چرا خدا شیطان را در همان آغاز نابود نکرد؟
چرا خدا شیطان را در همان آغاز نابود نکرد؟
راستی چرا تراژدی گناه با لوسیفر (شیطان) متوقف نشد؟ و چرا خدا او را قبل از اینکه بیماری گناهش شیوع پیدا کند، نابود نکرد؟
یادآوری این نکته مهم است که لوسیفر صداقت حکومت خدا را به چالش کشیده بود. او در مورد خدا دروغ گفته بود. ایدۀ دروغ گفتن هرگز به ذهن فرشتگان خطور نکرده بود. طبیعتاً آنها تمام آنچه را که در پس فریبکاری های لوسیفر نهفته بود درک نمیکردند.
اگر خدا بلافاصله شیطان را نابود میکرد، فرشتگان از روی ترس و وحشت شروع به خدمت او میکردند و نه از روی عشق و محبت. این امر در وهلۀ اول با آن هدفی که او از آفرینش موجوداتی آزاد با قدرت انتخاب داشت، در تضاد بود.
واقعاً در اینصورت چگونه کسی میتوانست بفهمد که راه خدا بهترین است؟ و هیچکس جرأت نمیکرد برای گزینۀ دیگری تلاش کند. خدا به شیطان این فرصت را داد تا از آزادی انتخاب خود استفاده کند و به همین دلیل به او فرصتی داده شد تا حملۀ خود را با فریب دادن آدم و حوا آغاز کند.
این سیاره به میدان آزمایشی تبدیل شده است که در آن شخصیت شیطان و ماهیت پادشاهی او با شخصیت خدا و ماهیت ملکوت او در کنار هم قرار گرفتهاند. حق با کیست؟ در نهایت به چه کسی میتوانیم اعتماد کنیم؟ اینها سؤالاتی هستند که “جدال بزرگ بین مسیح و شیطان” آن را حل خواهد کرد.
حیلهها و مکرهای شیطان
لوسیفر آن قدر حیلهگر و مکّار بود که پیش از آنکه تمام جهان متقاعد شود، میبایست ماهیت انتخابهای او کاملاً افشا میشد. زمان زیادی صرف شده است تا همه واقعاً درک کنند که انتخابی که شیطان کرد، واقعاً چقدر فاجعهبار است. اما سرانجام همه خواهند دید که ”مزد گناه مرگ است” و “نعمت خدا زندگی جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح است.” (رومیان ۲۳:۶)
آنگاه هر موجودی در سراسر جهان بهاتفاق این بیانیه را اعلام خواهد کرد که:
«عظیم و شگرف است اعمال تو ای خداوند خدای قادر مطلق! عدل و حقّ است راه های تو ای پادشاه مقدّسین! کیست که از تو نترسد، خداوندا کیست که نام تو را تمجید ننماید؟ زیا که تو تنها قدّوس هستی و همۀ امتها آمده، در حضور تو پرستش خواهند کرد، زیرا که داوری های تو ظاهر گردیده است!» (مکاشفه ۳:۱۵و۴)
نتیجه: نقشۀ کامل خدا
پس از این که برای همه، ماهیت مرگبار گناه و ماهیت ویرانگر فلسفۀ شیطان روشن شد، در خاتمۀ ماجرا خدا شیطان و گناه را نابود میکند. او کسانی را هم که سرسختانه در برابر فیض او مقاومت کردهاند و به انتخاب شیطان پیوستهاند، نابود میکند.
خدا به همان اندازۀ ما مشتاق است تا هر چه سریعتر مشکل گناه و رنج را حل کند. اما او منتظر است تا بتواند این کار را به شکلی دائمی انجام دهد، و در عین حال ارادۀ آزاد ما را خدشهدار نسازد و از ظهور دوبارۀ شرارت به طرز کامل جلوگیری نماید.
منبع مقاله: https://www.bibleinfo.com/en/questions/why-didnt-god-destroy-satan
ترجمۀ: کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
بنظرم یکم پیچیده شد!!!!!
تا جایی که من متوجه میشم،خداوند هیچ انسان یا فرشتهای را نابود نخواهد کرد بلکه هر کدام که تسلیم اراده خدا نشوند، طرد خواهند شد. همان شرایطی که در کلام با عنوان «« دندانبردندان ساییدن»» عنوان شده. خداوند اگر قرار باشد کسی را نابود کند، از همان ابتدا او را خلق نمیکرد. بنابراین نابود کردن شیطان در هر زمانی، اعتراف خداوند به خطا در خلقت است و خلاف قدوسیت خداوند است.
«هاویه» شرایطی هست که در آن، بخشی از انسانها یا فرشتگان به انتخاب خودشان، از خداوند طرد شدهاند. پس خداوند قدوس، در خلقت اشتباه نکرده تا بخواهد بخشی از خلقتش را نابود کند بلکه بخشی از خلقت و بنابر انتخاب خودشان، تسلیم نمیشوند و نتیجه این تسلیمنشدن، طرد شدن از حضور خداست.
البته نظر شخصی من بود. با سپاس
البته ایت را هم اضافه میکنم که منظور من از نابودکردن، نابودی جسمانی و روحانی تا ابد هست وگرنه بارها خداوند افراد یا اقوامی را در عهد عتیق به دلیل نافرمانی، کشته و از این دنیا رفتهاند اما قرار نیست هیچکدام به طور کامل و ابدی نابود شوند بلکهدردنیای بعد از مرگ، از حضور خداوند طرد میشوند.