی که مشکوک به زنا بودند صادر کرد؟
چرا خدا در اعداد ۵: ۱۱-۳۱ چنین حکمی برای زنانی که مشکوک به زنا بودند صادر کرد؟
این بخش از تورات به موضوعی به نام “آیین زن مشکوک به زنا” یا به عبری “سوتا” میپردازد.
خلاصه ماجرا:
اگر شوهری به همسر خود بدون هرگونه شاهد یا مدرک قطعی، به خیانت او شک میکرد، او میتوانست زن را نزد کاهن ببرد. در اینجا آیینی خاص انجام میشد که شامل موارد زیر بود:
* زن را نزد کاهن میآوردند و قربانی مخصوصی (از آرد جو بدون روغن و کندر) تقدیم میشد.
* آب تلخ لعنتآور (مایعی شامل آب مقدس، خاک از زمین خیمه اجتماع، و نوشتهای از لعنت) آماده میشد.
* کاهن سوگند میداد و زن باید تأیید میکرد که اگر بیگناه باشد، آسیبی نخواهد دید، اما اگر زنا کرده باشد، شکمش وَرَم خواهد کرد و رانش نحیف خواهد گشت (نوعی ناباروری یا مرگ تدریجی).
* زن آب لعنت را مینوشید.
* اگر زن گناهکار بود، نشانههایی ظاهر میشد؛ اگر بیگناه بود، آسیبی نمیدید و حتی ممکن بود باعث برکت او شود.
اثر روانی از دیدگاه علمی (Placebo / Nocebo effect):
* اگر زن بیگناه بود، ممکن بود با اطمینان خاطر و آرامش، آیین را طی کند.
* اما اگر زن واقعاْ زنا کرده بود و باور داشت که خدا او را افشا خواهد کرد، دچار اضطراب شدید، ترس و تنش روانتنی میشد که میتوانست باعث:
– تهوع
– تپش قلب
– گرفتگی عضلات شکم
– لرزش پاها یا زانوها
– حتی غش کردن شود
این پدیده امروزه بهعنوان اثر نوسِبو (nocebo) شناخته میشود، که وقتی فردی انتظار دارد اتفاق بدی برایش رخ دهد، بدنش واقعاً به آن واکنش نشان میدهد.
توضیح جزئی بر اساس متن:
- در جوامع باستان، اتهام بیمدرک زنا میتوانست به سنگسار، طرد و بیآبرویی فوری زن منجر شود. خدا این روند ظالمانه را متوقف کرد و تعیین حقیقت را از دست احساسات و انتقامجویی مردانه به حضور خود منتقل نمود. کاهن، در حضور خدا، آیینی انجام میداد تا داوری خدا بهگونهای قابل مشاهده نمایان شود؛ اگر زن بیگناه بود، آسیبی نمیدید و آبِ تلخ بر او اثر نمیکرد؛ اگر گناهکار بود، داوری خدا آشکار میشد. بهاینترتیب، خدا خودش داور نهایی بود، نه شایعۀ مردم یا خشم شوهر.
- این آیین فقط در صورت نبودن هرگونه شاهد و مدرک به کار میرفت. پس هدف آن جایگزینیِ روشهای ظالمانه با روندی الهی بود که هم بازدارنده اتهامزنی بیپایه باشد و هم جلوی بیگناهکُشی را بگیرد.
- در ساختار این شریعت، کرامت زن حفظ میشود: نامی از شکنجه یا تحقیر جنسی نیست؛ زن در حضور خدا میایستد و خدا حقیقت را آشکار میکند. اگر بیگناه بود، تبرئۀ علنی میشد و آبروی او بازگردانده میگردید؛ این برای جامعهای که با ظنّ و شایعه، بیدرنگ محکوم میکرد، حفاظی ضروری بود.
- از سوی دیگر، برای مرد نیز حدّ گذاشته میشود: او حق ندارد با حسادت کور مردانه خود، زن را مجازات کند. باید به خانۀ خدا بیاید و داوری را به خدا بسپارد. این محدودسازیِ قدرت مرد، خود نوعی حمایت از زن است.
- باید توجه داشت که این حکم به صورت موقت، هنگام عبور قوم اسرائیل از بیابان و سکونت ۴۰ ساله آنان در آنجا برایشان صادر شد و در دوران بعدی عهد عتیق احکام دیگری صادر شد. به همین علت پس از دوران بیابان هرگز با اجرای این حکم در میان قوم اسرائیل روبرو نیستیم و هیچ صحبتی پس از آن، در بقیه کتابهای عهدعتیق و جدید به میان نیامده.
نتیجه قطعی: خدا عادل و قدوس است و هرگز اجازه نمیدهد شخصِ بیگناه محکوم شود. آیین اعداد ۵: ۱۱-۳۱ سپری الهی در برابر بیعدالتیهای فرهنگی آن زمان بود و ابزار آشکارسازی حقیقت در حضور خدا، تا نه بیگناه آسیب ببیند و نه گناه پنهان بماند. آیین «امتحان غیرت» در اعداد ۵: ۱۱-۳۱ ابزاری الهی برای پایان دادن به ظلم، خشونت و اتهامهای بیمدرک علیه زنان بود. خدا با این تشریفات مقدس، هم حقیقت را آشکار میکرد و هم جان زن را از مجازاتهای خودسرانۀ مردان و جامعه محافظت مینمود. این آیین نه تشویق به بیعدالتی، بلکه سدّی الهی در برابر آن بود.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
|
کپی شد! |