پیدایش پسران نوح (بر اساس پیدایش فصل 10 تا 11: 9)
پیدایش پسران نوح (بر اساس پیدایش فصل 10 تا 11: 9)
این متن پنجمین سندی است که کتاب پیدایش را تشکیل می دهد و احتمالاً سام آن را تهیه کرده و به ابراهیم سپرده است: سام از 950 سال پیش از طوفان تا 150 سال پس از تولد ابراهیم زندگی کرد (11: 10).
ملت هایی که از تبار نوح هستند
خانوادۀ نوح بر کوه آرارات در نزدیکی سرچشمۀ رود فرات، از کشتی پیاده شدند. به نظر می رسد پس از آن 500 مایل را طی کردند و به بابل یعنی سرزمین خود در دورۀ پیش از طوفان، مهاجرت کردند و سپس، 100 سال بعد (پیدایش 10: 25)، با مغشوش شدن زبان ها پراکنده شدند.
فرزندان یافث، ملل منطقۀ شمالی
ذریت یافث به سوی شمال رفتند و در نواحی اطراف دریای سیاه و دریاچۀ خزر ساکن شدند، و نیاکان نژادهای بزرگ قفقاز در اروپا و آسیا شدند.
فرزندان حام، ملل منطقه جنوبی
فرزندان حام به جنوب رفتند. اسامی ذکر شده ظاهراً به عربستان جنوبی و مرکزی، مصر، ساحل شرقی مدیترانه و ساحل شرقی آفریقا، اشاره می کنند. کنعان پسر حام، و فرزندانش در زمین ساکن شدند و نام خود را بر آن نهادند، که بعدها سرزمین یهودیان شد. مصر، «سرزمین حام» نامیده شد. ممکن است مهاجرت به مصر به سرپرستی خود حام انجام شده باشد. «خِن» یکی از خدایان مصر، معادل مصری واژۀ عبری «حام» بود. مصر، «مصرایم» نامیده می شد که نام پسر سام است، نمرود نیز از نژاد حام بود.
فرزندان سام، ملل منطقه مرکزی
سامیها شامل یهودیان، آشوریان، اهالی سوریه و عیلامی ها، در درۀ شمالی فرات و مرزهای آن ساکن بودند.
نمرود
برجسته ترین رهبر در 400 سال فاصله بین طوفان و ابراهیم است. او نوۀ حام بود (آیۀ 8) بر حسب سنین ذکر شده، در پیدایش 11: 10-16، کمی پس از طوفان به دنیا آمد و شاید در تمام طول این دوره زندگی کرده باشد. او مردی بسیار متهور بود.
شهرت او به عنوان «صیاد جبار» (پیدایش 10: 9) به این معنی است که در زمانی که خطر حیوانات وحشی تهدیدی دائمی به شمار می آمد، او از مردم محافظت می کرد. بر مُهرهای بابلی قدیمی، تصویر پادشاهی در حال جنگ با یک شیر نقش بسته است. ممکن است این مُهر اشاره ای به نمرود باشد.
او با آرزوی تسلط بر جمعیتی که به سرعت بر تعدادشان اضافه می شد و به اطراف پراکنده می شدند رهبری بنای برج بابل را بر عهده گرفت (پیدایش 10: 10، 11: 9)، پس از اغتشاش زبان ها و پراکندگی مردم، ظاهراً بعدها نمرود کار در بابل را از سر گرفت. سپس سه شهر در نزدیکی آن ساخت که عبارت بودند از اِرِک، اَکَد و کَلنِه. و آن ها را به صورت یک حکومت تحت فرمان خود در آورد.
مدت های مدید، بابل به عنوان شهر نمرود شناخته می شد، بعدها او را به مقام خدایی رساندند و نامش معادل «مِروداک» شد.
نمرود که هنوز هم آرزوی فرمان راندن بر جمعیت روبه افزایش را در سر می پرواند، 300 مایل به جانب شمال رفت و شهر نینوا را بنیاد نهاد (گرچه طبق یکی از روایات، این شهر آشور بود)، و در نزدیکی نینوا سه شهر رحوبوت، کاله و ریسن را بنا کرد. این ها حکومت شمالی نمرود را تشکیل می دادند. تا چندین قرن پس از آن، دو شهر بابل و نینوا که نمرود آن ها را بنا کرد، برجسته ترین و مهم ترین شهرهای جهان بودند.
طبق کتیبه های خط میخی، مردم شهر نینوا از بابل به آن جا آمدند و سکنی گزیدند، که این خود تأیید باستان شناختی پیدایش 10: 11 است.
برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |