پیام کریسمس: عیسی کجا، آخور کجا!
آیا میتوان انتظار داشت که عیسی مسیح، آن پیامآورِ عالی مقام و بلند مرتبه، در کمال تنگدستی و تهیدستی در طویله به جهان آمده، در قنداقه پیچیـده و در آخور خوابانیـده شـده باشـد؟ چـرا مسیحیان پافشاری میکنند کـه مـحل تـولدِ نجات دهندهشان همان جایی بود که چهارپایانِ زبان بسته میخوردند، میخوابیدند و رفع حاجت میکردند؟ عیسی کجـا، آخور کجـا؟
نزدیک به دو هزار سال پیش از این، در سرزمین فلسطین در دهکدهای گمنام به نام بیت لحم واقعهای رخ داد که راه تاریخ آدمی را به قبل و پس از آن رخداد، بخش کرد. خدایی که هستی را از نیستی آفرید، نور را از میان ظلمت پدید آورد، دیدنیها را از نادیدنیها ساخت و جسم جاندار آدمی را از خاک بیجان زمین خلق نمود، تصمیم گرفت که تمام معادلات عقلانی انسان را بر هم بزند. او در مسیح جسم انسانی بر خود گرفت، همانند ما شد و به راستی وارد تاریخ آدمی گردید.
کتابمقدس از راز بسیار بزرگی پرده بر میدارد و انجیل گفتگو از کاری میکند که یک جهان دانش، توانا به درک آن نیست و در عقل محدود انسان نمیگنجد. تصور اینکه خدا، ستمکار و قهار است برای ما آسان میباشد. شاید هم تا اندازهای بتوانیم درک کنیم که او رحیم و بخشاینده است، ولی هرگز گفتگو از فروتنی خدا به زبان نمیآوریم. آیا خدا فروتن است؟
آنچه خدا هست میخواهد ما نیز باشیم. و در نهاد همه انسانها شمهای از خویشتنِ خویش را نهاده و از ما میخواهد که به اصالت خود که همانا صورت اوست برگردیم و بر پایه خواست وی زندگی نماییم. خدا چون دادگر مطلق است از ما میخواهد که دادگری را گسترش دهیم. خدا چون دانای مطلق است از ما میخواهد که دانش را بیافزاییم و همه چیز را بدانیم. خدا چون بخشاینده و مهربان است از ما میخواهد که بخشنده و با محبت باشیم. خدا چون پاک و قدوس است ما را به پاکی و قدوسیت فرا میخواند. و او میل به نیکی را در سرشت هر انسانی نهاده چون او خودش خدای نیک است و هیچ بدی در او نیست.
واقعیت انکار ناپذیر این است که خدا فروتن نیز هست و از این رو ما را دعوت میکند که افتاده و فروتن باشیم. دو هزار سال پیش از این، در برابر چشمان گیج زده انسان، خدا فروتن شد و در مسیح افتادگی خود را به آدمهای خودپسند آشکار کرد. به گفتهای دیگر در کریسمس خدا فروتن شد. خدایی که شاهزاده بود لباس گدا بر تن کرد و در عیسی به میان مردم جهان آمد. او رحم زن را که آفریده بود ناپسند ندانست، به مدت 9 ماه در آن ماند و محل زایش خود را محقرترین جای ممکن برگزید.
عیسی مسیح به دنیای ما آمد و این کار را با روح حلم و افتادگی انجام داد به گونهای که در انجیل متی11: 29 میفرماید: « از من تعلیم یابید زیرا که حلیم و افتاده دل میباشم.» او خود را فروتن کرد و در تجربیات انسانی ما شریک شد، ولی هرگز مرتکب گناه نگردید. او آمد تا بمیرد و با مرگ خود حیات جاودانی را برای کسانی فراهم نماید که به او باور میآورند.
تولد عیسی مسیح در آخور نه تنها افتادگی و فروتنی آفریننده جهان را به ما نشان میدهد بلکه گفتگو از حقیقت دیگری نیز میکند. آخور اشاره به ناپاکی قلب انسان دارد. زایش مسیح در آخور این نوید را به ما میدهد که اوحاضر است در قلب فاسد، متعفن و گندیده ما نیز به جهان بیاید و آن را با حضورش درخشان کند.
آیا میدانید فاسدترین و گناهآلودترین قسمت وجودی انسان کدام است؟ کتابمقدس پاسخ را به روشنی میدهد: «دل از همه چیز فریبندهتر است و بسیار مریض است، کیست که آن را بداند؟»(ارمیا 17: 9) عیسی فرمود: «از درون دل انسان صادر میشود خیالات بد و زنا و فسق و قتل و دزدی و طمع و خباثت و مکر و شهوتپرستی و چشم بد و کفر و غرور و جهالت. تمامی این چیزهای بد از درون صادر میگردد و آدم را ناپاک میگرداند»(مرقس7 : 21- 23).«چگونه میتوانید سخن نیکو گفت و حال آنکه بد هستید، زیرا که زبان از زیادتی دل سخن میگوید»(متی12: 34).«تمامی سر بیمار است و تمامی دل مریض. از کف پا تا به سر در آن تندرستی نیست»(اشعیا 1: 5-6).
بله دوستان عزیز، دل ما فاسد و آلوده به گناه و ناراستی است. اعمال بد ما از دلمان سرچشمه میگیرند و زبانمان به آنچه در دل داریم گواهی میدهد. امکان ندارد کسی دلش پاک باشد ولی کردارش ناپاک یا اعمالش پاک باشد ولی روحش ناپاک. ما آنچه در ظاهر هستیم در باطن نیز هستیم. برای زمانی میتوانیم فیلم بازی کنیم و خودمان را زیر پرده ریا و تزویر پنهان نماییم، ولی سرانجام گندش بالا خواهد آمد و آنچه در پنهان انجام دادهایم به گوش همه خواهد رسید.
آیا تا کنون همانند این جمله را شنیدهاید: « فلانی دل خیلی پاکی داره، به حرفهاش و کارهاش توجه نکن، دلش پاکه؟» عیسای مسیح خط بطلان روی این عبارت متداول میکشد و به ما گوشزد مینماید که خود را گمراه نکنیم، بلکه دنبال چاره برای درمان دل بیمار خودمان باشیم.
از طرف دیگر نغز است بدانید که ما توانا به پاک کردن قلبمان نیستیم. ما همانند شخص بیماری هستیم که نمیتواند خودش را درمان کند و لازم است که نزد پزشک برود. و هنگامی که نزد عیسی مسیح میرویم و از او شفای قلبی میطلبیم، بیدرنگ به داد ما میرسد، گناهانمان را پاک میسازد و با حضورش وجودمان را درخشان میگرداند. ولی پرسش اینجاست که چرا عیسی تواناست قلب ما را پاک نماید؟ آیا تنها انگیزه این است که او در آخور زاده شد؟
باید توجه داشته باشید که زایش مسیح در آخور به خودی خود ما را از گناه نجات نمیدهد. او در آخور زاده شد تا بوی گند طویله و آخور را برای زمانی بر خود بگیرد. و این عمل به گونه نمادین اشاره به کار مسیح روی صلیب میکند. به راستی او به جهان آمد تا گناهان ما را بر خود بگیرد و در مقام یک گناهکار به جای ما مجازات شود و بمیرد تا از مرگ روحانی و عذاب ابدیِ دوزخ رهایی بیابیم.
خدا محبت است و شکی در این حقیقت نیست، ولی صلیب عیسای مسیح «تنها» محبت خدا را نشان نمیدهد. برخی از به اصطلاح مسیحیان نوظهور که بیشتر از مذهب غیر مسیحی به مسیحیت گرویدهاند شوربختانه نه تنها برخی آموزشهای غیر مسیحی را وارد مسیحیت ایرانی کردهاند، بلکه پا فشاری فراوان بر محبت خدا دارند. عبارت «خدا محبت است» همیشه ورد زبان آنهاست. این گفته، پیام راستین صلیب مسیح را خدشهدار میکند و به نظر نگارنده بدعتی است که کلیساهای ایرانی را به سوی دنیوی بودن سوق میدهد. بیشتر کسانی که چنین دیدی در برابر خدا دارند «یک پا» در کلیسا و «دو پا» در مجالس عیش و نوش یا محافل غیر مذهبی و سیاسی میگذارند و محبت خدا را دستاویزی قرار میدهند برای ادامه اعمال گناه آلود!
تولد مسیح در آخور، نمایانگر فروتنی خدا و فاسد بودن دل انسان است. همانگونه که قنداقه و بدن پاک عیسای نوزاد بوی گند آخور و طویله را بر خود گرفت، عیسای جوان بر روی صلیب گناهان ما را بر خود حمل کرد. صلیب عیسی نشان دهنده هولناک بودن و زشت بودن گناه، داوری و غضب ایزدی، پارسایی خدا، گناهکار بودن ما و در پایان، محبت خداست. هر وقت که به صلیب مینگریم نباید فراموش کنیم که خدا گناه را بیسزا نخواهد گذاشت چون او آتش فرو بَرنده است نه کسی که گناه را ماست مالی میکند(عبرانیان12: 29).
یگانه منجی جهان آدمی در آخور زاده شد تا روی صلیب بمیرد و با مرگ خود حیات جاودانی را برای من و تو به ارمغان آورَد. او این کار را با قربان کردن جان خود انجام داد. باید گفت که «قربونت برم»، «فدات بشم»، «قربان شما» و «قربونت بشم» را که ما ایرانیان به گونه روزمره و آن هم تنها زبانی به کار میبریم، مسیح به راستی انجام داد و جانش را فدای گناهکاران نمود.
کسانی کـه به او در حکمِ خداوند و نجات دهنده باور میآورند از موت به حیات منتقل میشوند و دیگر نیاز نیست جریمه و تاوان گناهانشان را به هر اندازهای که باشد بپردازند. کفاره گناهان آنان بدست مرگ نیابتی مسیح که به جانشینی ما گناهکاران صورت پذیرفت، دو هزار سال پیش از این پرداخت شده است.
هموطن عزیز، آیا عالی نیست که میتوانیم به گونه رایگان، محض فیض خدا و بدون اینکه کار شاقّ انجام بدهیم از هلاکت جاودانی که در انتظار همه گناهکاران توبه نکرده است رستگار گردیم؟ امروز مژده برای شما این است که عیسای مسیح حاضر است در آخور زاده شود، و این بار آخور قلب شما را در نظر گرفته است. او با حضورش میتواند قلب فاسد شما را پاک کند و آن را جایگاه سکونت روح خدا بگرداند. او با فروتنی درِ قلب شما را میکوبد و اجازه ورود میخواهد. به دعوت بینظیر او گوش فرا دهید:
«بیایید نزد من ای تمام زحمتکشان و گرانباران و من شما را آرامی خواهم بخشید. یوغ مرا بر خود گیرید و از من تعلیم یابید ، زیرا که حلیم و افتاده دل میباشم و در نفوس خود آرامی خواهید یافت »( متی 11: 28- 29). « هر که با من نیست، بر خلاف من است؛ و هر که با من جمع نکند، پراکنده سازد » (متی12: 30). « آنکه به پسر (عیسی مسیح) ایمان آورده باشد، حیات جاودانی دارد، و آنکه به پسر (عیسی مسیح) ایمان نیاورَد، حیات را نخواهد دید، بلکه غضب خدا بر او میمانَد » (یوحنا3: 36).
نوشته کشیش بانی پال نَت نیّل
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |